به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، قیام ملت یمن در چند ماه اخیر که به اوج خود رسیده، ادامه ی بیداری اسلامی است که رهبری معظم انقلاب بدان تاکید می نمایند. خیزشی که اقدامات فریبکارانه و ریاکارنه ی مرتجعین منطقه و عوامل استکبار نمی توانند اورا سرکوب نمایند. در این نوشتار به بررسی حمله ی دولت یمن به مردم بی دفاع و انقلابیِ یمن می پردازیم .
وجود مشکلات اقتصادی فراوان، ضعف های مدیریتی و نیز حضور فعالانه ی گروه های تکفیری که به پشتیبانی رژیم مرتجع ال سعود در یمن، در چند سال اخیر سبب گردیده این کشور را با فقر بسیار عظیمی مواجهه نماید. کشوری که تا یکی از غنی ترین مناطق زیست کره است و با داشتن گستردگی اقلیمی و اشراف سیاسی – اداری بر مهمترین آبراه جهان می توانست یکی از عظیم ترین قدرت های نوپا و منطقه ای را داشته باشد با بی تدبیری و دخالت های گاه و بیگاه حکومت پادشاهی آل سعود به بدترین حالت خود تبدیل گردیده و این کشور را یک کشور ناامن و تروریست پرور در اذهان جهانیان به نمایش در آورده است. در واقع دولت حاکم بر یمن چه قبل از انقلاب مردمی ژوئن که دیکتاتوری علی عبدالله صالح را بر خود داشت و چه پس از خلع او از حکومت، هیچگاه نتوانست رضایت مردمان فقیر و نیازمند یمن را در کسب حداقل نیازهای اجتماعی براورده سازد.
در حقیقت دولت یمن با دست نشانده بودن از سوی رژیم آل سعود به عنوان یکی از کشورهای راهبردی در شبهه جزیره ی عربستان توانسته است منافع این دولت مرتجع را برآورده نماید. کشوری که حمایت های بی چون و چرای او از منافع صهیونیست ها و نیز استکبار در منطقه به ویژه حمایت از گروهک های تروریستی داعش، جبهه النصره، ارتش به اصطلاح ازاد، القاعده و… موجی از اسلام هراسی را در جهان ایجاد نموده است. در همین راستا موج دوم و سوم بیداری مردم یمن در سال جاری و بر اساس خواسته های به حق همه ملت یمن چه شیعیان زیدی و چه سنی های ساکن یمن وچه دیگر اقوام، شکل گرفت. موجی که با نام انصار الله توانست جنبشی مدنی و مشروع را در جامعه سیاسی یمن به وجود آورد و مردم یمن را به صحنه ی مشارکت سیاسی وارد نماید تا ضمن احقاق حق مردم مظلوم یمن، دست اجانب و بیگانگان را از این کشور جدا کند.
اما این اقدام از سوی مرتجعین منطقه و حتی استکبار خوشایند نبود. کشورهایی که منافع بسیار زیادی از عقب ماندگی مردم یمن کسب می کردند، هر نوع رفتار مردمی در مبارزه علیه خود را بر نتابیده و دست به اقدامات مختلفی زدند که بخشی از آن به شرح ذیل می باشد :
الف ) حربه ی تحریم های سیاسی
اقدام غافل گیرانه ی ملت یمن و حضور فراوانشان در خیابان های صنعا و دیگر شهر های ۲۱ استان دیگر یمن ترس عجیبی را در دل جریان استکبار ایجاد کرد. جریانی که سکوت را به عنوان یک راهبرد، در برابر ددمنشی های داعش و دیگر گروه های تروریستی که چهار سال تمام هر نوع اقدامی را علیه ملت سوریه مرتکب شدند، برگزید، این بار با دفاع از جنایت های هولناک دولت یمن در اقدامی خلاف شعارهای بین المللی خود، قطعنامه ای را علیه ملت یمن و در حمایت از دولت وابسته ی آل سعود در صنعا صادر کردند و مردم یمن را به پایان دادن به اعتراضات صلح امیز تهدید کردند. اما آنچه که حائز اهمیت بود مقاومت مردم یمن و بیدار شدن بخش عظیمی از ملت مبارز و مقاوم یمن در برابر دخالت های بیگانگان بود تا جایی که پس از این قطعنامه کمک های مردمی در حمایت از انقلابیون به صنعا سرازیر گردید.
ب ) رشوه، تهدید و تطمیع
یکی دیگر از اقدامات خصمانه ی ال سعود و دیگر کشورهای مرتجع منطقه در برابر انقلاب سال جاری مردم یمن که به حقه باید آن را انقلاب مردمی علیه فساد دانست، جریان سازی سیاسی در بخشی از عوامل خود فروخته ی سلفی یمن توسط دولت وقت است. عواملی که با دریافت رشوه های کلان خود را در اختیار حاکمیت دیکتاتور و وابسته ی صنعا قرار داده تا ضمن سو استفاده، آنان را به عنوان یک ابزار تبلیغاتی علیه ملت انقلابی بشوراند. اما این اقدام نیز با هوشیاری ملت بیدار یمن و بر اساس تصمیم بر عدم ترک خیابان ها به شکست نائل گردید.
ج ) خشونت مسلحانه
در روز گذشته شهر صنعا شاهد شدیدترین درگیری انقلاب سال جاری علیه فساد بود. دولت یمن و با حمایت آل سعود به سوی مردم بی گناه و غیر مسلح حاضر در اطراف کاخ نخست وزیر آتش گشود و آنان را به شهادت رساند. رفتاری که به بدترین شکل ممکن توسط حاکمین صنعا صورت پذیرفت و صلح طلب های انقلابی را به خاک و خون کشاند . اما دولت صنعا از این اقدام چه چیزی را دنبال می کند:
۱٫ مهمترین اقدامی که باید در این رفتار توسط دولت صنعا شاهد بود، برخورد مشت آهنین و استفاده از شدید ترین نوع سرکوب مردم توسط دستگاه های امنیتی و نظامی است تا در دل مردم انقلابی ترس و رعبی ایجاد نماید. یقیناً این راهبرد به دلیل روحیه ی سلحشوری مردم یمن به شکست منجر خواهد شد و این راهبرد را به نابودی سوق خواهد داد.
۲٫ فضا سازی برای ایجاد بحران داخلی و ورود نیروهای بین المللی و وابسته به آل سعود، مرتجعین منطقه و استکبار برای ایجاد پایداری در به ظاهر امنیت، راهبردی است که می توان پیش بینی آن را همچون حضور نیروهای ویژه ی عربستان در بحرین مشاهده کرد. در حقیقت این راهبرد به دنبال این است که انقلاب یمن را به حالت فرسایشی مبدل سازد تا ضمن آنکه به صورت مستقیم دولت عربستان در صنعا دخالت نظامی کند، ملت انقلابیِ یمن را از پیروزی مایوس و دلزده و پایگاه اجتماعی انقلاب علیه فساد را سست نماید.در واقع آل سعود از یمن می خواهد بحرینی بسازد که مستقیما اشغال گردیده و هر نوع رفتار معترضانه را به شدت سرکوب نماید. اما این راهبرد نیز به دلیل تجربه ی انقلاب ژوئن و همچنین قدرت مندی جنبش انصار الله به شدت محکوم به شکست خواهد بود.
در نهایت آنچه که در تحلیل مسال انقلاب علیه فساد یمن بسیار مهم است ، حضور مردم و ملت مبارز و مقاوم یمن در خیابان ها و نیز همبستگی میان سران انقلاب با مردم است. انصار الله به عنوان نماد این جریان در پیشانی انقلاب، عزم خود را جزم نموده تا ریشه ی فساد را برای همیشه از صنعا بزداید و کشور را به دستان مردم مسلمان و انقلابی یمن بسپارد. برهمین اساس حفظ انسجام، دوری از تفرقه و ورود نکردن به مسائل فرقه ای می تواند راهگشای پیچیدگی های آینده ی انقلاب مردمی علیه فساد در یمن باشد.
منبع: سراج بلیغ