به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ «سیدعباس عراقچی»، معاون وزیر امور خارجه کشورمان گفتگویی را با روزنامه ایران انجام داده است که در ادامه مشروح این گفتگو آمده است:
مذاکرات هستهای تمدید شد و در تحلیل چرایی آن دو فرضیه شکل گرفت. یکی آنکه تمدید مذاکرات خرید فرصت بیشتر برای ایران و کشورهای طرف مذاکره بود تا برای فرار از بنبستی که به آن رسیدند گفتوگوها را ادامه دهند و فرض دوم که روایت مقامات دیپلماتیک هم بر آن مبنا قرار گرفت، حاکی از آن بود که توافقاتی صورت گرفته و تمدید مذاکرات برای بررسی بیشتر جزئیات این توافق است. اما در این میان، مخالفان موضوع اول را برجسته کردند. بفرمایید توافقات صورت گرفته تا چه اندازه قابل توجه است و در حال حاضر اختلاف اصلی طرفین و به عبارتی گره اصلی گفت وگوها چیست؟
تعبیر بنبست برای مذاکرات تعبیر درستی نیست. گرههایی در مذاکره وجود دارد که اگر باز شود راه برای رسیدن به توافق نهایی هموار میشود. ایران و کشورهای ۱+۵ تا پیش از ۲۹ تیرماه سالجاری امیدوار بودند بتوانند با حل و فصل اختلافات به توافق نهایی دست پیدا کنند، اما با ادامه روند مشخص شد ماهیت موضوعات پیچیدهتر از تصور اولیه بود، اگرچه موفق به دستیابی به توافق تا موعد شش ماه نشدیم اما همه طرفها اذعان داشتند پیشرفت خوبی داشتیم و اگر کار بیشتری صورت گیرد احتمال رسیدن به توافق وجود دارد.
بنابراین تصمیم به تمدید مذاکره گرفته شد. با قاطعیت میگویم در بنبست قرار نداریم. موضوعاتی هستند که حل آنها کلیدی است و منجر به هموار شدن راه مذاکره در خصوص سایر موضوعات خواهد شد و در حال حاضر روی این موضوعات متمرکز شدیم و امیدواریم تا سوم آذر بتوانیم به درک مشترکی از این مسائل رسیده و مذاکرات را به سرانجام برسانیم.
در حال حاضر مهمترین محور اختلاف طرفین چیست؟ آیا موضوع تحریمها که الان خیلی برجسته شده، در زمره این اختلافات قرار دارد؟
باید به فرمولهایی برسیم که هم حقوق ما را تأمین و هم نگرانیها نسبت به برنامه هستهای ایران را رفع کند. موضوع تحریمها یکی از بحثهای کلیدی است و بدون اینکه به یک راه حل قابل قبولی در مورد برداشته شدن آنها برسیم، توافقی در کار نخواهد بود.
توافق مقدماتی ژنو هم براین نکته تأکید دارد و میگوید در توافق نهایی همه تحریمها به صورت جامع برداشته خواهد شد. اما سؤال این است که ترتیب و مکانیزم این کار چگونه خواهد بود؟ این موضوع محل بحث است. معتقدیم که به هیچ وجه نمیشود تحریمها را به قسمتهای مختلف تقسیم کرد. حتماً هر تصمیمی در مورد تحریمها باید به صورت یکپارچه اتخاذ شود. توافقی که در آن رفع تحریمهای شورای امنیت و تحریمهای یکجانبه اروپا و امریکا نباشد قابل قبول نیست.
البته میدانیم که ۱+۵ نمیتواند تحریمهای شورای امنیت را مستقیم لغو یا تعلیق کند ولی آنها به عنوان اعضای دائم شورای امنیت باید متعهد شوند که این کار را در شورای امنیت خواهند کرد. مسلماً اجرای هرگونه توافقی وقتی شروع خواهد شد که شورای امنیت هم این توافق را تأیید کند و مسئولیتهایش را در خصوص رفع تحریمها بپذیرد.
بحثی شکل گرفته مبنی بر اینکه اعضای ۱+۵ اختیار بررسی لغو تحریمهای شورای امنیت را ندارند، چرا که سازو کار حقوقی شورای امنیت متفاوت از ماهیت سیاسی شش کشور طرف مذاکره با ایران است، نظر شما چیست؟
این بحث درست است. از منظر مکانیزم حقوقی، شورای امنیت یک نهاد رسمی سازمان ملل است و ۱+۵ یک گروه از کشورهای دیگر هستند. ۱+۵ اگرچه هر 5 عضو دائمی شورای امنیت را شامل میشود ولی از طرف شورای امنیت نمیتواند تصمیم بگیرد اما میتواند تعهد کند که به شورای امنیت مراجعه کند و مصوبه شورای امنیت را بگیرد. ما در جریان مذاکرات، مکانیزمی برقرار میکنیم بر این مبنا که تا وقتی تأیید شورای امنیت در توافق ایران و ۱+۵ قرار نگیرد، از نظر ما این توافق اعتباری ندارد.
بنابراین اعتبار توافق بینالمللی ما و ۱+۵ زمانی خواهد بود که شورای امنیت با صدور یک قطعنامه این توافق را تأیید کند. به این ترتیب هرگونه توافق احتمالی بین ما و ۱+۵ جنبه رسمی و بینالمللی به خود میگیرد و لازم الاجرا میشود. اراده لازم را برای توافق داریم ولی نه هر توافقی و نه به هر قیمتی، غرب باید توافق با ایران را به تصویب شورای امنیت برساند.
بحثی در خصوص تحریمهای دوجانبه است که امریکا در رأس آن قرار دارد. گفته میشود به دلیل بوروکراسی پیچیده امریکا امکان لغو این تحریمها در کوتاه مدت وجود ندارد. همین مسأله به یکی از اختلافات در خصوص مدت زمان اجرای توافقنامه بدل شده است. چگونه این اختلاف حل میشود؟ در حال حاضر نگاه ایران به این موضوع چگونه است؟
وقتی که هیأت امریکایی مذاکرهکننده تقبل میکند این امور را خودش انجام دهد از نظر ما هم همین طور است که آنها مسئول اجرای تعهداتی هستند که میپذیرند. با بررسی حقوقی انجام شده، دولت امریکا حتماً میتواند همه تحریمها، چه تحریمهای کنگره و چه تحریمهای مربوط به دولت امریکا را تعلیق کند.
در این اختیار تردیدی وجود ندارد. اما اینکه در مرحله بعدی رئیس جمهوری امریکا چگونه به کنگره مراجعه کند و تحریمها را لغو کند، مکانیزمی است که خودشان باید آن را اجرا کنند. آنچه به ما اطمینان دادند این است که رئیس جمهوری قادر است در مرحله اول همه تحریمها را بلافاصله تعلیق کند. اما مرحله لغو آن روند پیچیده تری دارد که به دولت امریکا و تیم امریکایی مربوط است.
این در حالی است که تعلیق تحریمها برای اروپاییها سادهتر است و ما از آنها انتظار داریم که روند رفع تحریمها را بسرعت طی کنند. ما با ۱+۵ مذاکره میکنیم، امریکا و اتحادیه اروپا باید تعهد کنند که تحریمها را بر میدارند. اگر این گونه نشود توافقی هم در کار نخواهد بود. حتماً یک جدول زمانی وجود خواهد داشت و بر اساس آن پیش خواهیم رفت که هرگاه آنها به تعهدات خود عمل نکنند ما هم تعهدات خود را متوقف کنیم. فکر میکنیم که رسیدن به یک تفاهم شدنی است.
شما در این توافق تعلیق همه تحریمها را در نظر دارید تا آنها در فرصتی مناسب برای لغو آنها اقدام کنند؟
«تعلیق» و «لغو» یکی از موضوعات اختلافی ما است که بحثهای زیادی درباره آنها صورت گرفته و هنوز هم ادامه دارد اما به برداشت واحد نرسیدیم.
از طرف دیگر همه کارهایی که ایران هم احیاناً تعهد میکند که انجام دهد به یک دفعه انجام نمیشود بلکه به مراحل زمانی مختلفی برای انجام آن نیاز داریم. بنابراین میتوان انتظار داشت که ما نهایتاً به یک جدول زمانی برسیم و تعلیق و لغو در مقابل مراحل کارهای ایران قرار گیرد.
آیا هیأت مذاکرهکننده امریکایی این چراغ سبز را برای استفاده از اختیارات کاخ سفید در تعلیق تحریمها نشان داده یا خیر؟
بله. حقوقدانان امریکایی که در تیم امریکایی حضور دارند این اطمینان را به ما دادهاند که رئیس جمهوری آنها توان تعلیق همه تحریمهای کنگره را دارد. تیم سیاسی آنها هم این مسأله را تأیید کردهاند.
شما بارها اعلام کردید که اگر توافق صورت نگیرد، فاجعهای رخ نمیدهد. علت تکرار این جمله از سوی شما چیست؟
این یک واقعیت است. آنچه ایران را وارد به مذاکره کرد، دست پر کشورمان در عرصه تکنولوژی و صنعت هستهای بود. بیش از ۱۰ سال مردم ایران در مقابل همه فشارها، تهدیدات و تحریمها مقاومت کردند و به هر آنچه میخواستند، رسیدند.
بنابراین ما آماده مذاکره بودیم و هستیم. قطعاً آمادهایم که در یک مذاکره عاقلانه نسبت به رفع نگرانیهایی که به برنامههای هستهای وجود دارد پاسخ دهیم و اعتمادسازی کنیم. از طرف دیگر طرف مقابل ما هم باید به این نتیجه رسیده باشد که در سالهای اخیر نه تهدیدات نظامی و نه تحریمهای اقتصادی تأثیرگذار نبوده است.
ما در مذاکرات از سر اجبار شرکت نکردیم و از سر اجبار هم ادامه نمیدهیم. دنبال رسیدن به راه حل معقولی هستیم که خواستههای دو طرف تأمین شود. اما اگر زیاده خواهیهایی صورت گیرد که بخواهد توافقی بدون در نظر گرفتن حقوق ما انجام شود، ما رضایت نخواهیم داد. از این رو اگر مهلت تمام شود و به توافقی نرسیم دنیا به آخر نمیرسد. ما توانایی مقاومت در برابر تحریم را داریم. نه اینکه توافق نکردن سناریوی مطلوبی برای ما باشد اما اراده لازم را برای توافق داریم ولی نه هر توافقی و نه به هر قیمتی.
در خصوص تحریمها دو بحث وجود دارد، از یک سو گفته میشود که تحریمها برداشته نشده و از طرف دیگر به فهرست تحریمهای تازه علیه ایران افزوده میشود. اخیراً هم چندین مؤسسه و فرد ایرانی در فهرست تحریمهای تازه امریکا قرار گرفتهاند. نظر شما درخصوص این دو بحث چیست؟
طرف مقابل ما و به طور مشخص امریکا و اروپاییها که واضع تحریمها بودند، به تعهدات خود بر اساس توافق ژنو عمل کردند. یعنی تحریمهای جدیدی برقرار نکردند و تحریمهایی هم که باید بر اساس توافق ژنو تعلیق میکردند، معلق کردند. به غیر از یک مورد که ما اختلاف نظر داریم. یعنی آنها تحریمهای جدیدی را که کنگره قرار بود تصویب کند، متوقف کردند ولی در یک مورد که مربوط به اضافه کردن اسامی افراد و نهادهای جدید به فهرست سیاه تحریمهاست، اختلاف نظر وجود دارد.
آنها افرادی را در طول شش هفت ماه گذشته به فهرست سیاه تحریمها اضافه کردند با این استدلال که اگر فردی یا شرکتی تحریمهای موجود را که هنوز تعلیق نشده نقض کند، نام وی را به فهرست تحریمها اضافه میکنند و اسم آن را اجرای تحریمهای موجود میگذارند نه تحریم جدید ولی ما معتقدیم این تحریم جدید است و در این خصوص اختلاف نظر داریم.
خب در عین حال که این اختلاف نظر وجود دارد اجازه ندادیم کسانی که میخواستند به این بهانه در امریکا و با تمسک به این اقدامات، توافق ژنو را خراب کنند و مذاکرات را برهم زنند به هدف خود برسند. اما اختلاف ما با امریکا در این مورد سرجای خود است و یک بار هم مذاکرات را به همین دلیل قطع کردیم و از همکاران خواستیم محل را ترک کنند. به عبارت دیگر اجازه ندادیم این اختلاف نظر کل مذاکرات را تحت تأثیر قرار دهد.
در جریان مذاکرات وین شاهد اعلام موضع صریح مقام معظم رهبری در خصوص ظرفیت غنیسازی ایران که یکی از موضوعات مورد اختلاف در مذاکرات است بودیم. بفرمایید بعد از این اعلام موضع، دست دیپلماتها در جریان مذاکره بسته شد؟
در پاسخ به این بحث ابتدا یک توضیح کلی بدهم. دیپلماتها چه در اینجا و چه هر کشور دیگر دست بازی برای مذاکره ندارند بلکه تابع دستورالعملها هستند.
یعنی دستورات از سوی مقامات تصمیمگیر سیاسی اعلام میشود و آنها مجری هستند تا در محدوده این دستورات حرکت کنند.
متناسب با اهمیت موضوع، تصمیمگیری به مراجع ذیربط در مراحل بالاتر محول میشود. در موضوع هستهای هم همین طور است ما در چارچوب دستورالعملهایی که در سطح کلان نظام تعیین میشود و به صورت کلی مورد تأیید رهبری است، حرکت میکنیم. در موضوع غنیسازی هم که مقام معظم رهبری اعلام موضع کردند باید گفت که این خواسته کشور است. برنامه غنیسازی ایران یک برنامه صنعتی است و نه نمایشی و تحقیقاتی.
همه برنامههای هستهای ما در چارچوب این تصمیم کلان است که اتخاذ شده. در مقطعی مقام معظم رهبری خیلی روشن و صریح نظر خود را ابراز کردند حتی وارد جزئیات مربوطه شدند و ارقام و عبارات مربوطه را ذکر کردند که نشان دهنده توجه، تسلط و اشراف ایشان به جزئیات موضوع و مذاکره است.
به نظرم در مقطعی که این کار صورت گرفت بسیار لازم بود و یک بار دیگر اهداف ما را روشن کرد و نشان داد که در مذاکره، هدف ما تأمین نیازهای صنعتی کشور در یک آینده قابل پیشبینی است. اینکه ایشان در آن مقطع اهداف مذاکراتی و چارچوب را یک بار دیگر تبیین کردند، بر مذاکراتی که در همان مقطع در وین داشتیم خیلی راهگشا بود.
زمزمههایی بعضاً از سوی برخی محافل سیاسی مبنی بر وجود اختلاف در تیم هستهای شکل گرفته است. چندی پیش هم شاهد تناقضسازی میان اظهارات شما با اظهارات رئیس جمهوری از سوی برخی رسانهها بودیم. نظر شما درباره این قبیل ادعاها چیست؟
تعابیری که رسانهها از پایگاههای فکری مختلف انجام میدهند، خیلی به کار فعلی من ارتباطی ندارد. من یک دیپلمات حرفهای جمهوری اسلامی، مقید و متعهد به آرمانهای نظام و متعهد به منافع ملی کشور هستم و به عنوان یک دیپلمات در مسائل داخلی دخالتی ندارم و نباید هم داشته باشم.
نکته دوم اینکه به عنوان کسی که در دو تیم گذشته و کنونی مذاکرات حضور دارم و از رویکرد تیم پیشین هم آگاهی داشتم، میتوانم شهادت بدهم هیچگاه تیم مذاکراتی ما به این انسجام و با هم همدل و یکصدا نبودهاند. وظایف کاملاً تقسیم شده و حساب شده است هر کسی وظیفه خود را در سطحی که قرار دارد انجام میدهد و اختلافی وجود ندارد.
البته در جلسات داخلی اختلافاتی وجود دارد که این قدر با هم بحث میکنیم تا به وحدت نظر برسیم ولی در مرحله اجرا اختلاف نظری وجود ندارد. معتقدم برخی رسانهها به این نوع فضاسازی علاقهمندند و برخی هم با اهداف سیاسی و جناحی سعی میکنند مسائل را دامن بزنند ولی ما هیچگاه به این اختلاف افکنیها توجه نکردهایم.
این فشارها روی تیم مذاکرهکننده اثر گذاشته است؟
بالاخره هر فشاری تأثیر خود را میگذارد. انسان، انسان است دیگر. البته ما خیلی سعی کردیم خود را از این مسائل دور نگاه داشته با اتحاد و انگیزه کار کنیم و هم قسم شدهایم از منافع ملی جمهوری اسلامی دفاع کنیم. مسلماً بعد از مذاکرات گزارش مفصلی با همه جزئیات ارائه میکنیم.
برخی جریانها بویژه در مجلس همیشه مدعیاند که آنها از جزئیات مذاکرات خبر ندارند. تیم هستهای کشور برای برگزاری جلسات با نهادهای غیررسمی چه اقداماتی کرده است؟
دو بحث وجود دارد یکی اینکه هر مذاکرهای که واقعی و جدی باشد، پنهان است و تا وقتی به نتیجه نرسیده کسی جزئیات آن را منتشر نمیکند زیرا منجر به خراب شدن مذاکره میشود. اگر جزئیات مذاکرهای در رسانهها منتشر شد بدانید یا آن مذاکره جدی نیست یا طرفین قصد به نتیجه رساندن آن را ندارند. اما ما در مذاکره جدی بودیم. بعد از اینکه توافق حاصل شد همه جزئیات را گفتیم و هیچ نکته پنهانی نماند. در مذاکرات فعلی هم ما و هم طرف مقابل جدی هستیم. مذاکرات را در جمع محدودی نگه داشتیم تا زمانی که به نتیجه برسد و بعد از آن همه جزئیات ان منتشر میشود. از طریق رسانه مذاکره نمیکنیم.
به هر حال بخشی از مشکلات شما فشار این جریانها و گروهها به بهانه ادعاهایی چون بیاطلاعی از روند مذاکرات است، آیا مأموریت ویژهای برای تعامل مؤثر با این گروهها برای خود تعریف کردید؟
ما در جهت رسیدن به هدف خود از فشار هیچ جریان و نحلهای نمیترسیم. وظیفه داریم به آنهایی که باید پاسخگو باشیم پاسخ میدهیم.
تا هواپیمای ما به زمین مینشیند گزارشمان که حاوی جزئیات گفتوگوهای انجام شده است، آماده است. به بعضی از مراکز و مراجع مانند مجلس و کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و برخی نهادهای مشابه هم توضیحاتی را در حد مقدورات ارائه میدهیم و توجیه میکنیم. مراکز مختلفی در کشور هم به تناسب مسئولیتی که دارند از بخشی از مذاکرات مطلع میشوند و آنهایی را هم که بنا به اهداف خاصی فشار میآورند تا ما را مجبور کنند که بگوییم، تحمل میکنیم.
آقای روحانی چند روز پیش از تخریبگران مذاکره انتقاد کردند مخاطب این سخن روحانی چه کسانی بودند. آنها دقیقاً چه فشارهایی وارد میکنند؟
من تخریبگران خارجی را خوب میشناسم و میدانم چه طرفهایی هم در منطقه و هم در سطوح فرامنطقه از رسیدن به توافق ضرر میکنند اما در داخل کشور ما با یک دسته از مخالفان مواجه هستیم که واقعاً دغدغه دارند و به آنها احترام میگذاریم و در حد مقدورات خود به آنها پاسخ دادیم. عدهای هم هستند که با اغراض خاصی انتقاد میکنند.
اینها منافع انقلابی مد نظرشان نیست بلکه دنباله روی منافع کوچک جناحی یا حزبی خودشان هستند. برخی منافع اقتصادیشان به تحریمها متصل است و از این منظر، از لغو تحریمها نگرانی دارند. اینها که صدای بلندی هم دارند همانهایی هستند که رئیس جمهوری از آنها به عنوان تخریبگر نام برده است و البته پاسخ آنها را هم میدهد.
به عنوان معاون ارشد وزیر امور خارجه در خصوص دستاوردهای دیپلماسی یک ساله دولت بفرمایید. برخی مدعیاند رفت و آمدهایی که میان ایران و کشورهای مختلف بویژه کشورهای حوزه غرب اتفاق افتاده دستاورد خاصی نداشته و بیشتر نمادین بوده است، نظر شما چیست؟
اولاً تحرکات دیپلماتیک معمولاً از حرکتهای نمادین شروع میشود. خیلی از مسائل دیپلماتیک اصولاً نمادین است یعنی کشورها اراده خود را برای همکاری با یکدیگر به صورت نمادین نشان میدهند که مهمترین نشانه آن سفر و ملاقات دیپلماتها با یکدیگر است.
این حرکتهای نمادین در طول یک سال گذشته نسبت به قبل از آن افزایش چشمگیری داشته که نشان دهنده موفقیت دولت در ایجاد فضایی است که کشورهای بیشتری علاقهمند به همکاری و رابطه با ایران باشند. ممکن است این حرکتهای نمادین هنوز به حرکتهای اجرایی و عملیاتی نرسیده باشد که اصلاً جای ایرادی نیست زیرا در دیپلماسی با حرکتهای نمادین، اعتماد ذره ذره ساخته میشود و روابط قدم به قدم شکل میگیرد و بتدریج شکل واقعیتری به خود میگیرد و در سالهای آینده دستاوردهای عینیتری به دست آید.
اما دستاورد سیاست خارجی دولت در طول یک سال گذشته فراتر از این بوده است و آن هم موفقیت در زدودن چهره نادرستی بوده که از ایران ترسیم شده است؛ چهرهای که ایران را به عنوان یک تهدید علیه صلح و امنیت بینالملل نشان میداد. با توجه به این تصویری که علیه ایران ایجاد کرده بودند موفق شدند تحریمها را اعمال کنند.
کار بزرگی که در یک سال گذشته انجام شده، شکستن این فضا و تصحیح این چهره بود که خیلی حرکت بزرگی بود. وقتی این تصویر شکسته شود دیگر ایجاد اجماع بینالملل برای فشار علیه ما مشکل میشود. با اطمینان میگویم حتی اگر ما به توافق جامع هستهای نرسیم و به شرایط قبل از توافق ژنو برگردیم، باز هم فضای بینالمللی مانند سابق نیست و تکرار نمیشود و این یعنی شکست در ساختار تحریمهای بینالمللی علیه ایران.
الان همه دنیا میدانند که ایران در بحثهای منطقهای یک بازیگر عمده است. در عراق ما برای ایجاد دولت وحدت ملی برای مقابله با گروههای تروریستی و تکفیری نقش بسیار کمککنندهای ایفا کردیم. در سوریه نقش مهمی در مقابله با گروههای تروریستی ایفا کردیم. در افغانستان برای دولتسازی و انتخابات نقش کمککننده داشتیم. اینها همه دستاوردهای حرکت معقول و حساب شده و حرفهای دستگاه دیپلماسی ما است.
چرا ایران در بحث همکاریهای منطقهای از ظرفیت قدرتهای خارج منطقه از جمله امریکا برای حل و فصل بحرانهای منطقه مانند مبارزه با جریانهای رادیکال و تروریستی استفاده نمیکند. آیا هدف مشترکی در این رابطه تعریف نشده است؟
علتش مسائل تاکتیکی است. «ابزار» برای رسیدن به اهداف است. اینکه چه زمانی و چگونه از این ابزار استفاده کنیم، بستگی به شرایط میدانی و تاکتیکی ما دارد که استفاده از آن به نفع است یا به ضرر.
اینکه آیا در این موضوع خاص با این کشور خاص، مذاکره کنیم گرهای باز میشود یا گرهای به گرهها اضافه میشود، را باید بررسی کرد. مذاکره فی نفسه اصالت ندارد. برخی به مذاکره اصالت میدهند و فکر میکنند اگر با کسی مذاکره کنیم یعنی با آن کشور رفیق شدهایم و مثلاً مشکلات ما با آن کشور تمام شده است.
شاید به همین دلیل برخی از مذاکره میترسند. اینکه از مذاکره بترسید مانند این است که رزمندهای از اسلحه خودش بترسد. بله اسلحه خطرناک است ولی رزمنده باید بلد باشد از آن درست استفاده کند. جایی لازم است اسلحه سبک برداریم و برخی مواقع سنگین و برخی مواقع باید آن را کنار گذاشت و با دست خالی جلو رفت.
بنابراین اینکه ما کجا و چگونه از ابزار دیپلماسی استفاده میکنیم، بستگی به موقعیت دارد. در شرایط حاضر مذاکره با امریکا در موضوع هستهای در چارچوب ۱+۵ را در جهت تأمین منافع خودمان میدانیم ولی مذاکره با این کشور در سایر موضوعات را فعلاً در راستای منافع خود نمیدانیم.
مقام معظم رهبری در خصوص تعامل با کشورهای دنیا، رژیم صهیونیستی و امریکا را جدا کردند.
در خصوص اسرائیل فرمودند این رابطه کلاً منتفی است و در خصوص امریکا اعلام کردند رابطه با امریکا تا زمانی که دشمنی این کشور ادامه دارد منتفی است. با توجه به این بحث بفرمایید آیا حل و فصل مسأله هستهای که امریکا در رأس کشورهای طرف مقابل ما قرار دارد، خود به خود میتواند گامی مثبت از جانب این کشور برای کاهش دشمنیها محسوب شود و آغازی برای ادامه گفتوگوها باشد؟
بستگی دارد به اینکه موضوع هستهای چگونه حل شود. این بستگی به میزان حسن نیت طرف مقابل هم دارد. در این مذاکرات هر دو طرف در راستای منافع خود حرکت میکنند. در خصوص مسأله هستهای منافع آنها اقتضا کرده که تا حصول نتیجه جدی باشند، منافع ما هم همین طور.
تاکنون هیچ نشانهای وجود ندارد که باعث شود ما به آنها خوشبین شویم. اگر مذاکرات به نحوی که خواستههای ما تأمین شود پیش رود، بررسی خواهیم کرد تا ببینیم آیا زمینهای برای مذاکرات در موضوعات دیگر ایجاد میشود یا نه. این هم بستگی به شرایط و زمان دارد و اینکه در باب آن موضوعات منافع اقتضا میکند که وارد مذاکره شویم یا نه.
به عنوان سؤال آخر بفرمایید سرنوشت مذاکرات هستهای در صورت امضا نشدن توافقنامه جامع چگونه خواهد بود؟
اگر به توافق جامع نرسیم فرصت بزرگی برای هر دو طرف از دست میرود، مذاکرات به شکل کنونی دیگر تکرار نخواهد شد ولی دیپلماسی هیچ وقت تمام نمیشود. دیپلماسی همیشه کارش پیدا کردن روندها و راهکارهایی است که از طریق کم هزینهتر و کمخطرتر، کشورها را به اهداف خودشان برساند. ما کماکان امیدواریم مذاکرات در موعد خود به سرانجام برسد.
مصمم و جدی هستیم و تا آخرین لحظه پای کار میایستیم تا آن را به سرانجام برسانیم، ولی باید یک بار دیگر بگویم که ما به دنبال توافق به هر قیمتی نیستیم بلکه توافقی میخواهیم که بتواند منافع ما را تأمین و حقوق ما را تثبیت کند و مورد پذیرش مردم ایران باشد.