به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، مجال نقد و تحلیل نیست اما جناب وزیر! دیدید که بیهنری سوار بر موج سیاسی دلبرانه در ونیز شیر باران شد. آقای وزیر ارشاد! فیلمی که منظورش الکن است در منظومه ونیزی شیر نقرهای نصیبش میشود و خودستایی سیاسی از منظر ونیزیها ستاره کهکشان جشنوارهشان میشود و نیز برای شما درباره ونیزیها خواهم گفت که شعار هنر برای هنر این جشنواره همچون تهدیگ کف قابلمه سیاه شده است. آقای وزیر! به وحده لاشریک له قسم! تنور جشنوارهبازیها را سیاستورزی گرم میکند و اگر قصد این جشنوارهها هنرورزی باشد بنده در مقام تحلیلگر به شما عرض میکنم اگر فیلم خانم بنیاعتماد را ندیدهاید، توصیه میکنم دیدنش را، تا ببینید بیخودی این جشنوارهها ژست هنری میگیرند و دامان هنرمندان این سرزمین را پر میکنند از جایزههایی که روکش نقرهای هنری دارند اما زیر این روکش از سیاستورزی کینهتوزانه انبوه شده است.
من جای خانم بنیاعتماد بودم این جایزه را نمیگرفتم. افتخاری نیست برای او. این جایزه بوی سیاست میدهد و کسی هم نیست که مانع سیاستورزی این جشنواره فرنگی و خودفیلمساز شود. آقای وزیر! شما گرفتار رئیس سازمان سینماییای شدهاید که عملکردش با نگاه شما انطباقی ندارد. شما فیلم را سیاه میدانید و فردایش جناب آقای ایوبی به سپیدی فرآیند قانونی فیلم مینازند.
آقای وزیر! نمیگویم عرصه هنر مجال بگیر و ببند و ممنوعیت است اما عرصه چنان آلوده شده که سرکار خانم بنیاعتماد در نشست جشنواره فیلم فجر فرمودند از مادر زاییده نشده که جلوی فعالیت ایشان را بگیرد. آقای وزیر! یکبار برای همیشه در مقابل این گردنکشیها و ندیدن قوانین مملکتی محکم و قاطعانه بایستید تا محترمان و محترمات بدانند مسؤولان مملکت از مادرانی زاییده شدهاند که هر کس ذرهای قوانین مملکتی را نادیده بگیرد پاسخ دندانشکنی به او خواهند داد.
جناب آقای وزیر! آقای ایوبی بارها فرمودند بودن در جشنوارههای ریز و درشت فرنگی فخر نظام جمهوری اسلامی است اما شما فرمودید فیلم خانم بنیاعتماد سیاه است، پس بودنش در کهکشان سیاسی ونیز محلی از اعراب ندارد و واضح است جایزه بردنش که با غرض و مرض هیات داوران ونیزی همراه بوده و قصد سیاسی آنان که پشت این اهدا مستتر بود، بر من و شما روشن.
آقای وزیر! باز هم میرسم به مشترکات هنری که بر سر آن توافق داریم، نه جبهه سیاسی متفاوت من و شما. حتما غربزدگی جلال آلاحمد را بارها تورق کردهاید. حضرت ایشان بر یادگارنامه ماندگار غربزدگی نوشتهاند «آدم غربزده هرهریمذهب است، به هیچ چیز اعتقاد ندارد اما به هیچ چیز هم بیاعتقاد نیست. یک آدم التقاطی است و نان به نرخ روز خور است، همه چیز برایش علیالسویه است. خودش باشد و خرش از پل بگذرد، دیگر بود و نبود پل هیچ است.» من نمیگویم خانم بنیاعتماد از این جنس است اما رفتن و اخذ شیر نقرهای برای فیلمی که صرف یک هیجان سیاسی ساخته شده عاقبت خوشی برای فیلمسازی که کارنامهاش مردمی بوده نه جشنوارهای، ندارد.
آقای وزیر! میطلبد هنربانی بیشتر پیشه کنید. در مقابل سیاهی ایستادگی کنید. فیلمسازانی که طعم گوشت ونیزی را زیر زبانشان مزه کنند، میشوند مصداق همان که آقا جلال گفت. لحن شما هم باید با هنرمندان برازنده باشد. با زبان سرراست به سرکار خانم بنیاعتماد بفرمایید فخر شما شیر ونیز نیست. فخر شما خانم بنیاعتماد، اعتمادی است که مردم به شما دارند، چون با جهدی هنرمندانه «خونبازی» به راه انداختید در مقابل غول اعتیاد، چون رنج مادران شهید را تصویر کردید در «گیلانه» و در یک کلام آقای وزیر! بنیاعتمادها را به مسیر مردم بازگردانید. ما رفتار ایجابی را با هنرمندان ترجیح میدهیم. ایشان 5 سال و اندی است به جای جهد هنری، رفتارش آمیخته به سیاستورزی است. هنرمند باید دغدغهاش مردم باشد نه سیاست. اگر زبان سرراست را نپذیرفتند با اهل رسانه صادقانه در میان بگذارید و اگر عتاب کردند و دوباره همان کلمات زشت «از مادر زاییده نشده» لمپنی را ادا کردند، شما هم نشان دهید که از سلاله کسانی هستید که باج نمیدهید.
آقای وزیر! شاید شما پیگیر نباشید اما سال 88 فیلم اروتیک- سیاسی شیرین نشاط (زنان بدون مردان) براساس کتاب شهرنوش پارسیپور در ونیز شیر باران شد. در شأن بنیاعتمادها نیست جایی که خودشیرینهای غربزده هرهریمآب جایزه بردند بایستد و شیر نقرهای را دریافت کند.
منبع: وطن امروز