به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، محمد هاشمی در مصاحبه با روزنامه آرمان تصریح کرد: بیشترین نگرانی من این بود که کارگزاران به سرنوشت احزاب دیگر مثل حزب مشارکت دچار شود... اگر کارگزاران درصدد توسعه بود میتوانست از اعضای خودش در شهرستان و تهران که عضو حزب هستند یا علاقهمند به حزب بودند، استفاده کند اما اینکه برخی به حزب هجوم آوردند و شیرینی میدهند که دیگران نباشند این نشان میدهد که میخواهند از فرصت مناسبی، استفاده نامناسبی کنند.
وی با انتقاد از اینکه کسانی میگویند ما برای ساختارشکنی آمدهایم میافزاید: ما دشمنان جدی داریم در خارج از کشور با انقلاب موافق نیستند و امروز هم میبینید که وضعیت کشورهای جهان چگونه است، یک گروهی به اسم داعش به اسم مسلمانی، مسلمانکشی میکنند. در این وضعیت طبیعی است که حزبی مثل کارگزاران به دنبال تنشزایی و ایجاد مشکل برای کشور نباشد. فکرمیکنید جنگ مذهب علیه مذهب را برای چه راه انداختهاند؟ برای آنکه بگویند اسلام کارایی مدیریت جامعه را ندارد. در حالی که نظام جمهوری اسلامی بر این پایه استوار است که اسلام میتواند جامعه را اداره کند. حکومت اسلامی، دولت اسلامی، در حد اعلا میتواند کشور را اداره کند و در زمینههای مختلف علوم و اقتصاد پیشرفت کند و اگر امروز ایران را با کشورهای دیگر مقایسه کنید میبینید که کشور در بهترین شرایط قرار دارد و کشورهای دیگر هیچ کدام این انسجام و پیشرفت را نداشتهاند البته مشکلات وجود دارد و ما منکر مشکلات نیستیم اما کجا مشکل نیست؟ در مقطعی از زمان که انقلاب پیروز شد جهان دوقطبی بود. یک قطب شرق به رهبری شوروی و چین به عنوان قطب سوسیالیزم و کمونیسم و یک قطب دیگر آن غرب بود.
هاشمی ادامه داد: انقلاب اسلامی این معادله را به هم زد و جهان دیگر آن دو قطبی نیست. سرنوشت شوروی را که همه دیدیم چه شد. امام (ره) هم این سرنوشت را پیشبینی کرده بود. فقط یک طرف مانده. کاپیتالیسم یا سرمایهداری یا لیبرالیسم. این لیبرالیسم در نقطه مقابل اسلام قرار دارد. البته اسلامی که در جمهوری اسلامی ایران قرار دارد وگرنه لیبرالیسم هیچ مخالفتی با اسلامی که در عربستان اجرا میشود ندارد! خودشان سالها تلاش کردند و جنگ تحمیلی هشت ساله را بر دوش کشور گذاشتند که این اسلام را از میان ببرند. تحریم وترورکردند و هر کاری توانستند کردند تا نظام را عوض کنند. آمریکاییها با دو ادبیات با ما در این سالها صحبت کردند. گفتند یا تغییر رفتار یا تغییر نظام. خواست لیبرال این بود. در مقاطع مختلف میآمدند و استراتژی خود را تغییر میدادند. جنگ هشت ساله را تحمیل کردند و صدام را تجهیز کردند اما دیدند نمیتوانند. بعد گفتند حالا که تغییر نظام ممکن نیست به دنبال تغییر رفتار باشیم. خواستند ایران رفتارش را تغییر دهد. به هر حال یک کشور با یک ایدئولوژی مشخص وارد عرصه قدرت جهانی شده است.
وی با بیان اینکه «ما نظامی هستیم که امام (ره) آن را طراحی کردند که نظامی اسلامی است با قرائت منحصر به فرد خود از مکتب اهل بیت و همان زمان هم امام (ره) بین این اسلام و اسلام آمریکایی قائل به تفاوت بودند. اسلام آمریکایی همین است و ما در برابر آن یک مسئولیت بزرگ تاریخی داریم» میافزاید: تصمیم برای استعفا از حزب کارگزاران سخت بود. مبتنی بر تحلیل سیاسی و تجربیاتی که داشتم، به این تصمیم سخت رسیدم اما وقتی به این جمعبندی رسیدم، خروج از حزب برای پرهیز از تفرقه و جدایی در آن برای من کار بسیار شیرینی بود. اصلا سخت نبود. رسیدن به آن تصمیم برای من مشکل بود اما وقتی به آن تصمیم رسیدم میدانستم که دارم با یک هدف از حزب خارج میشوم واین کار برای من شیرین بود. البته در عین شیرینی هشداری بود برای دیگر دوستان حزب که برخی تندرویها و مسائل این چنینی ممکن است حزب را به سمتی ببرد که به سرنوشت احزاب منحل شده دچار شود. در حقیقت این خروج اخطار یا هشداری بود به این دیگران که این مسائل را بیشتر رعایت کنند.
منبع: کیهان