به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، ررسی دیدگاه های برخی اندیشکده های غربی در چند ماه اخیر نشان می دهد که آنها صراحتا از روی کارآمدن به اصطلاح محافظه کاران در ایران ابراز رضایت می کنند و حتی معتقدند سیاست های کلی دولت اوباما در برابر ایران باید به گونه ای باشد که به تقویت محافظه کاران و یا همان اصلاح طلبان بینجامد.
طبق همین محاسبات هم احتمالا وزیر امور خارجه دولت روحانی از این موضوع به عنوان امتیازی برای خود در مواجه های دیپلماتیک استفاده می کند.
همچنان که محمد جواد ظریف در اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا در پاسخ به چهره معلوم الحالی همچون هاله اسفندیاری، که از وی درباره تاثیر گفتوگوهای هسته ای بر مسائل سیاسی داخلی ایران سوال کرده بود، چنین جواب می دهد: " ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار میشود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند. وقتی قبلا در تعامل و مذاکرات درباره توافق هستهای با جامعه بینالمللی در سالهای۲۰۰۴ و۲۰۰۵، توافقهایی کردیم و تلاشهای ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیسجمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد! البته باید توجه داشت که اتحادیه اروپایی به تنهایی فعالیت نمیکرد و مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا مانع از هرگونه توافق شدند، همانطور که حالا هم کسانی هستند که نمیخواهند هیچگونه توافقی حاصل شود قطع نظر از اینکه مفاد آن چه باشد. حالا من بار دیگر زنده شدهام (خنده حضار). به نظر من، در انتقال پیامی که جامعه بینالمللی و بویژه غرب میخواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند. باید دید تعامل از جانب ایران و تلاش ایران برای باز بودن و نگاه به آینده داشتن با پاسخ مثبت مواجه میشود یا اینکه بار دیگر، رد میشود. من فکر میکنم مردم ایران پاسخ خود را در صندوقهای رای نشان خواهند داد"
ظریف پیش از این نیز در چند مرحله غربی ها را از روی کنار رفتن همفکران و به قول آنها محافظه کاران در ایران ترسانده است.
اما به اعتقاد تحلیلگران این گونه مواضع گرچه ممکن است فرصت های تاکتیکی در حوزه مسائل دیپلماتیک ایجاد کند ولی مشکلات اساسی نیز برای خود ظریف و پرونده هسته ای ایران ایجاد خواهد کرد. درباره پیامد های این گونه سخنان اجمالا موارد ذیل را می توان بیان کرد:
الف: جایگاه وزیر امور خارجه، مستقیما با اصول سیاست خارجه یک نظام و منافع ملی گره خورده است، داشتن نگاه سیاسی و حزبی در اولین قدم به این جایگاه ضربه خواهد زد. البته این ضربه اثری مستقیم در تضعیف جایگاه وزارت خارجه در عرصه بین المللی نیز خواهد داشت.
ب: پایین کشیدن مذاکرات هسته ای به رویکردهای حزبی و سیاسی تصویری از یک اجماع ملی را در مواجه با قدرت های جهانی به نمایش نمی گذارد. از این منظر رویکردهای و سخنان ظریف در مواجه با گروه ۱+۵ بیشتر نمایندگی بخشی از افکار عمومی ایران خواهد بود نه همه آن . این برداشت قطعا به نفع تیم مذاکره کننده ایرانی نخواهد بود.
ج: پذیرفتن اینکه همفکران و هم حزبی های ظریف فرصت و گزینه مطلوبی برای غرب هستند نه تنها امتیاز خاصی محسوب نمی شود بلکه نشانه ضعف نیز می باشد. غربی ها بارها مشخصات خاصی از نیروهای مطلوب خود برای به قدرت رسیدن را بیان کرده اند که قطعا خود دکتر ظریف نیز تمایل ندارد که وی را با آن مشخصات در غرب بشناسند چه برسد به داخل ایران .
د: رصد اظهارات مقامات اروپایی و اندیشکده های غربی نشان می دهد که مطلوب غرب به قدرت رسیدن طرفداران یا همراهان فتنه به خصوص در حوزه سیاست خارجه و به ریل افتادن روند سازش در جمهوری اسلامی است. حال این سوال اساسی در افکار عمومی ایجاد می شود که جناب وزیر چه شباهت های میان خود و این جریان قائل هستند که تصور می کنند که غربی ها وی را مطلوب خود می دانند؟
ه: در خوشبینانه ترین وضعیت این سخنان ظریف به منظور ایجاد فرصت های تاکتیکی مذاکراتی و قرار دادن اروپایی برای انتخاب ظاهری میان گزینه های "بد" و "بدتر" برای تعیین طرف مذاکره در ایران است. با این تفاسیر یعنی غربی ها بین آنها – محافظه کاران به عنوان گزینه "بد"- و اصولگرایان به عنوان گزینه "بدتر" یکی را انتخاب کنند. هر چند که برای غربی ها عقلایی و منفعت بیشتر آن هست که گزینه "بد" را انتخاب کنند و بنابراین برای مردم در داخل ایران باید به صورت طبیعی این مسئله را پیش بینی کرد که گزینه "بدتر" برای غرب را برای رساندن به قدرت انتخاب کنند.
منبع: جهان نیوز