به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، وقتی سپاهیان طالوت به مصاف لشکریان جالوت رفتند «ضعیفالایمان»ها تا چشمشان به عِدّه و عُدّه لشکر جالوت افتاد ترس برشان داشت و گفتند: «لا طاقه لنا الیوم بجالوت و جنوده»، ما را امروز طاقت مقابله با جالوت و لشکریانش نیست، اما آنها که میدانستند خدا را ملاقات خواهند کرد، گفتند: «کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره بإذن الله» چه بسیار گروههای کوچکی که به امر خدا بر گروههای عظیمی پیروز شدهاند. (بقره/ 249)
حکایت همین چند سال پیش است که پس از آن خیمهشببازی مسخره 11 سپتامبر یانکیهای هفتتیرکش از آن سر دنیا قشونکشی کردند به این سر دنیا تا به قول خودشان با تروریسم مبارزه کنند. آمدند اردو زدند اول در افغانستان و بعد عراق، پایشان که به عراق رسید عدهای وهم برشان داشت که عنقریب است که شیطان بزرگ حساب ما را هم برسد، داد و هوار راه انداختند که «لا طاقه لنا الیوم بآمریکا و جنوده»! نامه نوشتند خدمت آقا که آقا خطر درست بیخ گوش ماست بیایید «جام زهر» را بنوشید و حتی اگر لازم است از شعار «مرگ بر آمریکا»ی این سالها هم عذرخواهی بکنیم تا مبادا گوشه چشمی به تمامیت ارضی ما داشته باشند! اما آقای ما پیشتر فرموده بودند: «دیگر قادر نیستند حادثهای مثل حادثه صلح امام حسن(ع) را بر دنیای اسلام تحمیل کنند. اینجا اگر دشمن زیاد فشار بیاورد، حادثه کربلا اتفاق خواهد افتاد.» آمریکا علیه ما هیچ غلطی نتوانست بکند که هیچ، از عراق هم با فضاحت تمام دمش را گذاشت روی کولش و رفت اما نام و نشان آنهایی که نامه نوشتند در تاریخ ثبت و ضبط است به همراه ایل و تبارشان و قوم و قبیله سیاسیشان. جناب رئیسجمهور که آنروزها دبیر شورایعالی امنیت ملی بودند اگر تأملی بفرمایند حتماً به خاطر میآورند که آن جماعت با «دلآرام»ها قرابت دارند یا «دلواپس»ها؟!
اندکی نزدیکتر بیاییم، وقتی پرسشی کاملاً منطقی از ماهیت دروغی به بزرگی «هولوکاست» تنها گزاره مقدس نظام سلطه را به چالش کشید و در اردوگاه استکبار زلزله انداخت، جماعتی در کشور از غوغاسالاری و کولیبازی بلندگوهای تبلیغاتی شیطان بزرگ وحشت کردند و گفتند شما که میدانید آنها به این قضیه حساسند، بیکارید نقطه حساس آنها را قلقلک میدهید و برای نظام دردسر میتراشید؟! این جماعت اما به این سوال پاسخ نمیداد که اگر قرار بود ملاحظه خوشایند و ناخوشایند شیطان بزرگ را بکنیم اصلاً چرا انقلاب کردیم؟ گذشت و از قضای روزگار قدرت به دست همین جماعت افتاد؛ آنها که به گمانشان حلالمسائل مشکلات کشور را در برقراری رابطه با شیطان بزرگ میدانستند و آمده بودند تا به قول خودشان با «بستن با کدخدا» همه مشکلات کشور را حل کنند، در برابر همان سوال تکراری درباره هولوکاست پاسخ معناداری دادند که از هیچ کجای آن انکار این دروغ بزرگ برنمیآمد و چه بسا تاییدی تلویحی هم در آن نهفته بود، از «بیم» آنکه مبادا با اقرار به حقیقت به تریج قبای حضرت کدخدا بربخورد و خدای ناکرده بخواهد در «مذاکرات» سوسه بیاید و «امید» آقایان را ناامید گرداند! نمونههای دیگر هم هست که میگذاریم و میگذریم!
حالا منتقدان را «بزدل» میخوانند و حوالت به «جهنم» میدهند! میگویند «مذاکرههراسان»! نه ما از «مذاکره» نمیترسیم؛ از مذاکره که هیچ، از «طرفهای مذاکره» هم نمیترسیم! بهرغم آنان که از هراس خدشهدار شدن عافیتشان این روزها حتی از شعار «مرگ بر شیطان» اعراض دارند، هم «مرگ بر آمریکا» را فریاد میکنیم هم پای تبعاتش ایستادهایم، هرچه میخواهد بشود، ما بر آن عهد که بستیم هستیم. «هراس»ی هم اگر هست، نه از مذاکره- که ادعای آن عجیب است و به شوخی میماند و در اصل سفسطهای بزرگ و آدرسی غلط است برای انحراف افکار از متعلق حقیقی این «هراس»- که از «محتوا»ی مذاکره است، هراس از این است که مبادا دستاوردهایی که به بهای گزاف به دست آوردهایم خدای ناکرده به ثمن بخس معامله شوند. از همان چیزی که هنوز که هنوز است پوشیده مانده و اتفاقاً ظاهراً برخی از افشای آن در هراسند! اصلاً میخواهید از همان طرفهای مذاکره هم بپرسید مذاکره با شما را ترجیح میدهند یا مذاکره با منتقدانتان!
میگویند «نرمش قهرمانانههراسان»! خدا امواتتان را بیامرزد، اصل بحث سر همین یک کلمه است؛ شما ثابت بکنید «نرمش»تان «قهرمانانه» بوده است، بعد یقه منتقدانش را بگیرید به «جهنم» بفرستید! شما بهتر از هر کسی میدانید که «الدلیل علی المدعی»، حتماً آنقدر هم منطق میدانید که تایید بفرمایید مطابق «مغالطه تکرار» صرف تکرار ادعا اثبات مدعا نمیکند! پس بسمالله! شما که از چیزی هراسی ندارید paperها و non paperهای مذاکرات را منتشر بفرمایید و اجازه بدهید مردان تیمتان با منتقدان در برابر افکار عمومی مناظره کنند، آنوقت هم «کمسواد»ها از «باسواد»ها تمییز مییابند، هم «بزدلان» از «شیردلان»!
طنز ماجرا هم اینجاست که از طرفی میگویند منتقدان «میترسند» و از طرفی میگویند «با دنیا سرجنگ دارند»! این تناقض را چگونه پاسخ میدهند، چگونه ممکن است کسی هم سرجنگ داشته باشد و هم بترسد؟! اما ما نه میترسیم و نه با کسی سرجنگ داریم، فقط با تمام وجود از آنچه داریم صیانت میکنیم و اجازه دستدرازی به «حق مسلم» خویش را به کسی نمیدهیم.
ادعای عجیب همراهی 90 درصدی مردم با مذاکرات را هم دیگر نمیدانیم از کجا آوردهاند، از رأی ناپلئونی پارسال یا رفراندوم یارانهای امسال یا راهپیمایی 22 بهمن و شعارهای آن روز؟!
این گذشته از لحن و ادبیات ایشان است که خودش داستانی جداگانه دارد، خدا رحم کرد «حقوق» خواندهاند، اگر «سرهنگ» بودند که فقط خدا باید به داد منتقدان میرسید! عنایات این دولت که به منتقدان تمامی ندارد از اهانت «کمسواد» و «بیقانون» و «بیدین» و «بیشناسنامه» شروع شد تا اتهام «جیببر» و «دلال تحریم»، حالا هم که وعده «جهنم»... (این عنایات! را با «نقطه» پایان نمیدهم، چون از این روحیه برمیآید که این رشته سر دراز داشته باشد!) اما دلیل این عصبانیت چه بود خدا بهتر میداند، هرچند میتوان حدس زد همان خطای محاسباتی حالا برای دولت مشکلساز شده است و دولت که همه تخممرغهایش را در سبد مذاکرات هستهای چیده بود خودش نیز به این باور رسیده که بهرغم دست و دلبازیهای سخاوتمندانه نتوانسته آنچه را که میپنداشت محقق کند و اتفاقاً همه هشدارهای منتقدانی که «کمسواد» میخواندشان درست از آب درآمده است، به این مذاکرات نافرجام و تحریمهای دستنخورده- که رهبری هم بر آن صحه گذاشتند- اضافه کنیم قولهای هنوز محقق نشده و انتظارات ملت از وعدههای جذاب انتخاباتی آقای رئیسجمهور نظیر اعجاز «کلید» و «تحول 100 روزه اقتصادی» را و البته صدور حکم پرونده جنجالی کرسنت و... که البته همه اینها به خود دولت بازمیگردد و دخلی به منتقدان ندارد! جالب هم اینجاست که دولتی که نمیخواهد «مردم را به زور به بهشت ببرد»، اما اصرار دارد آنهایی را که باب میلش نیستند به زور به «جهنم» بفرستد، انگار اصلاً این دولت سروکاری با بهشت مردم ندارد یا انگار سند بهشت را ششدانگ به نام خودش زده و آنهایی را که دوست ندارد به آن راه نمیدهد. تازه! به جای آنکه از این ادبیات عذرخواهی کنند منتقدان خود را مخالفان نظام هم جا میزنند! خداوکیلی این دیگر از آن حرفهاست! بد نیست یک نگاه هم به شبکههای آنور آبی بیندازند تا تصویر درستتری از مخالفان نظام به دست بیاورند. نهخیر آقا! از این خبرها نیست، ما به شما انتقاد داریم، البته دلسوزانه و مشفقانه، اما سرمان را هم برای این نظام میدهیم، کافی است حضرت آقا اشارتی بفرمایند، آنوقت خواهید دید آنان که به سر میدوند کیستند، اصلاً چرا حوالت به آینده بدهیم خود شما بهتر از هر کسی میدانید که حماسه 9 دی را چه کسانی آفریدند یا پای ثابت 22بهمن و روز قدس چه کسانی هستند؟
البته این ماجرا دستمایهای هم شد برای آنان که به هر بهانهای به «آن مرد رفته» میتازند تا حتی به عوض تقبیح سخنان آقای رئیسجمهور بازهم پای آن مرد رفته را به معرکه باز کنند! آنها که بحق به روحانی خرده گرفتند که هیچ، اما در این میان بودند جماعتی که به قول خودشان با استناد این ادبیات به لحن احمدینژادی، اگر یکی به روحانی زدند دوتا نثار احمدینژاد کردند و گفتند چطور احمدینژاد میگفت موردی نداشت، روحانی بگوید مشکل دارد؟ تأسفآور آن است که برخی تنها و تنها در دوقطبی احمدینژاد - روحانی میتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند- خواهیم گفت که از این پس این را هم نمیتوانند - ظاهراً بهزعم اینان روحانی هیچ مؤلفه ایجابی قابل دفاعی از خودش ندارد تا بر آن تکیه کند و اگر احمدینژادی نمیبود تا او را نفی کند چیزی برای اثبات خود نمیداشت! و سوال این است که اگر تنها و تنها در نفی «دیگری» است که میتوانند خودشان را اثبات کنند انتخابات 96 را چه میکنند، آنجا میخواهند چه کسی را نفی کنند؟
تازه! خوب است مثل دوران آن مرد رفته «خندهبازاری» در میان نیست که روزی دوبار صدر تا ذیل دولت را به طنز بگیرد، آنهم چه طنزی! و مطبوعات منتقد امروز مثل مطبوعات منتقد آن مرد رفته نیستند که حتی حاضر به بهرسمیت شناختن عنوان «ریاست جمهوری» رئیسجمهور هم نباشند! خوب است....
با همه این احوال باز هم خدا پدر همان مرد رفته را بیامرزد که لااقل سخنان ناصوابش مسبوق به خطابهای آتشین در نفی بیاخلاقی و ادعای بازگرداندن اخلاق به رفتار دولتمردان نبود! و بازهم خدا پدر همان مرد رفته را بیامرزد که همه تعابیر غیرفاخرش و حتی مثَلهای سخیفش همه معطوف به دشمنانی بود که از روز اول انقلاب از دسیسه و نیرنگ برای ساقط کردن نظام کم نگذاشتهاند - البته این ادبیات حتی در مواجهه با دشمن هم روا نیست - اما با عرض معذرت آقای رئیسجمهور طی این یکساله ریاست هر لطف و مرحمتی(!) که فرمودهاند خطاب به منتقدان دلسوزی بوده است که اگر نقدی هم میکنند برای آن است که میخواهند نام نیکی از ایشان و دولتشان در تاریخ به یادگار بماند، در عین حال، تا به حال نشنیدهایم که ایشان با شیطان بزرگ و شیطانکهای کوچک درشتی نمایند و کلامی حواله آنان کنند! حال آنکه حقتعالی فرمود: «اشدّاء علیالکفار رحماء بینهم».
منبع: وطن امروز