پاتوق انديشه - وطن امروز؛ رضا سراج، رئيس سازمان بسيج دانشجويي و تحليلگر مسائل سياسي که براي سخنراني در جمع دانشجويان شرکت کننده در طرح ولايت در تالار لقمان دانشگاه علوم پزشکي اصفهان حاضر شده بود گزارشي از برخي طرحهاي کشورهاي غربي در قبال ايران ارائه داد.وي در صحبتهاي خود با اشاره به فرآيند شکلگيري پايههاي جنگ نرم در جمهوري اسلامي ، از شکست طرح مهندسي معکوس فوکومايا درقبال ايران، شکلگيري جنگ سخت براي مقابله با بيداري اسلامي ، طرحهاي ايالت متحده براي به بن بست کشاندن نظام جمهوري اسلامي و... سخن گفت. سراج در ابتداي سخنانش با بيان اينکه در طول تاريخ بويژه تاريخ اسلام شاهد ريزش و رويشهايي بودهايم که بعضاً نيز هزينهبر بوده است، گفت: شما ببينيد فردي در حوزه، فقيهي عاليقدر شده و حتي قائممقام رهبري ميشود اما به دليل عدم بصيرت کارش به جايي کشيده ميشود که هر آنچه براي نظام اسلامي زحمت کشيده است را به باد ميدهد.
برداشت محصول جنگ نرم در انتخابات
رئيس سازمان بسيج دانشجويي در قسمت ديگري از سخنانش با تاکيد بر اينکه جنگ نرم، محصول خود را در انتخابات درو ميکند، اضافه کرد: جابهجايي افکار در انتخابات صورت ميگيرد لذا در صورت موفقيت و کسب راي، حاکميت دوگانه، تغيير افکار و فروپاشي را دنبال خواهند کرد و در صورت عدم کسب راي، با شبکههاي اجتماعي سازماندهيشده، فاز نافرماني مدني و مشغولسازي حکومت را دنبال
خواهند کرد.
جنگ نرم پاشنه آشيل ما
سراج با بيان اينکه دشمن پاشنه آشيل ما را پيدا کرده و فهميده که تهديد و تحريم نبوده بلکه جنگ نرم است، عنوان کرد: جرياني متمايل به جنگ نرم در کشور وجود دارد و سربازان آن شکل گرفتهاند لذا دشمن حداقل تا 4 سال آينده و شايد تا 8 سال آينده اين مساله را در کشور ما دنبال ميکند. وي مهمترين استاديوم جنگ نرم را دانشگاه دانست و گفت: دانشگاه جايي است که خودشان درست کردهاند و تا زماني که علوم انساني غرب بر آن حاکم باشد، نيروهايي مطابق تفکر غرب پرورش خواهد داد لذا شما دانشجويان در زمينه اصلي قرار گرفتهايد. رئيس سازمان بسيج دانشجويي با تاکيد بر اينکه مقابله با جنگ نرم کاملا شبيه عملکرد دشمن در اين حوزه است، افزود: بايد شبکهسازي کرده، آموزش داده و مهارت و تواناييها را بويژه در حوزه رسانه بالا ببريد و سپس وارد عمليات مشروعيت، اعتبار و اعتمادزايي شويد و با روشنگري نگذاريد جابهجايي افکار صورت گيرد.
هنوز اهميت انتخابات 3 تير را متوجه نشدهايم
سراج در ادامه اتفاق صورت گرفته در انتخابات سوم تير 84 را بسيار مهم و تعيينکننده دانست و با بيان اينکه هنوز خودمان اهميت اين اتفاق و تحول را متوجه نشدهايم، اضافه کرد: پيروزي انقلاب اسلامي، فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، واقعه 11سپتامبر و... از جمله اتفاقاتي بود که حوادث منطقهاي و بينالمللي را بشدت تحت تاثير قرار داد و يکي ديگر از اينگونه حوادث، انتخابات سال 84 و پيروزي اصولگرايان در اين انتخابات بود که تاثيرات شگرفي در منطقه و دنيا به دنبال داشت.
شکست طرح مهندسي معکوس فوکوياما عليه ايران و طرح فروپاشي شيعه
وي در اين رابطه احياي گفتمان انقلاب، امام (ره) و رهبري، يکپارچه شدن حاکميت در جمهوري اسلامي ايران و ايجاد انسجام ملي، توليد قدرت ملي و ايجاد توانايي براي پيگيري اهداف ملي و دفاع از منافع ملي، تقويت گفتمان بيداري اسلامي، افزايش قدرت نرم و بازيگري ايران در مناسبات منطقهاي و بينالمللي، ايجاد بازدارندگي و ناممکن شدن اقدام نظامي عليه ايران، شکست طرح خاورميانه بزرگ و طرح پنتاگون براي شبکهسازي مسلمانان ليبرال، شکست طرح مهندسي معکوس فوکوياما عليه ايران، شکست طرح فروپاشي شيعه در سال 2010، نداشتن بازيگر در درون حاکميت و پتانسيل لازم براي تغيير رفتار و تغيير ساختار و... را از تاثيرات نتيجه انتخابات سوم تير در سال 84 عنوان کرد و اظهار داشت: دشمنان با گفتمان ليبرال و سکولار جنگي گفتماني را با انقلاب آغاز کردند تا گفتمان امام را به محاق ببرند اما گفتمان امام و انقلاب بر گفتمان دشمن غلبه کرد، از سوي ديگر برخي ليبرالها و سکولارها، 16 سال در حاکميت دوگانگي ايجاد کرده و براي استحاله انقلاب و خارج کردن گفتمان انقلاب از صحنه تلاش کردند اما پس از سوم تير 84 شاهد يکپارچه شدن حاکميت در جمهوري اسلامي ايران و ايجاد انسجام ملي بوديم.
به راه انداختن دو جنگ براي مهار بيداري اسلامي
رئيس سازمان بسيج دانشجويي با بيان اينکه بر اساس قدرت ملي و توانايي ايجاد شده بعد از سال 84 توانستيم به بخشي از آرمانهاي خود دست پيدا کنيم، عنوان کرد: سوم تير 84، موج سوم بيداري اسلامي را رقم زد و سرآغاز اتفاقاتي مهم در منطقه شد لذا دشمن نيز براي مهار اين موج، دست به کار شد و دو جنگ به راه انداخت و دو شکست اساسي را بعد از 60سال شکستناپذيري متحمل شده که بواسطه آن ترتيبات امنيتي منطقه بهم خورد، يعني گفتمان انقلاب که در کشور مستقر شد شبيه خود را در عراق توليد کرد، در لبنان و غزه شاهد حضور موثر حزبالله و حماس بوديم لذا با توجه به گسترش عمق نفوذ استراتژيک جمهوري اسلامي ايران، به جاي خاورميانه بزرگ، خاورميانه اسلامي با محوريت ايران شکل گرفت. سراج افزايش قدرت نرم و بازيگري ايران در مناسبات منطقهاي و بينالمللي پس از سال 84 را مورد اشاره قرار داد و بيان داشت: آمريکا حدود يک تريليون دلار هزينه کرد اما چقدر تاثيرگذار است و ايران چقدر تاثيرگذار است، آنها آمدند در عراق دولتسازي کنند اما وضعيت دولت عراق و ارتباطش با ايران را ميبينيد يا با غلبه گفتمان انقلاب بر گفتمان سکولار و ليبرال بدون هزينه بالاي نظامي، اقدام نظامي عليه ايران ناممکن شد و اگر اصلاحطلبان بعد از سال 84 نيز حاکم بودند، آمريکاييها در ادامه دولت بوش قطعاً به ايران حمله نظامي ميکردند. وي با بيان اينکه سه طرح استراتژيک آمريکا با پيروزي اصولگرايان در سوم تير84 شکست خورد، گفت: طرح خاورميانه بزرگ و در دل آن شبکهسازي از مسلمانان ليبرال منطقه، مهندسي معکوس فوکوياما که با هزينههاي ميلياردي در سال 1986 تدوين شده بود و طرح فروپاشي شيعه در سال 2010 که مايکل برانت روي آن کار کردهبود به شکست انجاميد و در مقابل گفتمان انقلاب پيروز شد و بواسطه آن اقتدار شيعه بالا رفت و خيلي از معادلات تغيير کرد.
توصيههاي کميته خطر جاري براي مقابله با ايران
سراج با بيان اينکه دشمن بلافاصله بعد از انتخابات سال84 به فکر چارهجويي در قبال انقلاب اسلامي ميپردازد، ادامه داد: دشمن به فاصله سه تا 4ماه بعد از انتخابات سال84، خود را بازيابي کرده و کميته خطر جاري را مجدداً راهاندازي و اين کميته در مهرماه 84 توصيههاي راهبردي خود را اعلام ميکند. وي توصيههاي کميته خطر جاري درباره مقابله با جمهوري اسلامي ايران، مبني بر بيفايده بودن جنگ سخت و لزوم تمرکز فعاليتها بر سه محور دکترين مهار، جنگ رسانهاي و ساماندهي نافرماني مدني را مورد اشاره قرار داد و اضافه کرد: تغيير رويکرد در مقابله و بسيج همه نيروها براي اين استراتژي و قرارگرفتن ايران در صدر برنامههاي سياست خارجي آمريکا در 4 سال بعد از84، بازبيني تمام تجربيات گذشته در اين زمينه و درسهايي که از فروپاشي بلوک شرق و تغيير حکومتها در کشورهايي مانند شيلي و اندونزي گرفته شده، استفاده از اختلافات دروني ايران و ضعف سياستهاي اقتصادي، دامنزدن به نافرماني مدني در تشکلهاي دانشجويي و نهادهاي غيردولتي و صنفي، راهاندازي شبکههاي متعدد راديوتلويزيوني براي ايرانيان و تلاش براي رساندن پيامهاي خود به مردم ايران با پيشرفتهترين تکنولوژيهاي روز، تأکيد پيدرپي بر حمايت از حقوقبشر و دموکراسي در ايران براي تقويت ارتباط با مردم ايران، حمايت از اپوزيسيون بهعنوان يکي از عوامل مؤثر بر تغيير رژيم ايران، سفر فعالان جوان خارجي از کشورهاي متحد آمريکا به ايران بهعنوان جهانگرد و در صورت نياز پيوستن آنها به جنبشهاي مدني و نافرمانيها، تسهيل فعاليت NGOهاي آمريکايي در ايران، صدور ويزا و دعوت از فعالان جوان ايراني انتخابشده از سوي مقامات آمريکايي به خارج براي شرکت در سمينارهاي کوچک که در صربستان، فيليپين، اندونزي، شيلي و کشورهاي ديگر موفقيتآميز بوده، استفاده مؤثر از سفارتخانههاي کشورهاي ديگر در تهران و حضور در جلسات محاکمه، درخواست مشترک براي آزادي زندانيان سياسي، کمک مالي به خانوادههاي زندانيان و گروههاي مخالف حکومت و حتي نظارت يا مشارکت در اعتراضها و بررسي تصويب قانون «آزادي ايرانيان» در کنگره به منظور حمايت از اينگونه فعاليتهاي تأثيرگذار، در دستور کار قرارگرفتن تضعيف ستونهاي حمايتي حکومت ايران، يعني سرويسهاي امنيتي و نظامي اين کشور، از بينبردن قدرت بسيج و سپاه و ايجاد تغييرات اساسي در وزارت اطلاعات و يا بهطور کل حذف آن، وادار کردن رهبران روحاني ايران که در رأس قدرت هستند به کنارهگيري از قدرت سياسي و احتياط، دورانديشي و عملکرد چندجانبه در برخورد با فعاليتهاي هستهاي ايران با افزايش فشار ديپلماتيک از طريق متحدان به منظور توقف داوطلبانه فعاليتها از سوي ايران و در غيراينصورت افزايش فشارها و ارسال پرونده به شوراي امنيت از جمله توصيههاي کميته خطر جاري درباره مقابله با جمهوري اسلامي ايران بودهاست.رئيس سازمان بسيج دانشجويي با بيان اينکه عملياتي شدن اين توصيهها در دکترين مهار، جنگ رسانهاي و ساماندهي نافرماني مدني به خوبي مشهود بودهاست، ادامه داد: آنها سعي کردهاند تا از تجربيات گذشته خود در تغيير حکومتها از جمله در شيلي درس بگيرند، تلاش کنند تا مانند اندونزي جنبش دانشجويي را پاي کار بياورند، از اختلافات و گسلهاي سياسي موجود در کشور استفاده مطلوب را کردند، شبکههاي متعدد راديو تلويزيوني را براي ايرانيان راهاندازي کردند و حمايت از اپوزيسيون به عنوان يکي از عوامل موثر بر تغيير رژيم را در دستور کار قرار دادند و ديديد که غيراز منافقين، بقيه گروههاي ضدانقلاب در انتخابات مشارکت کرده و از يک کانديدا حمايت کردند. سراج با اشاره به تغيير يکي از سفرا و مسائل مطرح شده درباره حمايت برخي سفارتخانهها از اغتشاشگران، تصريح کرد: دشمن از سوي ديگر به دنبال تضعيف ستونهاي حمايتي حکومت ايران از جمله سپاه و بسيج و اطلاعات بوده، با يک يا چند واسطه به دنبال انجام کاري بودهاند که رهبر معظم انقلاب نيز نتواند آن را جمع کند.
تدوين استراتژي کميته خطر جاري در مهر84
وي در ادامه با بيان اينکه آمريکا در مقطعي از جنگ سرد به اين نتيجه رسيد که به دو دليل يعني سطح توانمندي نظامي بالا و گسترش عمق استراتژيک در کشورهاي جهان سوم نميتواند با شوروي سابق برخورد کند، افزود: در سال84 آمريکاييها همين ارزيابي را درباره ايران داشتند لذا به اين نتيجه رسيدند که ايران بايد از درون مهار شود بنابراين کميته خطر جاري با حضور وزراي خارجه و دفاع چند دوره، رؤساي چند دوره سيا و نخبگان سياسي، امنيتي و نظامي تشکيل و در مهر84 استراتژي آمريکا در قبال ايران را تدوين کردند.
تصويب طرح بيثباتسازي ايران در سال 2007
سراج در ادامه به تصويب طرح بيثباتسازي ايران در سال 2007 اشاره و اضافه کرد: در ماه ميسال 2007، روزنامه «ديلي تلگراف»، چاپ لندن گزارش کرد که «جان بولتون فاش کرد که حمله نظامي آمريکا به ايران گزينه آخري است که پس از شکست تحريمهاي اقتصادي و تلاش براي ايجاد يک انقلاب در ايران وجود دارد» اين در حالي بود که دو هفته پس از انتشار اين خبر، روزنامه ديليتلگراف بهطور مستقل گزارش شبکه تلويزيوني ايبيسي را تاييد کرد، اين گزارش در رابطه با امضاي اسنادي از سوي بوش بود که به سيا ماموريت ميداد از طريق ايجاد جنجالهاي تبليغاتي و انتشار اطلاعات دروغ موجبات براندازي دولت ايران را فراهم کند. وي با بيان اينکه در اوايل ماه ميسال 2008 ميلادي «اندرو کاکبرن»، نيز با انتشار گزارش در نشريه کانترپانچ اقدام به افشاي برخي اطلاعات در اين زمينه کرد، افزود: در اين گزارش تصريح ميشود که بوش سندي مخفي را امضا کردهاست که به مامورين آمريکايي اجازه ايجاد يک حرکت تهاجمي و مخفي عليه رژيم ايران را ميداد، بطوريکه با مقايسه محتواي اين دستور با موارد مشابه، چنين حرکتي در حوزه خود بيسابقه محسوب ميشود. در اين راستا «زلماي خليلزاد» صراحتاً اذعان ميدارد که «ايران در معرض اختلافات داخلي است و بايد همه تلاشها براي بي ثبات کردن ايران صورت پذيرد». رئيس سازمان بسيج دانشجويي با بيان اينکه در 29 ژوئن 2008، «سيمور هرش»، در نشريه نيويورکر با تاييد تمامي گزارشات پيشين نوشت که «سال گذشته کنگره با درخواست بوش براي حمايت مالي از يک عمليات پنهاني عليه ايران موافقت کرد و بر اساس منابع کنوني و سابق نظامي، اطلاعاتي و کنگرهاي، اين عمليات که رئيسجمهور 400 ميليون دلار براي آن درخواست کرده و به عنوان يک حکم رياستجمهوري امضا شده، براي بيثباتسازي رهبري مذهبي ايران طراحي شده است»، ميافزايد: هرش با نقل قول از برخي فعالان سياسي اضافه کردهاست که «جمعآوري اطلاعات در رابطه با برنامه هستهاي ايران، تحليل بردن تواناييهاي هستهاي ايران و تلاش براي تضعيف دولت ايران از طريق کار روي گروههاي مخالف و ارائه پول به آنها به منظور تغيير رژيم در ايران از جمله اقدامات تصويب شده در دستور بوش بود».
بيثباتسازي در عرصههاي مختلف اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي
وي در ادامه با بيان اينکه تضعيف انسجام ملي، قدرت ملي و امنيت ملي را عمليات بيثباتسازي مينامند که اين اقدام موجبات مشغولسازي و مهار داخلي کشور هدف را فراهم ميسازد، اظهار داشت: در عمليات بيثباتسازي، با تحميل بحرانهاي طراحيشده در عرصههاي فرهنگي، اقتصادي، سياسي و اجتماعي و همچنين اقدامات ضد امنيتي، عملا فضاي رواني کشور هدف را بصورت فزايندهاي ناامن ميسازند. رئيس سازمان بسيج دانشجويي بيثباتسازي اقتصادي را شامل اختلال در سيستم نقدينگي، ايجاد گرانيهاي کاذب بويژه در اقلام سبد کالاي مصرفي جامعه و کالاهاي اساسي، ناامني رواني در فضاي اقتصادي کشور و ناکارآمد ساختن طرحهاي اقتصادي در کشور هدف و بيثباتسازي سياسي را شامل سعي در کاهش تبعيت از رهبري نظام در قواي سهگانه، تلاش براي عدم تعامل و همکاري قواي سهگانه کشور با يکديگر، تشديد اختلافات و ايجاد تضاد بين عناصر و جريانهاي سياسي و برهمزدن مرزبنديهاي سياسي خودي و غيرخودي برشمرد و اضافه کرد: بيثباتسازي فرهنگي- اجتماعي نيز از طريق فعالکردن گسلهاي قومي و فرقهاي، انجام خرابکاري، ترور و بمبگذاري و گسترش لمپنيسم در جامعه دنبال ميشود و فرآيند بيثباتسازي بواسطه انقلاب مخملي يا رنگي نيز از راههاي سازماندهي جنبش و آموزش انقلاب مخملي و بهرهبرداري از ابزارها و رسانهها، حمايت مالي، سياسي و تبليغاتي آمريکا و غرب از شبکههاي انقلاب مخملي، تأکيد بر ليبراليسم، دموکراسيخواهي و حقوقبشر، القاي ناکارآمدي حاکميت و سياهنمايي از وضعيت کشور، متهم کردن حکومت به فساد سياسي و مالي، متهم کردن حکومت به تقلب در انتخابات و فراخوان مخالفان براي اعتراضات خياباني و نافرماني مدني پيگيري ميشود.
غيراز ولايت سرسپرده هيچکس نيستيم
سراج در ادامه با تاکيد بر اينکه غيراز ولايت سرسپرده هيچکس نيستيم و با کسي عقد اخوت نبستهايم، افزود: اگر کسي بخواهد مسيرش را ذرهاي از مسير ولايت منحرف کند، با وي تعارف نخواهيم داشت البته در اين راستا بايد مواظب باشيم پازل کساني که به دنبال اعتبار و مشروعيتزدايي از دولت هستند را کامل نکنيم، درخواست از رئيسجمهور هم آن است که بايد دقت و مراقبت داشتهباشد. رئيس سازمان بسيج دانشجويي با بيان اينکه انقلابهاي مخملي يا «انقلابهاي رنگي» و «گلي» از شيوههاي براندازي نرم است که نوعي دگرگوني و جابهجايي قدرت همراه با مبارزه منفي و نافرماني مدني را شامل ميشود، افزود: انقلابهاي رنگي و مخملي در جوامع پساکمونيستي در اروپاي مرکزي، شرقي و آسياي مرکزي اتفاق افتاد و اين واژه براي نخستين بار از سوي «والسلاو هاول» رئيسجمهور پيشين چک، که در آن زمان رهبر مخالفان چکسلواکي سابق بود، وارد ادبيات سياسي شد. انقلابهاي رنگين و مخملين، جنگ سرد جديد و غيرايدئولوژيکي بود که در راستاي راهبرد جهاني آمريکا براي پرکردن خلأ قدرت شوروي سابق در اروپاي مرکزي و شرقي، آسياي مرکزي و قفقاز و از ميانبرداشتن موانع هژموني آمريکا عملياتي شد.
فرآيندهاي انقلاب مخملي در ايران
وي در ادامه فرآيندهاي انقلاب مخملي در ايران را شامل شبکه سازي و نهادسازي براي انقلاب رنگي از جمله سازماندهي NGOها و سازمان رأي 88، آموزش عناصر جذبشده در شبکهها و نهادهاي سازماندهي شده در دوبي، دهلينو، آمريکا، هلند و...، ترجمه و انتشار کتابها و فيلمهاي آموزش انقلاب مخملي، دعوت بنياد سوروس از تعدادي روزنامهنگاران به آمريکا، راهاندازي بيبيسي فارسي و تغيير سفير انگليس، زير سؤالبردن سلامت انتخابات در ايران با تشکيل کميته صيانتازآراء و القاي تقلب در انتخابات، بحراننمايي، تهديدنمايي و سياهنمايي از وضعيت کشور و القاي ناکارآمدي دولت، متهم کردن دولت به دروغگويي و تقلب براي جابهجايي افکار عمومي، طراحي سناريوي اقدام ضدامنيتي و فريب اطلاعاتي در ماجراي پرواز اهواز، نمادسازي براي تهييج افکار عمومي، اعلام پيروزي قاطع در انتخابات قبل از انتخابات و درحين برگزاري انتخابات، درخواست ابطال انتخابات و فراخوان براي نافرماني مدني پس از اعلام نتايج انتخابات دانست و گفت: يکي از کتابهاي آموزشي کودتاي مخملي که خلاصهاي از مباني نظري و بيشتر با رويکردي عملي، آموزههاي کودتاي نرم را بيان ميکند توسط موسسه آلبرت اينشتين به منظور استفاده «مبارزان راه دموکراسي» در رژيمهاي به زعم آنها ديکتاتوري، به زبانهاي مختلف از جمله فارسي ترجمه شدهاست نظريهپرداز اصلي اين تفکر، آقاي جينشارپ، دکتر فلسفه و استاد علوم سياسي چندين دانشگاه آمريکا و عضو ارشد انديشکده آلبرت اينشتين است که از اواسط قرن بيستم نظريه خود را تبيين و بسط داد و معروفترين کتاب وي تحت عنوان «از ديکتاتوري تا دموکراسيFrom Dictatorship to Democracy» است.
198 اقدام عملي پيشنهادي براي انقلاب رنگي
رئيس سازمان بسيج دانشجويي با بيان اينکه اين کتاب حدود 70 صفحه داشته و شامل 10 فصل و يک پيوست است، تصريح کرد: عناوين 10 فصل اين کتاب به ترتيب مواجهه واقع بينانه با ديکتاتورها، خطرات مذاکره، قدرت از کجا ميآيد؟، ديکتاتوريها ضعفهايي دارند، بکارگيري قدرت، ضرورت برنامهريزي استراتژيک، برنامهريزي استراتژي، کاربرد مبارزهطلبي سياسي، فروپاشاندن ديکتاتور و زيربناي دموکراسي پايدار بوده و در پيوست همين کتاب، 198 اقدام عملي پيشنهادي براي سرنگوني يک ديکتاتور شمارهگذاري شدهاست. سراج به روشهاي اقدام غيرخشونتآميز پيوست شده در اين کتاب از جمله روشهاي اعتراض و استدلال غيرخشونتآميز، روشهاي عدم همکاري اجتماعي، روشهاي عدم همکاري اقتصادي(تحريمهاي اقتصادي)، روشهاي عدم همکاري اقتصادي(اعتصاب)، روشهاي عدم همکاري سياسي و روشهاي تهاجم غيرخشونتآميز اشاره و به مقايسه موردي اجرايي کردن اين موارد در بخشهاي مختلف در ايام انتخابات پرداخت و گفت: بيش از 100مورد از اين طرحها و برنامهها در کشور ما اجرايي شد که در بسياري از موارد هم تلاشهايشان موفق نبود.
دلايل شکست انقلاب مخملي در ايران
رئيس سازمان بسيج دانشجويي در پايان با بيان اينکه انقلاب مخملي در اين مرحله در ايران شکست خوردهاست، افزود: به نظر ميرسد پروژه جنگ نرم دشمن دست کم تا 4سال و احتمالاً تا 8سال ادامه داشتهباشد و مهم اينکه انقلاب مخملي بصورت ژلهاي ميتواند در هر انتخاباتي بازسازي شود و در کشور ما نيز در هر سال يک انتخابات داريم لذا بايد تلاش براي شبکهسازي، مشروعيت، اعتماد و اعتبارزايي براي مقابله جدي با جنگ نرم چندين برابر شود. سراج دلايل شکست انقلاب مخملي در ايران را مورد اشاره قرار داد و گفت: دلايل شکست انقلاب مخملي در ايرانقرار داشتن ولايت و رهبري در رأس نظام جمهوري اسلامي، دلبستگي آحاد مردم به گفتمان انقلاب، امام و رهبري، وجود نهاد مقدس سپاه و بسيج، تفاوت ماهوي نظام جمهوري اسلامي ايران با کشورهاي مدل و روشنگري و تنوير افکار عمومي پيرامون توطئه انقلاب مخملي بودهاست.
/انتهاي پيام/