به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، شاید این روزها سخت بتوان به خاطر آورد که زمانی صدا و سیما در ماه رمضان حتی سریالهای هفتگی خود را نیز تعطیل میکرد تا مردم فرصت کافی برای عبادت داشته باشند. آن زمان مسئولان سیما معتقد بودند تماشای برنامههای سرگرم کننده نباید مانع طاعات و عبادات مردم شود. اما چند سالی است که شبکههای مختلف نه تنها سریالهای همیشگی خود را متوقف نمیکنند، بلکه هر کدام یک سریال مخصوص ماه رمضان هم دارند. در این مقاله نگاهی به جریان سریالسازی در ماه مبارک رمضان خواهیم داشت.
دو آغاز منقطع
شروع اولیه سریال سازی مناسبتی، با مجموعه تلویزیونی«میهمان» به کارگردانی خسرو ملکان بود که در نوروز ۱۳۶۹ از شبکه یک سیماپخش شد. این مجموعه تلویزیونی، اولین سریال مناسبتی بود و برای تعطیلات نوروز ۱۳۶۹، که ماه رمضان با آن همزمان شده بود، ساخته شد. پس از این، سریال سازی مناسبتی به مدت4 سال تعطیل شد. برای دومین بار سریال «نیمه پنهان ماه» ساخته و پخش شود. این مجموعه، دومین مجموعۀ «مناسبتی» تلویزیون است که برای پخش در ماه رمضان سال 1374، ساخته شد. اما بار دیگر سریالسازی مناسبتی به کما رفت تا در سال 1380 برای سومین بار آغاز شود. شروعی که تا به امروز ادامه داشته و باعث شده تا هر ساله تعداد زیادی از مردم همزمان با شروع ماه رمضان انتظار سریال جدیدی را داشته باشند. سریالهایی که گاهی طنزند، گاهی ماورایی، بعضی وقتها اجتماعی و زمانی آنقدر خنثی و بدساختاند که کمتر مخاطبی حاضر است پای آن بنشیند.
سال 1380: شروع سریال سازی مناسبتی
تلویزیون تا پیش از سال 80، به صورت جسته و گریخته، سریالهایی را برای ماه رمضان میساخت اما این روند از سال 80، حالتی جدی و ماموریتی به خود گرفت و 4 شبکه سیما موظف شدند تا برای ماه رمضان سریالهای ویژهای متناسب با حال و هوای ماه رمضان تهیه کنند. مجموعههای ویژه ماه رمضان از سال 1380 با پخش سریال «چراغ خاموش» آغاز شد. این مجموعه به کارگردانی کاظم بلوچی و نویسندگی علی خودسیانی برای پخش از شبکهی یک سیما تهیه شد. این سریال داستان شخصی به نام بهزاد را روایت میکند. وی که جوانی 21 ساله است که در یک خانواده متمول زندگی میکند. پدر و مادرش آنقدر در کار خود غرق هستند که توجهی به فرزندان خود ندارند. وی دوستان نابابی دارد و به همین خاطر دچار مشکلات حادی میشود. او که از طرف پلیس تحت تعقیب است با پسر نابینایی آشنا میشود و در یک زندگی اجباری با این نوجوان روشندل، پی به حقیقت پیرامون خود میبرد. از سوی دیگر پدر و مادر همدیگر را متهم میکنند و خانواده در حال از هم پاشیدن است که حضور پدربزرگ مانع فرو ریختن خانواده میشود.
در سال 80، سه شبکه ی دیگر هم برای ماه رمضان سریال ساختند؛ شبکه دوم سیما در این سال، سریال «مهمانی از بهشت» را برای پخش در ماه رمضان تولید کرد. این سریال، یک اثر کاملا شعاری بود که میخواست در کنار تم اجتماعی خود، آمیزهای اخلاقی داشته باشد اما لحن اثرگذار خاصی در کل سریال مشاهده نمیشد و همین، از جذابیت سریال میکاست. باکیده–کارگردان این سریال- در شرایطی رو به ساخت این سریال آورد که دو نکته را در نظر نداشت؛ نخست آنکه در آن سالها، انقلاب بزرگی در زمینه ساخت سریالهای تلویزیونی جوان پسند رخ داده بود و سریالهای خنثی این چنینی نمیتوانست مورد قبول مخاطبانی قرار گیرد که آن زمان، خیلی جدیتر تلویزیون را دنبال میکردند و دوم، او نتوانست با این سریال خنثی در برابر نوآوریها و ابتکاراتی که سریالهای شبکه سوم و پنجم در همان سال به کار بستند را در «مهمانی از بهشت» پیاده کند و در نهایت این سریال، ضعیفترین سریال ماه رمضان سال 80 لقب گرفت که کمترین میزان بیننده را به خود اختصاص داد.
«گمگشته» سریالی کمدی بود که توسط رامبد جوان برای شبکه سه ساخته شد. این سریال توانست به عنوان محبوبترین سریال رمضان سال80 انتخاب شود و تا به امروز هم به یکی از ماندگارترین سریالهای کمدی سیما تبدیل شود. نقطه قوت فیلم، فارغ از خلاقیتهای فردی و گروهی بازیگران، تغییر فضاهای متوالی آن است. سریال در ابتدای به ساکن، معرفی سریعی از شخصیتهای شبه بدمن خود ارائه میدهد که همین معرفی سریع، موجب یک شروع طوفانی در سریال میشود، هنوز تب این طوفان در قسمت نخست نمیخوابد که سریال خیلی زود وارد عطف نخست داستانی میشود و موضوع آدم ربایی را پیش میکشد که خود، حجم کمدی کار را دو چندان میکند و فضاهای منشعبی را برای هسته مرکزی داستان به وجود میآورد. آخرین سریال پخش شده در رمضان سال 80، مربوط به شبکه تهران بود که «یادداشتهای کودکی» نام داشت. سریالی که «پریسا بخت آور» کارگردان آن بود، «اصغر فرهادی» نویسندهاش و بازیگرانی چون حمیده خیرآبادی، احمد قدکچیان، سیروس گرجستانی، امیر نوری و مهرانه مهینترابی در آن به ایفای نقش پرداختند. اگرچه در آن سال، سریال «رامبد جوان» محبوبترین سریال رمضان سیما بود اما مبتکرانهترین سریال این ماه، متعلق به «پریسا بخت آور» بود. برگ برنده این سریال، شخصیتپردازیهای قوی وصلابت روابط میان کاراکترها بود. این سریال، سوژه بکری نداشت و به موضوع ترک اعتیاد میپرداخت اما ابتکار آن در حالت لازم و ملزومی بود که میان شخصیتها و روابطشان شکل گرفته بود.
سریالسازی برای ماه رمضان در سال بعد هم ادامه یافت. شبکه یک مجموعه تلویزیونی «نسیم رویا» را به کارگردانی کاظم بلوچی و محسن عظیمنیا، نویسندگی حسن مشکلاتی و تهیهکنندگی محمدباقر فاضل برای ماه رمضان سال 81 آماده کرد.در این سال شبکه دو، سریال «نوعروس»، شبکه سه، سریالهای «همراز» و «عروج» -هر کدام در 15 قسمت- و شبکه تهران، سریال «پشت کنکوریها» را روی آنتن برد.
در طی سالهای بعد و با تداوم سریالسازی برای ماه رمضان، این سریالها جایگاه خاصی در بین مردم پیدا کردند و تمام شدن روز ماه رمضان با انتظار کشیدن برای شروع سریالها همراه بود. بعلاوه تداوم سریالسازی نیاز به تنوع سوژه داشت. در سالهای بعد ایجاد تنوع در سوژههای سریالی ماه رمضان به شکلی خاص اتفاق افتاد که در زیر به آن نگاهی میاندازیم.
سریال های طنز
در ابتدا باید خاطر نشان کنیم طنزبودن، سوژه نیست بلکه درون مایه و روح حاکم بر سریال است اما به این دلیل که سریالهای طنز ماه رمضان جایگاه خاصی در بین مخاطبان دارد مروری کلی بر سریالهای طنز خواهیم داشت.
اولین سریال طنز در همان اولین سال شروع سریال سازی به روی آنتن رفت. «گمگشته» سریالی نبود که سوژهای طنز داشته باشد ولی فضای حاکم بر آن فضایی طنزگونه بود. این سریال در سال 1380 بعنوان پرمخاطبترین سریال ماه رمضان معرفی شد.
«پشت کنکوریها» دیگر سریال طنزی بود که در سال 1381 از شبکهی تهران به روی آنتن رفت. این سریال که بیشتر به خاطر موقعیتهای طنز و بامزهاش مورد توجه قرار گرفت توسط پریسا بختآور کارگردانی شده بود. در این مجموعه رضا داوودنژاد، برزو ارجمند، رامین ناصر نصیر، علی عباس صادقی، محمدرضا رضایی، سیما گرجستانی، محمدرضا نوروز، محسن قاضی مرادی، رضا بنفشهخواه و مریم امیرجلالی به ایفای نقش پرداختند. داستان این مجموعه درباره پنج جوان پشت کنکوری است که در خانهای متروک مشغول به درس خواندن هستند.
رضا عطاران دیگر کارگردان طنزساز بود که در سال 83، سومین سریال طنز ماه رمضان را ساخت. «خانه به دوش» اولین کار مناسبتی عطاران بود که از شبکه سوم سیما پخش شد. قصه این اثر، زندگی شخصی به نام ماشاالله را روایت میکند که از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نیست و در عین حال همواره در رقابت با باجناق ثروتمند خود «اصلان» به سر میبرد.
عطاران در سال بعد (84) مجموعه طنز «متهم گریخت» را به روی آنتن شبکه سوم برد. چهارمین سریال طنز تلویزیون موضوعی تکراری داشت. خانوادهای که به خاطر مشکلات اقتصادی به تهران مهاجرت میکنند اما در دل مناسبات شهری مثل تهران گرفتار میشوند و موقعیتهای طنزی برای هر یک پیش میآید که داستان را جذاب میکند.
«زیرزمین» ساخته علیرضا افخمی داستان سه دوست است که با سند جعلی یک زمین را به یک فرد سرمایه دار می فروشند واز او کلاهبرداری میکنند. یکی از آنها پول را میگیرد وقصد دارد تا سهم دو نفر دیگر راندهد. این مجموعه که در سال 85 از شبکه سه پخش شد.
«بزنگاه» سومین مجموعهی تلویزیونی-مناسبتی عطاران بود. این سریال طنز که در سال 87 از شبکه سوم سیما روی آنتن رفت با هنجارشکنیهایی همراه بود که اعتراض عدهای از مخاطبان را برانگیخته بود. این اعتراضات باعث شد زمزمههای قطع پخش آن به گوش برسد. هرچند پخش این مجموعه هیچگاه قطع نشد ولی این مجموعه آخرین مجموعهی تلویزیونی عطاران بود که در ماه رمضان پخش میشد.
«نون و ریحون» به کارگردانی فرزاد مؤتمن یک کمدی سبک و شیرین درباره زندگی چند جوان بود. این سریال در سال 1389 از شبکه تهران پخش شد.
«چمدان» دیگر مجموعهی کمدی مناسبتی به کارگردانی خسرو ملکان بود. این فیلم که از یک ایده تک خطی بهره میبرد در سال 91 از شبکه دوم سیما پخش شد. چمدانی که در ماشین یک راننده جا میماند و پیگیریهای وی برای یافتن صاحب آن موقعیتهای طنزگونهای ایجاد میکند. البته پرداخت مجموعه به جذابیت ایده آن نیست و ضعفهاییجدی در شخصیت پردازی آن به چشم میخورد.
«دودکش» محصول رمضان سال92، دیگر سریال طنز مناسبتی است. این مجموعه که به کارگردانی محمدحسین لطیفی به روی آنتن شبکه یک رفت فضایی جذاب و در عین حال واقعی داشت. «خروس» نیز که در همان سال از شبکه دوم سیما پخش شد فضایی طنز داشت ولی نتوانست مخاطبانی جذب کند.
سریالهای ماورایی
1. نقطه ی شروع: کما و دنیای برزخ
نقطه شروع سریالهای ماورایی اتفاقی در دنیای واقعی بود. وقتی پسر قاسم جعفری تصادف کرد و به کما رفت، پدر به این فکر افتاد که اگر پسرش از کما بیرون بیاید چه اتفاقی ممکن است برایش رخ بدهد. این اتفاق منجر به پیدایش گونهای جدید در بین سریالهای ماه رمضان شد. سال 83 بود که قاسم جعفری سریال ماورایی «کمکم کن» را روانه آنتن شبکه دو کرد و با این کار زمینهساز تولید دیگر سریالهای ماورایی در سالهای بعد شد.این سریال قصه چند نفر را به تصویر میکشید که بر اثر حوادثی به کما میرفتند، اما دو نفر از آنها به هوش میآمدند تا کارهای اشتباه بقیه را جبران کنند. جعفری که در سریالهای پیشینش فضای اکشن را تجربه کرده بود، در سریال کمکم کن به سراغ یک فضای عرفانی رفت و پای عالم برزخ را به دنیای سریالهای ماه رمضان باز کرد.
سریال «ملکوت» دومین سریالی بود که الگوی فرد به کما رفته را اجرا میکرد، در این سریال حاج فتاح (با بازی محمدرضا شریفینیا) دچار حادثه تصادف شده، اما هنوز نمرده و در میان مرگ و زندگی دست و پا میزند. این سریال محصول شبکه دو است که در رمضان سال 89 پخش شد.
این الگو سالها بعد در سریال پنج کیلومتر تا بهشت تکرار شد. در این سریال که در سال 90 از شبکه سه پخش شد شخصیت اصلی به کما رفت و به شکل روح به زمین خاکی برگشت. او همچون انسانهای عادی حرف میزد و حرکت میکرد؛ اما محدودیتهای فیزیکی و مادی انسانها را نداشت. پنج کیلومتر تا بهشت در کنار داستان ماوراییاش رگههایی از ماجراهای عاشقانه را هم در خود داشت.
2. سریال هایی با نقش شیطان
دیگر سریال های ماورایی الگویی متفاوت داشت. در این سریالها، شخصی در نقششیطان مجسم میشد تا به شکلی خاص به اغوای انسانها بپردازد. اولین مجموعه از این تیپ سریالها، مجموعهی «او یک فرشته بود» به کارگردانی علیرضا افخمی است، این مجموعه که محصول رمضان سال 1384 از شبکه دو است، پای شیطان را به سریالهای ماه رمضان باز کرد. دراین سریال دو شیطان وجود داشت که نقش شیطان مرد را مرتضی ضرابی بازی میکرد و بهاره افشاری نیز بازی در نقش شیطان زن را عهدهدار شده بود. حسن جوهرچی نیز نقش فردی را بازی میکرد که گرفتار وسوسه شیطان شده است. او تا پای جدایی از همسرش پیش رفت و زمانی که شیطان قصد کشتن پسرش را داشت به ماهیت پلید او پی برد.
دو سال بعد(1386) شبکه یک نمایش سریال ماورایی «اغماء» را بر عهده گرفت. این سریال داستان دکتر طه پژوهان -با بازی امین تارخ- را دنبال میکرد که شیطان وارد زندگیاش میشود و تغییراتی در آن به وجود میآورد. این سریال در نظر سنجی سایت صدا و سیما به عنوان محبوبترین سریال تلوزیونی ماه رمضان ۸۶ شناخته شد.
«سقوط یک فرشته» که در سال 1390 از شبکه یک پخش شد دیگر سریالی بود که شیطان در آن، نقشی محوری داشت. عدهای جذابیت اصلی این سریال را در بیان داستان از زبان شیطان (محمدرضا علیمردانی) میدانند که تا آن موقع سابقه نداشتهاست خصوصاً که هویت اصلی او از قسمتهای میانی این سریال مشخص میشود.
3. دیگر سوژه های ماورایی: سفر درزمان، چشم برزخی، وقوع معجزه؛
«آخرین گناه» دیگر مجموعه ی ماورایی است که محصول سال 85 شبکه دو بود. داستان این مجموعه در مورد شخصی به نام مودت است که با چشم پیوند خوردهاش، هر شخصی را با تجسم اعمالش مشاهده میکند.
در سالهایی که سریالهای رمضانی به سمت و سوی معناگرا شدن پیش میرفتند، محمدحسین لطیفی با «صاحبدلان» روایتی امروزی و باورپذیر از قصههای قرآنی ارائه داد. این سریال که همراه با «آخرین گناه» از شبکه یک پخش میشد ازجمله سریالهایی بود که کتاب آسمانی قرآن، در متن و عمق آن حضور پررنگی داشت. در لایه اول داستان پیرمردی صحاف به نام سیدخلیل صحافزاده را میدیدیم که یک جلد قرآن برای صحافی به خانهاش وارد میشد و زندگی خانوادگی او را تحتالشعاع قرار میداد.
«روز حسرت»سریال ماه رمضان سال 87 شبکه یک بود که مضمونی ماورایی داشت ولی سوژهای اجتماعی و تکراری داشت. ازدواج دوم بدون اطلاع همسر واعتیاد، از جمله سوژههای این سریال بود.
«پنجمین خورشید» که در سال 88 از شبکه سه پخش شد نیز فضایی غیرواقعی داشت:محسن و همایون دو دوست خیلی صمیمی هستند که در سال ۶۴ و در وضعیت بد اقتصادی زندگی میکنند. آنها بر اثر یک حادثه، عتیقهای پیدا میکنند که قابلیت سفر در زمان را دارد و محسن–با بازی حمید گودرزی-بوسیلهی عتقیه به سال ۱۳۸۸ در تهران امروز سفر میکند.
«سیامین روز» محصول رمضان سال 90 از شبکه دو بود. گفته میشد، این مجموعه قرار است با ساختاری جدید، لطف خداوند را به نمایش بگذارد. در این سریال صحبت از لطفی بود که اتفاقی نیست و برخلاف ظاهر امر، لایههایی از اندیشه و عمل در کار است که سبب چنین لطفی میشود. همچنین تفاوت اساسی این مجموعه با سریالهای «او یک فرشته بود» و «اغماء» در موضوع آن است. اگر در آن دو سریال، شیطان، انسان را به کارهای زشت وسوسه میکرد، در سی امین روز فرشتهها، انسان را وادار به رفتار و کردار خوب میکنند.
سریال های اجتماعی
علاوه بر سریالهای دو حوزه کمدی و ماورایی، باید به آثار اجتماعی که در ماه رمضان روانه آنتن شدند هم اشاره داشت. در سال 85 «میوه ممنوعه»حسن فتحی بود که با روایت یک داستان امروزی از قصه قدیمی شیخ صنعان، به اقبال فراوانی دست یافت. «سر پیری و معرکهگیری؟» قصه یک خطی این مجموعه است که از آنتن شبکهی دوم پخش شد. اینکه حاج یونس فتوحی(علی نصیریان) که پیرمرد بازاری و خانواده داری است ناگهان عاشق هستی، دختر بهرام -بزرگ ترین بدهکارش- می شود. این فیلم نسبتا خوش ساخت با روایتهایی حاشیهای از فرزندان حاج یونس و دیگران، مخاطبان خاص خود را پای تلویزیون نشاند.
سریال «جراحت» ساخته محمدمهدی عسگرپور نیز خودش را به عنوان یک کار اجتماعی ملموس و باورپذیر به مخاطبان شناساند. این فیلم که در رمضان سال 89 از شبکه سوم روی آنتن رفت، مثل کارهای قبلی سعید نعمت الله-نویسنده سریال- روایتگر یک رابطه زخم خورده و پر ترکی بود که بر مبنای کینه و نفرت و انتقام بنا شده که در نهایت به پشیمانی و صلح و آشتی منجر میشود. کلیت قصه در یک تحول اخلاقی پرحادثه و پر از نکات اخلاقی به تصویر کشیده میشود.
«راز پنهان» عنوان سریال رمضانی شبکه اول سیما در سال 91 است. این سریال روایتگر زندگی دو جوان به نامهای فرامرز و امیرعلی است که در دوران کودکی دوستی نزدیکی با یکدیگر داشتهاند. پس از سالها آن دو به طور اتفاقی با یکدیگر ملاقات میکنند و رابطه قدیمی دوباره جان میگیرد. با مرور زمان وقایع تازهای آشکار میشوند که این دوستی تحتالشعاع آنها قرار میگیرد. معصومی و ارجمند نیز نقش پدر و مادر فرامرز را دارند.
«خداحافظ بچه» دیگر سریال اجتماعی شبکه سه سیما بود که سوژهای خاص داشت. این سریال که در سال 91 روی آنتن رفت، روایتگر زندگی زوج جوانی بود که به دلیل بچهدار نشدن تصمیم به دزدیدن بچهای میگیرند ولی در انتهای فیلم بچه را به خانوادهاش تحویل میدهند. این فیلم هر چند سوژهی جدید و پایان خوبی داشت اما به دلیل طرح نکات اشتباه با انتقاد سازمان بهزیستی روبرو شد.
در سال 92 سریال «مادرانه» که از شبکه سوم سیما پخش شد موقعیت اجتماعی دیگری را به تصویر کشید. در خلاصه داستان این سریال آمده است: اردلان تمجید (با بازی سلطانی) ۲۰ سال پیش، پس از رها کردن نامزد سابقش-مریم-با زنی متمول به نام رعنا ازدواج میکند. حالا این ازدواج به جدایی رسیده و زن، بچه هایش را میخواهد، ولی مرد امتناع میکند.
جمع بندی
سوژه پردازی برای ماه رمضان، به دلیل تکرار این مناسبت به صورت سالانه کاری مشکل به نظر می رسد. سریال های مناسبتی بر بستر ایامی خاص سوار می شوند و می بایست بار معنایی خاصی را منتقل کنند. به نظر ما در سال های اخیر که این سریال ها طرفدارن زیادی را برای خود دست و پا کرده اند، منتقدان و صاحب نظران نیز توجه خاصی به این سریال ها داشته اند. سوژه های طنز، ماورایی و اجتماعی بیشترین موضوعاتی بوده که کارگردانان را به خود جذب کرده اند و در هر حوزه ایی آثار موفق و نا موفقی ساخته شده است. مطمئنا بزرگترین آسیب این عرصه حضور کارگردانان، بازیگران وسوژه های تکراری است که مخاطب گریزی را به دنبال دارد.
منبع: دیده بان