به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، 4 اسفند 1392/ 23 فوریه 2014 یادداشتی منتشر کردم درباره تبار یهودی دیوید کامرون با عنوان «تباری که دیوید کامرون معرفی نمیکند.» 3 هفته بعد، کامرون در سخنرانی 12 مارس 2014 /
21 اسفند 1392 خود در کنست اسرائیل، برای نخستین بار، با افتخار به معرفی نیاکان یهودی خود پرداخت و در پایان از نسلکشی ایرانیان به دست استر، بهعنوان واقعیت تاریخی، ستایش کرد و راه و روش استر را، یعنی پدیدهای بهنام «یهودیت مخفی» و روشهایی چون نفوذ و تخریب جوامع از درون، ستود. «کتاب استر» افسانهای است که مورخین جدی، از جمله در بریتانیا، صحت رویدادهای مندرج در آن را تایید نمیکنند ولی طی سدههای متمادی «کتاب مقدس» یهودیان مخفی به شمار میرفته است. استناد به این افسانه نژادپرستانه و قساوتآمیز بهعنوان واقعیت تاریخی از سوی نخستوزیر بریتانیا پدیدهای عادی نیست. در واقع، کامرون با ارجاع به اسطوره و راه و روش استر جایگاه و نقش واقعی خود را در ساختار سیاسی بریتانیا معرفی کرد. فردای آن روز، 22 اسفند، یادداشت دیگری منتشر کردم با عنوان «دیوید کامرون و ستایش او از هولوکاست ایرانی.»
سخنان ضد ایرانی دیوید کامرون در اجلاس پنجشنبه 25 سپتامبر 2014 / 3 مهر 1393؛ آن هم اندکی پس از دیدار با رئیسجمهوریاسلامی ایران، این نیاز را پدید آورد که متن 2 یادداشت فوق را مجدداً، با اصلاحاتی، منتشر کنم.
یادداشت اول
دیوید کامرون، نخستوزیر خوشتیپ و جوان (48 ساله) بریتانیا، در معرفی خود میگوید: «من آمیزه واقعی تبار اسکاتلندی، ولش و انگلیسی هستم.» (دیلیتلگراف، 10 دسامبر 2007) کامرون 2 تبار یهودی و آلمانی خود را پنهان کرده است: تبار اصلی از خاندان لوی و تبار آلمانی ویلیام چهارم، پادشاه بریتانیا را که از خاندان هانوور بود.
دیوید کامرون پسر کوچک یان دونالد کامرون (2010-1932) و مریفلور (متولد 1934) است از خاندان ماونت (دختر سِر ویلیام ماونت، بارونت دوم). یان کامرون دلال سهام (استاک بروکر) بود؛ یعنی خرید و فروش سهام بورس برای دیگران و دریافت پورسانت.
جد پدری دیوید کامرون آلکساندر گدس نام داشت که در شیکاگو از طریق تجارت غله ثروتی اندوخت و در دهه 1880 به اسکاتلند بازگشت.
دیوید کامرون از طریق تبار پدری پیشینه طولانی در امور مالی دارد. پدر و پدربزرگ و پدرپدربزرگ کامرون شریک اصلی مؤسسه مالی «پانمیورگوردون» بودند که کار آن خرید و فروش سهام بورس بود. پدر، یان کامرون، در کارمستغلات نیز بود و از مدیران مؤسسه معاملات املاک جاندیوود.
این تعلق خانوادگی به کسب و کار و امور مالی، به دلیل پیشینه یهودیان خانواده است. نیای پدری دیوید کامرون، امیل لویتا نام دارد و یهودیای است از تبار الیا لویتا، یهودی سرشناس دوران رنسانس. الیا لویتا (متوفای 1549) ساکن «ونیز» بود و به همراه دانیل بامبرگ پیشگامان چاپ متون عبری. نام «لویتا» بدان معنا است که این خانواده از دودمان لوی است که تبار خود را به هارون، برادر موسی(ع)، میرسانند و از کاهنان یهود بهشمار میرفتند.
امیل لویتا، نیای پدری کامرون، از آلمان به لندن مهاجرت کرد و در سال 1871، یعنی در اوج اقتدار خاندان روچیلد و بنجامین دیزرائیلی، به تابعیت بریتانیا درآمد. او از مدیران «چارتر بانک هندوستان، استرالیا و چین» بود که در سال 1969 به «استاندارد چارتر بانک» تغییر نام داد. همسر امیل لویتا، یعنی مادربزرگ ارشد دیوید کامرون، از جانب پدری به خاندان ثروتمند یهودی ساکن دانمارک بهنام «ری» تعلق داشت.
یکی از پسران امیل لویتا، بهنام آرتور فرانسیس لویتا (متوفای1910)، از مدیران بانک هنگکنگ شانگهای HSBC بود؛ همان هیولای عجیب مالی جهان امروز که درباره خاستگاه و جایگاه آن مکرر نوشتهام.
آرتور لویتا، عموی ارشد دیوید کامرون، دلال مالی خاندان روچیلد بود و نقش اصلی را داشت در اعطای وام کلان روچیلدها به ژاپن که پیامد آن پیروزی ژاپن در جنگ با روسیه بود با تمام تأثیرات آن بر سرنوشت روسیه از جمله وقوع انقلاب 1905.
دیوید کامرون از طریق مادربزرگ پدر، انید اگنس ماد لویتا، به ویلیام چهارم، پادشاه بریتانیا (1830-1837)، نسب میبرد. ویلیام چهارم به مدت 20 سال با بازیگری ایرلندیتبار بهنام دوروتی جردن زندگی کرد و از او صاحب 10 فرزند نامشروع شد که ششمین آنها، دختری بهنام الیزابت فیتزکلارنس (های)، که «کنتس ارول» لقب داشت، نیای دیوید کامرون است. بنابراین، دیوید کامرون، با 5 نسل فاصله، خویش نسبی ملکه الیزابت دوم است.
با مرگ ویلیام چهارم، برادرزادهاش، ویکتوریا، به سلطنت رسید که 63 سال و 7 ماه و 2 روز سلطنت کرد و طولانیترین دوران سلطنت را در تاریخ بریتانیا بهنام خود ثبت کرد.
آنتونی الفری مینویسد: «عموهای زشتکردار ویکتوریا، بهرغم تمام شرارتهای آشکارشان، [در برخورد به یهودیان] فاقد تعصب بودند. آنان با میل و رغبت با جامعه یهودیان معاشرت میکردند. دوک ساسکس کتابخانهای باشکوه از کتب عبری بهپا کرد. او به همراه برادرانش- دوک کمبرلند و دوک کمبریج- در کنار آبراهام گلداسمید، دوست دریاسالارنلسون و حامی مالی لیدی هامیلتون، در کنیسهها حضور مییافت. دوک کمبریج، لردهای تابع خود را بهرغم میلشان ترغیب میکرد که آخرین موانع انتخاب یهودیان به عضویت انجمنهای شهر را رفع کنند».
اما همسر دیوید کامرون
خانم سامانتا کامرون از جانب پدر به خاندان شفیلد تعلق دارد که تبارشان هم به چارلز دوم میرسد، هم به «شهسواران معبد» (تمپلارها) و هم با خاندان چرچیل- اسپنسر خویشاوندند. مادر سامانتا، آنابلا جونز (ویکونتس استور)، زن ویلیام استور است. خاندان استور نیاز به معرفی ندارد؛ از خاندانهای زرسالار نامدار است در ردیف خاندانهای روچیلد و مورگان و بارینگ.
یادداشت دوم
«پوریم» افسانه است، یا بهتر بگویم «اسطوره» است؛ یعنی واقعیت تاریخی نیست. پوریم جشن پیروزی یهودیان بر دشمنان در ایران است. داستان اینگونه است: استر زیبا، با نقشه پسرعموی سالخوردهاش مردخای، که در مقام پدر و راهنمای اوست، همخوابه آخشوروش، پادشاه ایران، میشود، دل او را میرباید و زن قدرتمند ایران میشود. هامان، وزیر پادشاه، که «دشمن یهودیان» خوانده شده، با دسیسه استر به دار آویخته میشود و سپس، یهودیان، با حمایت استر و مردخای، به کشتار گسترده و قساوتآمیز مخالفان دست میزنند و در پایان جشن میگیرند؛ این جشن «پوریم» نام دارد.
«کتاب استر» در حوالی سده دوم پیش از میلاد ساخته شده. هیچ یک از پادشاهان هخامنشی ملکهای یهودیه بهنام استر، یا نامی شبیه به آن، نداشتند و تلاشهایی که برای انطباق «آخشوروش»، یا «اخاش وِرُش»، پادشاه ایرانی «کتاب استر»، با خشایارشا، یا اردشیر اول یا اردشیر دوم شده، بیپایه است.
بسیاری از محققان، افسانه استر را برگرفته از افسانههای کهن بینالنهرین میدانند که با اسطوره اسرائیلی جنگ شائول بنیامینی، شاه بنیاسرائیل، با اجاج، شاه عمالیق، آمیخته شده. نام «استر» برگرفته از «ایشتر»، الهه سکس و باروری در بابل است و نام «مردخای» شبیه است به «مردوخ» خدای بابلی. در اساطیر بابلی نیز ایشتر عموزاده مردوخ است. در افسانه استر نام دیگر استر «هدسه»، به معنی گیاه «مورد»، است و در اساطیر بابلی «هدسشتو»، به معنی «عروس»، نام دیگر «ایشتر» است. روایتهای دیگر نیز هست که اشاره نمیکنم. بحث درباره منشأ اساطیری افسانه استر را باید در مقالهای تحقیقی خواند.
بهرغم عدم انطباق افسانه استر با واقعیت تاریخی، این کتاب جایگاهی مهم در یهودیت یافت؛ یهودیتی که در دوران مسیحی، تا امروز، بهتدریج تکوین یافته است. میرچا الیاده مینویسد:
«در قرون وسطی کتاب استر در میان یهودیان حداقل از 3 نظر اهمیت داشت: اول، استر نماد یهودی درباری بود که برای دفاع از ملت خود هر مخاطرهای را پذیرا میشد. دوم، استر، بهعنوان یهودی مخفی، بیانگر حضور پنهان شخینا (نماد مؤنث خدا) در جهان و در زندگی یهودیان آواره بود. سوم، استر و عید پوریم بشدت مورد علاقه مارانوهای اسپانیا بود زیرا در او خود را میدیدند.»
مارانوها همان یهودیان مخفی اسپانیا هستند که از سده شانزدهم در اروپا و عثمانی و سایر نقاط جهان پخش شدند. بدینسان، «کتاب استر» را میتوان «کتاب مقدس» یهودیان مخفی خواند.
کتاب استر افسانه است و پوریم جشنی اساطیری؛ هر چند «ورژن یهودی» آن قساوتی کمنظیر را علیه «دشمنان یهود» میپراکند. تا اینجا با آقای کامرون مشکل نداریم و ایشان، که خود یهودیتبار است، حق دارد «پوریم» را به یهودیان تبریک گوید. ولی زمانی که آقای کامرون در سخنرانی 12 مارس 2014، در کنست اسرائیل، از پیروزی یهودیان بر دشمنانشان در «ایران باستان» تجلیل میکند، یعنی افسانه استر را واقعیت تاریخی میخواند و کشتار گسترده مخالفان یهود در ایران را، آنگونه که در کتاب استر توصیف شده، تایید میکند. آیا آن رفتاری که در «کتاب استر» علیه «دشمنان یهود» بیان شده، که قصاص قبل از جنایت نیز بود، چیزی جز «هولوکاست» است؟
«و یهودیان بر دشمنان خویش استیلا یافتند... ترس ایشان بر همه قومها مستولی شده بود. و جمیع رؤسای ولایتها و امیران و والیان و عاملان پادشاه، یهودیان را اعانت کردند زیرا که ترس مردخای بر ایشان مستولی شده بود... پس یهودیان جمیع دشمنان خود را به دم شمشیر زده کشتند و هلاک کردند و با ایشان هر چه خواستند به عمل آوردند. و یهودیان در دارالسلطنه شوشن پانصد نفر را به قتل رسانیده هلاک کردند... 10 پسر هامان بن همداتای، دشمن یهود، را کشتند... و [جسد] 10 پسر هامان را [در شوشن] به دار آویختند... در روز چهاردهم ماه اذار نیز جمع شده سیصد نفر را در شوشن کشتند... و سایر یهودیانی که در ولایتهای پادشاه بودند... هفتاد و هفتهزار نفر از مبغضان خویش را کشته بودند... در روز چهاردهم ماه آرامی یافتند و آن را روز بزم و شادمانی نگاه داشتند...» (کتاب استر، باب نهم، 1-17)
وضع بدتر میشود زمانی که کامرون، بلافاصله پس از سخنان فوق، حمایت همهجانبه خویش را از دولت نتانیاهو و «راه» و روشهایی شبیه به آنچه در«کتاب استر» توصیف شده، اعلام میکند. کامرون سخنرانی خود را اینگونه به پایان برده است:
«شما در این هفته پوریم را جشن میگیرید. شما خاطره زمانی را زنده میکنید که مردم یهودی در ایران باستان در معرض تهدید نابودی بودند و شما روزی سرشار از شادی را تجربه میکنید به یاد راهی [روشی] که مردم یهودی نجات یافتند و به آزادی رسیدند. همه ما در اینجا مشتاق روزی هستیم که مردم یهودی بتوانند در میهن خود آزاد و سالم باشند. میدانم که چالش پیش رو بزرگ است، ولی بزرگتر از آن دوستیای است که من از بریتانیا با خود آوردهام... من در اینجا در کنار شما به آینده مینگرم. پیام امروز من به شما بهطور ساده این است: در هر گامی که در این راه برمیدارید ما با شما هستیم».
منبع: وطن امروز