به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، آمریکا درحالی نبردی هوایی را به بهانه مبارزه با تروریسم به طور عام و گروه تروریستی تکفیری «داعش» آغاز کرده که هدف اصلی نهفته در پس آن ادامه بحران و جنگ داخلی سوریه توسط گروههای تروریستی مسلح و تکفیری است،استراتژی که ۲ بُعد دارد و هر دو بُعد آن برای کاخ سفید ناخوشایند است.بعد اول این استراتژی ناخوشایند از دیدگاه کاخ سفید حمله به داعش و نابودی آن است که تقویت نظام سوریه را به دنبال دارد.
بعد دوم آن نیز که از دید کاخ سفید خوشایند نیست، حمله به نظام سوریه و سرنگونی آن است که در این امر تقویت داعش و جبهه النصره و دیگر گروههای تروریستی تکفیری تندرو را درپی دارد که از سراسر جهان راهی سوریه شدهاند.
علاوه بر اینکه هرگونه اقدام نظامی علیه نظام سوریه، آمریکا را نه تنها رو در روی ایران و روسیه که دولت عراق هم قرار میدهد که از نظام سوریه حمایت به عمل میآورد و سرانجام اینکه نادیده گرفتن نظام سوریه از سوی واشنگتن بیتردید نتایج فاجعه باری برای سراسر منطقه در پی دارد.
آمریکا تلاش میکند، تا جای ممکن تعداد بیشتری از کشورها را در عملیات نظامی خود در کشور سوریه مشارکت دهد، به ویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس که از درآمدهای کلان نفتی سود میبرند وبه این طریق کاخ سفید هم هزینههای مالی جنگ خود در منطقه را تامین میکند و هم هدف اصلی نهفته در پس این جنگ را بیش از پیش پنهان میکند.
هدفی که در فراهم کردن زمینه بازگشت آمریکا به منطقه نمود پیدا میکند و به همین منظور کاخ سفید تا جای ممکن تلاش میکند، با هرچه طولانیتر کردن عملیات خود و متحدانش در منطقه زمینه بقا و حضور خود تا ۱۰ سال دیگر و حتی بیشتر را فراهم کند و در این راه چه بسا به احداث پایگاههای نظامی جدید در منطقه روی بیاورد.
پیش از این کاخ سفید اگرچه تهدید به حمله نظامی به سوریه کرده بود، اما از این تصمیم به خاطر هزینههای سنگین مالیاش صرف نظر کرد، اما هم اکنون به نظر میرسد که آمریکاییها چندان نگران هزینههای مالی این جنگ نیستند و اصلا آن را محاسبه نمیکنند، به ویژه آنکه مدعی هستند، این جنگ تحت پوشش و حمایت سازمان ملل و با تایید آن و با درخواست صریح کشورهای منطقه برای نجات آنها از خطر تروریسم و از جمله داعش صورت میگیرد.
بر این اساس عملیات نظامی که ائتلاف بین المللی ضد داعش در منطقه به اجرا گذاشته، مجموعه سوالاتی را مطرح میکند، از جمله اینکه در مواضع آمریکا و رئیس جمهوری این کشور و هم پیمانانش، به ویژه ترکیه چه تغییری در قبال نظام سوریه حاصل شده است؟ و اگر این ائتلاف موفق به نابودی داعش شود، چه تغییراتی در انتظار سوریه و منطقه خواهد بود و اینکه چه اهدافی در پس آن نهفته است؟
در واقع هیچ تغییری در مواضع کشورهای تشکیل دهنده ائتلاف بین المللی ضد داعش به رهبری آمریکا در قبال براندازی نظام سیاسی در سوریه یا شخص «بشار اسد»، رئیس جمهوری این کشور رخ نداده و این کشورها هیچگاه خواهان تشکیل قدرت و حکومت سیاسی جدیدی در سوریه براساس شریعت اسلامی یا مشابه آن نیستند.
آنچه برای ائتلاف داعش اهمیت دارد تشکیل دولتی سر سپرده به غرب است و برای تحقق این امر لازم است که برگ برنده مبارزه با تروریسم از دست نظام سوریه خارج و به واشنگتن داده شود.
به همین منظور دولت آمریکا داستان داعش را سر هم بندی کرد تا این گروه تکفیری تروریستی زمینه بازگشت مجدد آمریکاییها به منطقه را پس از خروج خفتبارشان از عراق به دلیل شکست در این کشور، هموار کند.
آنچه عدم جدیت و سودمندی حملات آمریکا علیه داعش را ثابت میکند، آن است که داعش همچنان به پیشرویهای خود در منطقه «عین العرب» که کُردهای سوریه آن را «کوبانی» مینامند، ادامه میدهد و پس از تصرف دهها روستا و شهرک موجود در این منطقه، شهر عین العرب را در آستانه سرنگونی و تصرف قرار داده است.
این بدین معناست که کارکرد سیاسی داعش در شمال سوریه همچنان تداوم داشته و ادامه دارد، بدون اینکه به لطف حمایتهای ترکیه و ملاطفتهایش کوچکترین گزندی از حملات ائتلاف بین المللی آمریکا ببیند،«رجب طیب اردوغان»، رئیس جمهوری ترکیه متعهد شد که نقشی اساسی و مستقیم را در هرگونه طرح ارائه شده از سوی کاخ سفید برای براندازی نظام در سوریه و خلاصی از اسد بازی کند و در این راه تضمین داد که گروههای مسلح تروریستی به اصطلاح «میانهرو» را قانع کند که حمایت و تایید نقشه ترکیه جهت ایجاد منطقه حائل یا نقاط امنیتی در خاک سوریه از حلب گرفته تا مرزهای سوریه و عراق امری الزامی وضروری است و دروغ مقابله با امواج پناهجویان سوری و عراقی که انتظار میرود، با ادامه حملات هوایی ائتلاف بین المللی روند شدیدتری به خود بگیرد، بهترین دستاویز در این راه بود.
به همین دلیل است که تمام خواستههای "اردوغان" با موافقت کاخ سفید مواجه شد، خواستههایی که مهمترین و بارزترین آنها براندازی نظام در سوریه و شخص بشار اسد به عنوان پاداش دخالت زمینی و هوایی ترکیه در سوریه و عراق در چارچوب ائتلاف بین المللی آمریکایی است.
این بدین معنی است که ممانعت و خودداری اردوغان تا پیش از این از پیوستن به ائتلاف بین المللی ضد داعش با هدف گرفتن امتیاز هرچه بیشتر بود، به ویژه پس از آنکه رئیس جمهوری ترکیه موفق شد، با رایزنی با داعش تمام دیپلماتهای به گروگان گرفته شده از سوی این گروه تروریستی را آزاد کند.
رئیس جمهوری ترکیه درحالی حمایت خود از طرح آمریکا برای حمله به سوریه را اعلام کرد و به ائتلاف بین المللی آمریکا ملحق شد که در مخیله خود، برای آینده نزدیک خوابها و رویاهای صورتی میبیند و تاکید کرد که برای داشتن منطقهای تهی از گروههای تروریستی تکفیری تندرو باید نظام سوریه تضعیف و سرنگون شود.
در واقع ترکیه با این سناریو خواهان آن هستند تا گروههای مسلح تروریستی وفادار به آنکارا جای داعش را در سوریه بگیرد تا آنها بر روند امور جاری در سوریه تاثیر گذاشته و آن را سمت و سوی مورد نظر خود سوق دهند.
برپایه این استراتژی بود که اردوغان تاکید کرد که کشور متبوعش از گروههای معارض و مسلح سوری حمایت لجستیکی به عمل میآورد. همچنین نقشهای استراتژیک را برای براندازی نظام سوریه و شخص بشار اسد از طریق تشکیل منطقه پرواز ممنوع در سوریه مانند آنچه پیشتر در جنوب و شمال عراق تشکیل شده بود، را با کمک ائتلاف بین المللی ارائه کرد، منطقهای که هواپیماها و جنگندههای ارتش سوریه اجازه نزدیک شدن به آن یا نفوذ داخل آن یا جلوگیری از انجام پرواز در آن یا نفوذ به داخل آن را ندارند.
پس از فراهم شدن تمام پیش زمینههای فوق الذکر ترکیه عملیات نظامی و یا در واقع دخالت نظامی زمینی و هوایی خود را با هدف تسلط بر مناطق تحت تصرف داعش در استانها و شهرهای رقه و دیر الزور و کمربند زمینی در اختیار کردها را آغاز میکند که مناطق مرزی سوریه از شرق تا غرب این کشور را در برمیگیرد.
اما تازه آغاز راه است، چون پس از آن نوبت به تشکیل دولتی جدید بر ویرانههای نظام کنونی سوریه و تقویت معارضان سوری و غربالگری مجدد آنها و آموزش یگانهای نظامی جدید در ترکیه و اردن و عربستان سعودی میرسد، بیشک این گروههای تروریستی در آینده هسته ارتش جدید سوریه را تشکیل خواهند داد و در این راه تاکید شده است، کُردهای سوریه تا جای ممکن باید تضعیف شوند، بنابراین در این راه داعش اجازه دارد، دست به قتلعامها و کشتارهایی در مناطق کردنشین سوریه بزند و بر هر نیروی احتمالی حمایتی از آنها و یا هر نیرویی که ممکن است، در آینده تهدیدی علیه امنیت ملی ترکیه تلقی شود، فائق آید.
این بدین معناست که ترکیه تلاش دارد، بر روند درگیریها و نبردهای جاری در این منطقه که هم اراضی سوریه و هم ترکیه را در برمیگیرد، تحکم کند، به عبارت دیگر هر اختلاف میان آنکارا و کردهای سوریه و عراق، دولت ترکیه را وامیدارد از طریق گروههای مسلح وابسته به آنکارا پایان دهد و در این خصوص کردها نوک پیکان حملات داعش خواهند بود.
در هر صورت این به نفع ترکیه است که نیروهای مسلح کرد را در باتلاق سوریه گرفتار کند و به این طریق توان و نیروی آنها را به تحلیل ببرد، البته اگر با وجود تمام آنچه ذکر آن رفت، سناریویی به نام سناریو بازگشت رزمندگان حزب کارگران کردستان که مجهز به سلاحهای مدرن و پیشرفته هستند، بار دیگر در ترکیه پیاده نشود.
در همین ارتباط انتقادهای بسیاری به ترکیه و نقش آن در بحران سوریه شد که یکی از مهمترین عوامل آشفتگی اوضاع در مرزهای سوریه – ترکیه و گشودن مرزها بدون نظارت و اشراف به روی تروریستهای مسلح و نقل و انتقال تجهیزات نظامی و انواع سلاح و حمایت مستقیم از گروه تروریستی تکفیری داعش بود، در حالیکه طی این مدت هیچگاه توجه نکرد که ممکن است، داعش خطری برای امنیت این کشور تشکیل دهد.
در پایان باید گفت که هدف اصلی ترکیه از تمام بحرانهایی که در منطقه به وجود میآید و منطقه را درگیر خود میکند، براندازی نظام در سوریه است، آن هم پس از آنکه طی سالهای گذشته تمام تلاشهایش برای براندازی این نظام با شکست مواجه شده بود
اما این طبع آنکارا است که از هر روزنهای برای نفوذ و تحقق اهدافش استفاده کند، اگرچه همواره شکست و ناکامی قرین آن بوده است.
به همین دلیل سیاستهای رجب طیب اردوغان هرچه که باشد در قضیه سوریه از ابتدا ناکام و شکست خورده است و مقاومت مردم و کشور سوریه بیشک معادلات جدیدی را در منطقه و عرصه بین المللی ایجاد خواهد کرد.
منبع: عرش نیوز