به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، همواره بین قدرت و رسانه رابطهای متقابل در جریان است. بدین معنی که نه تنها رسانهها در به قدرت رسیدن یک فرد، حزب و یا جریان سیاسی تاثیر مستقیم دارند بلکه در استقرار آن فرد یا گروه در قدرت نیز موثر هستند، از سویی صاحبان قدرت نیز در رسانهها و رویکردها و جایگاه آنها تاثیرگذار هستند. در کشور ما نیز رسانهها تاثیر زیادی بر روی کار آمدن دولتهای مختلف داشتهاند و همهٔ دولتهایی که تا کنون در جمهوری اسلامی موفق به اخذ رای از مردم شدهاند تاثیرگذاری رسانهها بر انتخاب آنها واقعیتی غیرقابل انکار است. مثلا صدا و سیما به عنوان گستردهترین و موثرترین رسانه در کشور، تاثیر بسیار زیادی در انتخاب روسای جمهور دورههای مختلف داشته است و این تاثیرگذاری از آنجایی کاملا محسوس است که به ویژه دو دهه اخیر در بین کاندیداهای مختلفی که در میدان رقابتهای ریاست جمهوری حضور داشتهاند نهایتا کسانی به صندلی قدرت تکیه زدند که در بدو ورود به مبارزات انتخاباتی کمترین شهرت را داشتهاند و از کمترین شانس برای غلبه بر دیگر رقبا برخوردار بودند؛ اما با حضور در رسانه و استفاده از امکانات رسانهای بستری برای آنها به وجود آمد تا در نهایت بر رقبای مشهورتر از خود غلبه کنند و به پیروزی برسند. در واقع این موضوع نقش مهم رسانه را نشان میدهد. علاوه بر صدا و سیما رسانههایی مانند روزنامهها، هفته نامهها، سایتها و خبرگزاریها و همچنین شبکههای اجتماعی موجود در فضای مجازی نیز در به قدرت رسیدن افراد و روسای جمهور موثر بودهاند. این نقش آفرینی البته در سالهای اخیر به مراتب برجستهتر از قبل شده است به طوری که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ نقش آنها بسیار برجسته و چشمگیر بود. همین امر است که موجب شده است دولتها همواره در پی افزایش رسانههای حامی خود باشند و برای این دست از رسانهها طراحی قابل توجهی را داشته باشند. البته رسانههایی هم هستند که با روی کار آمدن دولتهای مختلف ممکن است رویکرد رسانهای خود را با خواستههای دولتها هماهنگ کنند و سیاستهای رسانهایشان را بر اساس مشی دولتی که به قدرت میرسد تنظیم کنند.
آنچه را که در ادامه قصد داریم مورد بررسی قرار دهیم میزان برخورداری دولت یازدهم از رسانههای مختلف در یک سال گذشته از عمر این دولت است. با توجه به اینکه صدا و سیما رسانهٔ ملی ایرانیان است و با تغییر دولتها در سیاستهای این رسانه تغییری ایجاد نمیشود؛ بحث مورد بررسی ما پیرامون مطبوعات و رسانههای مکتوب و رسانههای فعال در فضای مجازی است:
در یک تقسیم بندی کلی رسانهها را میتوان به دو بخش مطبوعات و رسانههای مکتوب اعم از روزنامهها، هفته نامه، ماه نامه و فصل نامهها و رسانههای مجازی اعم از خبرگزاریها و سایتهای خبری تقسیم کرد. اما تقسیم بندی که در بحث مورد نظر ما به آن توجه کردهایم، نسبت رسانههای حامی دولت را -فارغ از مکتوب یا مجازی بودن شان- در میزان و چگونگی حمایتشان از دولت است، که در ادامه به آن میپردازیم:
رسانههای رسمی دولت
بخشی از رسانهها هستند که مربوط به دولت بوده و فارغ از اینکه چه دولتی و چه جریان سیاسی در قدرت باشد از آن حمایت میکنند. این دست از رسانهها پایگاه رسمی دولت محسوب میشوند و تربیون دولت برای بیان مواضع و دیدگاههای آن هستند. این گونه رسانهها که پایگاه رسمی دولت هستند، از نظر امکانات و پشتیبانی مالی نیز دغدغهای ندارند و مورد حمایت ویژه دولت قرار میگیرند. روزنامه ایران، روزنامه شهروند، خبرگزاری ایرنا، خبرگزاری ایسنا، خبرگزاری برنا از جمله رسانههای رسمی هستند که مواضع و دیدگاههای دولت یازدهم را میتوان از آنها استخراج کرد. همچنین خبرگزاریهای ایلنا (متعلق به خانه کارگر)، شبستان (متعلق به وزارت ارشاد)، موج، آنا (مربوط به دانشگاه آزاد)، پانا (آموزش و پرورش) و ایانا (وزارت جهاد) نیز حامی دولت فعلی هستند.
رسانههای کارگزاران و اصلاح طلب حامی دولت
یکی از مشخصههای بارز دولت یازدهم که موجب تمایز آن با دولتهای قبل از خودش هم شده است، این است که این دولت از پایگاه اجتماعی و گفتمانی مستقل برخودار نیست و بیشتر حاصل ائتلاف گروههای سیاسی است. همین امر موجب شده است تا گروههای سیاسی مختلف تلاش کنند به گونهای خود را به دولت منتسب کنند. از همین رو است که یک گروه از حامیان رسانهای دولت را اصلاح طلبان تشکیل میدهند. حمایتهای رسانهای اصلاح طلبان از دولت یازدهم از چند جهت قابل بررسی است. اول اینکه اصلاح طلبان به این جهت رویکردی حمایتی از دولت دارند که دولت یازدهم را تنها مسیر حیات خود در فضای سیاسی-اجتماعی میدانند. در واقع شکستهای پی در پی این جریان در همهٔ انتخاباتهای بیش از یک دهه اخیر موجب شد تا آنها در انتخابات سال گذشته حسن روحانی را مورد حمایت قرار دهند و امروز نیز با توسل به دولت حیات سیاسی خود را حفظ کنند.
از سوی دیگر تعداد زیاد رسانههایی که این جریان -بویژه در بین روزنامهها و هفته نامه ها- در اختیار دارد موجب شده است تا نوع مواجههٔ آنها با دولت در فضای رسانهای از اهمیت خاصی برخوردار باشد. اما آنچه قابل توجه است اینکه این رسانهها با وجود آنکه به طور کلی رویکرد حمایتی از دولت یازدهم دارند اما به جهت آنکه دولت یازدهم را کاملا دولت مطلوب خود نمیدانند -و همانطور که گفته شد بیشتر از سر ناچاری و به دلیل شرایطی که در آن قرار گرفتهاند به حمایت از آن پرداختند- تلاش میکنند تا فاصله خود را با دولت حفظ کرده و به گونهای رفتار میکنند که دولت یازدهم و موفقیتهای آن را مدیون جریان متبوع خود عنوان کنند اما از نقاط ضعف آن نیز در امان باشند. علاوه بر اصلاح طلبان، جریان کارگزاران نیز که این سالها قرابت زیادی با اصلاح طلبان پیداکردهاند، از دیگر حامیان رسانهای دولت محسوب میشوند و تلاش میکنند این گونه القا کنند که دولت یازدهم وامدار این جریان است.
روزنامههای اعتماد، شرق، قانون، آرمان، فرهیختگان، آفتاب یزد، ابتکار، مردم سالاری، همبستگی، روزان، اسرار، تعادل و هفته نامههای امید جوان، صدا، جستوجو، تجارت فردا، ستاره صبح و همچنین ماهنامههای مشق آفتاب، اندیشه پویا، چشم انداز ایران، نسیم بیداری، گزارش، مهرنامه، خط خطی و... از جمله رسانههای حامی دولت در بین مطبوعات هستند.
علاوه بر این در فضای مجازی نیز سایتهای انتخاب، تیک نیوز، جماران، عصر ایران، تدبیر ۲۴، انصاف نیوز، روزگار نو، خردادنیوز، روز نو، آفتاب، نواندیش، پارسینه، ایران خبر، صدای ایران، دیپلماسی ایرانی، جمهوریت، فرارو، فریادگر، اعتدال، سفیر، بهار و... نیز در زمره سایتهای حامی دولت اعتدال به شمار میروند.
رسانههای حامی دولت با رویکرد راست سنتی
دولت یازدهم علاوه بر اینکه از سوی جریان رسانهای اصلاح طلبان مورد حمایت قرار میگیرد، برخی از رسانههای متعلق به راست سنتی نیز مشی حمایتی نسبت به دولت دارند. روزنامههای جمهوری اسلامی، اطلاعات و خبر و همچنین سایتهای خبرآنلاین و نامه نیوز از جملهٔ این رسانهها هستند. نکتهٔ قابل توجهی که در رابطه با رسانههای حامی دولت وجود دارد این است که برخی از رسانهها که رویکرد کلیشان حمایت از دولت است، در عین حال به طور موردی نیز انتقادهایی را بر دولت وارد میکنند تا مسیر نقد به دولت را نیز خود به دست بگیرند. روزنامه جمهوری اسلامی و سایت عصر ایران از جمله رسانههایی هستند که در این مسیر گام برمی دارند.
سیاستهای رسانهای دولت
این گونه به نظر میرسد که سیاست گذاریهای اصلی دولت یازدهم نه بر روی رسانههای رسمی دولت، که بر روی رسانههای اصلاح طلبان و کارگزاران گذاشته شده است. در واقع فضاسازیهای که در بستر دولت در یک سال گذشته صورت گرفته است بیشتر به وسیلهٔ روزنامههای زنجیرهای بوده است. این دست از رسانهها از آنجایی که به نظر میرسد از ضعفهای موجود در دولت یازدهم آگاه هستند و میدانند که با سرمایه گذاری بر روی رویکردهای ایجابی و کارآمدیهای دولت نمیتوان فضای اجتماعی را به حرکت در آورد؛ بیشترین سرمایه رسانهای خود را بر روی رویکردهای سلبی و هجمه به منتقدین دولت قرار دادهاند. از آنجایی که عدم برخورداری دولت یازدهم از یک پایگاه اجتماعی مستقل، یکی از اصلیترین چالشهای این دولت محسوب میشود و دولت برای پیشبرد اهداف خود در این حوزه با چالش جدی مواجهه است؛ رسانههای متعدد حامی دولت تلاش میکنند تا با طرح مباحث و موضوعاتی که فارغ از کارآمدی یا عدم کارآمدی دولت میتواند جامعه رای رئیس جمهور در ۲۴ خرداد ۹۲ را جذب خود کند و به تحرک آورد؛ فضای اجتماعی را مدیریت کنند. این راهبرد ابتدا با تلاش برای تبدیل دو قطبی کردن جامعه به اعتدالیون و افراطیون -که با معیار میزان قرابت افراد و جریانهای سیاسی به دولت تعریف میشود- صورت گرفت و در ادامه نیز با طرح مباحث مشابه دنبال شده است. به عنوان نمونه طرح مباحثی مانند؛ حامیان رابطه با آمریکا و قدرتهای غربی و مخالفان این رابطه، یا هنرمند ارزشی و غیرارزشی، بهشت زوری و غیر زوری و امثالهم همگی در همین راستا است. تمرکز بر روی مباحثی مانند طرح تکریم بانوان که از سوی شهرداری تهران اجرا شده است و تلاش برای مخالف با آن تحت عنوان حمایت از حقوق بانوان و مخالفت با به اصطلاح تفکیک جنسیتی، نمونهای دیگر از این موارد است. همچنین تلاش برای «هل من مبارز طلبیدن» و این گونه القا کردن به جامعه که بخشهایی از حاکمیت اجازه فعالیت به دولت را نمیدهند، از دیگر سیاستهای رسانهای حامیان دولت یازدهم است. به عنوان نمونه تصویری که رسانهها از نوع مواجهه مجلس با دولت به جامعه ارائه میکنند با همین هدف صورت میگیرد. از سوی دیگر یکی از رویکردهای مسلم همهٔ رسانههای حامی دولت که به طور هماهنگ و یکپارچه پیگیری میشود، هجمههای سنگین و بیمحابا به دولتهای نهم و دهم است. رسانههای حامی دولت یازدهم برای بیتوجهی افکار عمومی نسبت به عملکرد دولت و همچنین پوشاندن ضعفهای دولت استراتژی حمله به دولت قبلی را در دستور کار خود قرار دادهاند.
نتیجه گیری
به طور کلی یکی از ابزارهای اساسی هر دولتی برای پیشبرد اهداف خود رسانهها هستند و دولت یازدهم نیز از این ابزار بیبهره نیست. به نظر دیدبان با توجه به عدم برخورداری این دولت از یک گفتمان همه گیر، حامیان رسانهای دولت تلاش میکنند تا شعارهای دولت بویژه در زمان مبارزات انتخاباتی را بوسیله فضاسازیهای رسانهای در جامعه نهادینه کنند. به عنوان مثال واضح است که شعار اعتدال که دولت یازدهم با آن شناخته میشود هیچگاه در قد و قواره یک گفتمان نیست اما رسانههای حامی دولت تلاش میکنند تا با ایجاد دوقطبی اعتدال – افراط و متهم کردن منتقدین دولت به عنوان گروههای تندرو، اهداف مورد نظر خود را پیش ببرند و این گونه خلا گفتمانی دولت را پر کنند.
منبع: دیدبان