به گزارش گروه اشتغال« خبرگزاری دانشجو»، امر راهنمایی و مشاوره ی شغلی و حرفه ای جریانی پیوسته و مداوم است. از طریق راهنمایی شغلی و حرفه ای فرد خود را می شناسد، تصویر دقیقی از خصوصیاتش به دست می آورد ، از دنیای مشاغل آگاهی می یابد و تصور شغلی و حرفه ای خود را در برابر واقعیت مورد سنجش قرار می دهد. راهنمایی شغلی با گزینش و انتخاب شغل پایان نمی پذیرد بلکه با آموزش و پیگیری ادامه پیدا می کند. پس از انتخاب شغل مرحله آموزش یعنی آماده سازی برای انجام دادن کار آغاز می شود. این مرحله و برهه ی زمانی برای اشتغال موفقیت آمیز لازم و ضروری است و در هیچ شغلی قابل حذف شدن نیست و مدت این مرحله به پیچیدگی شغل موردنظر بستگی دارد.در این دوره هر چه محتوای آموزشی عملی تر و به شرایط واقعی نزدیک تر باشد، درآینده موفقیت بیشتری در انتظار فرد خواهد بود. در مرحله ی پیگیری نیز اگر مشخص شود که فرد از شغل مورد نظر رضایت کافی ندارد، علل بررسی می شود و در صورت لزوم فرد به سوی انتخابی دیگر هدایت خواهد شد.
انتخاب شغل و مشکلات آن
برای بررسی مشکلات انتخاب شغل ، بهتر است چند مفهوم در رابطه با بحث شغل و اشتغال توضیح داده شود:
۱- انتظار شغلی: انتظار شغلی شامل آرزوها و تمایلات فرد است که دوست دارد در آینده به انجام آن مشاغل اشتغال داشته باشد. واضح است که در انتظار شغلی فرد به واقعیت توجه چندانی ندارد. برای شناخت انتظارات فرد می توان از او پرسید: « اگر همه ی امکانات در اختیار شما قرار گیرد، چه مشاغلی را انتخاب می کردید؟»
۲- ترجیح شغلی: ترجیح شغلی در واقع اولویت بندی هر فرد برای انتخاب شغل است. در مورد شناخت ترجیحات شغلی فرد می توان از او خواست که مشاغل مورد نظر خود را به ترتیب اهمیت و اولویت فهرست کند.
با بالا رفتن سن و بالتبع آن پختگی فرد انتخاب شغل بیشتر بر اساس ترجیحات شغلی صورت می گیرد ، به این معنا که فرد مشاغل پیشنهاد شده را اولویت بندی می کند و با درایت و تعقل کافی بهترین شغل را با توجه به امکانات و شرایط برمی گزیند. این در حالی است که جوان تر ها در اکثر مواقع بر اساس انتظار شغلی و انتظارات و آرزوهای خویش دست به انتخاب شغل می زند.
فرایند و جریان انتخاب شغل را می توان به صورت هرمی ترسیم و تصویر کرد. هر چه از از قاعده ی هرم به سمت رأس پیش می رویم ، بر میزان توجه به واقعیت افزوده می شود.
لازم به ذکر است که برای انتخاب شغل چند شرط لازم و ضروری به نظر می رسد. اولین شرط وجود تمایز بین مشاغل است که لازمه ی این تمایز وجود چندین شغل برای انتخاب است. این بدین معناست که می بایست چندین شغل وجود داشته باشد تا انتخابی صورت پذیرد. اگرتنها یک پیشنهاد وجود داشته باشد قاعدتا انتخاب کردن معنا ندارد. دومین شرط وجود انگیزه و محرک برای انتخاب است. در جامعه ی ما بهترین و بالاترین انگیزه همان نیاز افراد به کار کردن به منظور رفع نیازهای مادی ، اجتماعی و روانی است و سومین شرط آزادی برای انتخاب است. فرد باید فارغ از هر گونه فشار و دخالتی دست به انتخاب بزند.
ابعاد انتخاب شغل
انتخاب شغل ابعادی دارد از جمله:
۱- شناسایی: برای انتخاب شغل ابتدا فرد باید خود را بشناسد و در ادامه تا حد امکان با مشاغل آشنایی پیدا کند. فرد با شناخت خود و مشاغل متوجه خواهد شد که چه مشاغلی با او تناسب دارد و چه شغلی با روحیات وی سازگارتر است.
۲- خویشتن پنداری حرفه ای: خویشتن پنداری حرفه ای یعنی عقیده و تصوری که فرد درباره ی نوع شغل و حرفه ی خود دارد. لازمه ی خویشتن پنداری حرفه ای آن است که فرد بخواهد در آینده به انجام کاری بپردازد و به طور کلی به اشتغال فکر کند. خویشتن پنداری حرفه ای مثبت ، به فرد در جهت اشتغال موفقیت آمیز کمک می کند و خویشتن پنداری منفی موجب شکست و عدم رضایت شغلی می شود.
۳- استقلال: فرد با انتخاب شغل به استقلال مالی و رهایی از وابستگی به دیگران دست پیدا می کند. با استقلال مالی فردی که منفعل بوده و دیگران برای او تصمیم می گرفتند به انسانی فعال و تأثیرگذار تبدیل می شود.استقلال مالی می تواند به عنوان انگیزه ای برای انتخاب شغل عمل کند.
مشکلات انتخاب شغل از نظر رابینسون
ممکن است بر سر راه فرد برای انتخاب شغل مشکلاتی به وجود می آید که روند انتخاب شغل را مختل کند. طبق نظر رابینسون این مشکلات به سه دسته ی کلی تقسیم می شود:
مشکلات سازشی: مشکلات سازشی خود شامل دو زیرگروه می شود، مشکلات عاطفی و مشکلات غیر عاطفی. ناراحتی های عاطفی ،بر سر راه انتخاب شغل موانعی را به وجود می آورد. مشکلات عاطفی شامل مواردی همچون عدم توانایی در ایجاد روابط با دیگران در محل کار و ناتوانی در سازگار شدن با محیط شغلی می شود. همچنین فقدان اطلاعات شغلی و حرفه ای ، عدم سازش بین استعداد و رغبت، کمبود و یا فقدان هوش و استعدادکافی برای احراز یک شغل که موانع غیر عاطفی محسوب می شوند هم در روند انتخاب شغل اختلال ایجاد می کنند. در این زمینه یک مشاور متخصص در زمینه ی مشاوره ی شغلی راهکارهای بسیاری را به کار می بندد و به فرد در جهت حل مسأله و رفع مشکل کمک می کند.
مشکلات بی مهارتی: فرد در تصمیم گیری مهارت کافی ندارد. در این زمینه یک مشاور بر بهبود و افزایش تصمیم گیری، حل مسأله و افزایش اعتماد به نفس فرد متمرکز می شود.
مشکلات بی تصمیمی: به عبارت ساده تر تردید و ناتوانی در انتخاب شغل است که باعث عدم انتخاب و آماده نشدن برای اشتغال می شود. این مشکل با افزایش سن مراجع کاهش پیدا می کند. افرادی بیشتر دچار این معضل و مشکل می شوند که در زندگی فرصت و مجال تصمیم گیری نداشته اند.
بر اساس نظر تایلر ممکن است که این بی تصمیمی ناشی از عوامل چهارگانه ی زیر باشد:
عدم وجود تناسب بین رغبت ها و خواسته های والدین با استعدادهای فرد
انتخاب شغل به خاطر دیگران ویا به دلیلدیدگاه مثبت افراد جامعه نسبت به یک شغل خاص
وجود استعدادهای مختلف در یک فرد(در این صورت فرد باید بر مبنای رغبت خویش تصمیم بگیرد.)
محدود بودن فرصت های انتخاب و یا عدم یادگیری
محدوده ی کار یک مشاور شغلی و حرفه ای بسیار وسیع و گسترده است. یک مشاور از زمان ورود رسمی کودک به اجتماع تا زمانی که فرد در جامعه به اشتغال مشغول است در کنار او قرار می گیرد و فرایند اشتغال را برای فرد تسهیل می بخشد. بر این مبنا لازم و ضروری است که افراد جامعه برای شناخت موفقیت آمیز از تجارب و راهنمایی های یک مشاور بهره مند شوند.
۱) شفیع آبادی، عبدالله.(۱۳۸۴). راهنمایی و مشاوره ی شغلی و حرفه ای، تهران، رشد.
۲) شفیع آبادی، عبدالله.)۱۳۸۶). راهنمایی و مشاوره ی تحصیلی و شغلی(مفاهیم و کاربردها)، تهران، رشد.
منبع: سراج بلیغ