به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، دیلما روسف، امروز به عنوان پیشتاز دور نخست پای به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری برزیل میگذارد و آخرین نظرسنجیها نیز از پیشتازی او حکایت دارد.
آخرین دادههای پایگاه نظرسنجی «دیتا فولیا» تا یک روز پیش از انتخابات امروز یکشنبه (26 اکتبر/4 آبان) نشان میدهد اگر همهچیز به روال عادی پیش رود خانم رئیسجمهور با برتری 53 درصد در برابر 47 درصد آرا (یا بنا به نظرسنجی «ایبوپ» 54 در برابر 46) بر رقیب راستگرا و صد البته غربگرای خود «آئسیو نِوِس» پیروز میشود و به حضورش در «پالاسیو پلانالتو» -کاخ ریاست جمهوری در برازیلیا- از سال 2010 به این سو ادامه میدهد که به دنبال دوران 8 ساله ریاست جمهوری سلف چپگرایش «لولا دا سیلو» در راس بزرگترین کشور آمریکای لاتین بوده است.
اما از آنجا که چندی است در برزیل و دیگر همسایگان لاتینش همه چیز به روال عادی پیش نمیرود، رسانههای زنجیرهای غربی و غربگرا که چشم به دهان و البته جیب «جورج سوروس» بانکدار و ارزباز و سفتهباز و کودتاچی یهودی آمریکایی- مجار دوختهاند سعی میکنند اوضاع انتخابات امروز در سرزمین فوتبال و قهوه و سامبا را بحرانی جلوه دهند، چرا که ارباب صهیونیستشان روی نامزد رقیب روسف در این انتخابات سرمایهگذاری زیادی کرد تا به هر قیمت حامیان کاخ سفید را در برازیلیا روی کار آورد و جلوی تشکیل بانک مشترک برزیل با چین، روسیه و هند را که در دستور کار دولت فعلی قرار دارد بگیرد. بانکی که تشکیلش به معنای آغاز پایان دلار خواهد بود. فقط کافی است برای درک پروژه غیرعادی سوروس برای این انتخابات پاراگراف آخر خبری را با هم مرور کنیم که ایسنا دیروز از خبرگزاری آسوشیتدپرس ترجمه کرده و روی خروجی خود قرار داده بود: «از آنجایی که این دو رقیب انتخاباتی برای هر رای در این کشور 202 میلیون نفری مبارزه میکنند، مبارزات انتخاباتی به سطح خطرناکی رسیده که از زمان پایان حکومت دیکتاتوری برزیل از سال 1964 تا 1985 میلادی و بازگشتش به دموکراسی مشاهده نشده است!» آیا این خبر لحن «بحرانی» اخبار همین خبرگزاری در روزهای پیش از انتخابات ۸۸ ایران را تداعی نمیکند؟
«وین مدسن» روزنامهنگار افشاگر مشهور آمریکایی در مقالهای که به نقل از «بنیاد فرهنگ راهبردی» میخوانید ابعاد پروژه جدید آمریکاییها در برزیل را به تصویر میکشد.
پس از آنکه سازمان سیا، عاملان جورج سوروس و رسانههای زنجیرهای به رغم ترور نامزد سرسخت حزب سوسیالیست برزیل «ادواردو کامپوس» در یک سانحه هوایی، در تلاش برای مهندسی جا زدن «مارینا سیلوا»، نامزد حزب سبز استحاله شده به عنوان نامزد سوسیالیست و رئیسجمهور کردن او ناکام ماندند، حالا همان نیروها به نفع «آئسیو نِوِس»، نامزد سوسیالدموکرات که در مرحله نخست انتخابات ریاست جمهوری بعد از دیلما روسف دوم شده بود در کارند. سوروس و شبکه بینالمللی سازمانهای غیر دولتیاش که به آنها پول تزریق میکند متهم اصلی مرگ کامپوس و دستیاران ارشدش در حادثه سقوط هواپیما در۱۳ آگوست هستند که این کار با هدف جایگزین کردن «مارینا سیلوا» نامزد محبوب سوروس - با ژست زیستمحیطیاش- صورت گرفت اما به لطف جریان مطبوعاتی هوشیار برزیل، ارتباطات سیلوا با سوروس و تیم مداخلهگر و غولهای اقتصادی پشت سرش لو رفت. در نتیجه رایدهندگان برزیلی (در دور اول) نسبت به نخهایی که سیلوا، این عروسک خیمهشببازی را به سوروس و دیگر بانکداران جهانی وصل میکرد، آگاه شدند و در روز ۵ اکتبر او به جایگاهی بهتر از سومی دست نیافت.
پس از آن سوروس سراغ انتخاب گزینه دومش رفت و حالا همان نقش را «آرمینیو فراگانتو» رئیس مشاوران اقتصادی نِوِس -رقیب روسف در دور دوم- و کسی که قرار است وزیر دارایی او شود بازی میکند یعنی دوست نزدیک و همراه سوروس در بنگاه مالی انحصاری کوانتوم(عکس۱). فراگا امیداوار است پیروزی نِوِس، درهای برزیل را به روی رفقایش یعنی نیروهای بازار بینالمللی بگشاید، همان نیروهایی که علیه ونزوئلا اعلان جنگ اقتصادی کردهاند و در حال اخلال در آرژانتین از طریق نهادهای مالی لاشخورصفت (طبق گفته خانم فرناندز، رئیسجمهور آرژانتین) تحت اداره دوستان والاستریتی سوروس هستند. فراگا یکی از مدعوان همیشگی نشست داووس، مدیر اجرایی سابق «سالومون برادرز» (یکی از بزرگترین بانکهای سرمایهگذار در والاستریت) و رئیس اسبق بانک مرکزی برزیل است. او همچنین در جریان معامله یک ملک بزرگ ۷/۵ میلیون دلاری در منهتن نیویورک متعلق به یکی از مدیران «گلدمن سکز» و «لیمان برادرز» (2نهاد مالی عظیم خاندانهای یهودی صهیونیست در آمریکا) با خاندان گلدمن سک (مباشران مالی روتشیلدها) در ارتباط بوده است. عضویت فراگا در مخفیترین حلقه «شورای روابط خارجی» آمریکا و «گروه ۳۰» او را همردیف اشرار والاستریت نظیر «آلن گرینسپن»، «دیوید راکفلر»، «جیکوب فرنکل» (رئیس سابق بانک مرکزی اسرائیل)، مقالهنویس حامی والاستریتیها «پل کروگمن» و همینطور رئیس اسبق خزانهداری ایالات متحده «لری سامرز» قرار میدهد.
پیشتازی آسان روسف در مرحله اول، حامل این پیام برای والاستریت و رسانههای تحت حاکمیتش بود تا علیه برنامه روسف برای ایجاد یک بانک توسعه جایگزین بین برزیل، روسیه، هند و چین و آفریقایجنوبی در رقابت با «بانک جهانی» تبلیغاتی وسیع راه بیندازند. میرزابنویسهای والاستریت ژورنال، فایننشال تایمز، بلومبرگ نیوز و فوربس که خود را روزنامهنگار جا میزنند به شکلی سوالبرانگیز از رقابت شانه به شانه روسف با نِوِس پیش از مرحله دوم (۲۶ اکتبر) دم میزنند.
بیماری ناگهانی روسف پس از مناظره ۱۶ اکتبر با نِوِس برای بسیاری از برزیلیها هشداری بود که سرنوشت پدربزرگ نِوِس «تانسردو نِوِس» را تداعی میکرد. او که سالها به عنوان یک چپگرای میانهرو حکومت نظامی دیکتاتوری برزیل را تهدید میکرد، سرانجام وقتی در ۱۵ مارس ۱۹۸۵ سوگند ریاست جمهوری یاد کرد بهخاطر یک بیماری ناگهانی (توموری سرطانی که خیلی دیر کشف شده بود) مجبور شد جایش را به معاون محافظهکارش «ژوزه سارنی» بدهد و چند ماه بعد هم درگذشت.
همچنین سقوط هواپیمای «ادواردو کامپوس» و دستیارانش پیش از دور اول انتخابات در حالی مردم را شوکه کرد که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در ترتیب دادن سانحههای هوایی برای رهبران لاتین ید طولایی داشته است: فرانسیسکو سا کارنیرو (نخست وزیر پرتغال)، عمر توریخوس (رهبر پاناما) و خایمه رولدس (رئیسجمهور اکوادور)، همگی در فاصله زمانی 6 ماه از دسامبر 1980 تا آوریل 1981 و پس از انتخاب رونالد ریگان به ریاستجمهوری آمریکا و بازگشت بوش پدر و ویلیام کیسی به سیا، در حوادث هواپیمایی کشته شدند.
«بخش خدمات فنی» این سازمان کماکان به توسعه سلاحهای بیولوژیک شامل سلاحهای سرطانساز برای ترور (بیسر و صدای) اهداف سیاسی ادامه میدهد.
در سالهای اخیر چندین رهبر آمریکای لاتین بهخاطر سرطان یا حمله قلبی از پا درآمدهاند که قابلملاحظهترین این موارد مربوط به هوگو چاوز، رئیسجمهور ونزوئلا و نستور کرشنر، رئیسجمهور آرژانتین میشود (همسر کرشنر، رئیسجمهور فعلی آرژانتین). خانم کریستینا فرناندس هم مشکوک به سرطان تیروئید است که پس از سخنرانی اخیرش در مجمع عمومی سازمان ملل علیه آمریکا و شیاطین صهیونیست (سوروس) به اعضای دولتش گفته بود اگر بلایی سرم آمد به شمال (آمریکای شمالی) نگاه کنید! بقیه رهبران لاتین هم یکییکی سرطان گرفتهاند: فرناندو لوگو، رئیسجمهور پاراگوئه تا پیش از کودتا، خوان مانوئل سانتوس، رئیسجمهور فعلی کلمبیا پس از آنکه با گروه چپگرای فارک قرارداد صلح بست، لولا داسیلوا رئیسجمهور سابق برزیل و رئیسجمهور بولیوی اوو مورالس.
اخیرا «آئسیو نِوِس» جناح چپ میانه حزب خود را که حامیان پدربزرگش بودند حذف کرد که این هم بخشی از عملیات سیا بود و نشان میداد نِوِس برای خدمت در جهت منافع وال استریت آماده میشود و حضور فراگا به عنوان مشاور عالی اقتصادی نشانه آن است که لاشخورهای وال استریت به همراه سوروس و فراگا میخواهند شرکت نفتی دولتی برزیل «پتروبراس» را خصوصی کنند.
برای سیا رابطه قوم و خویشی چندان اهمیتی ندارد و واقعا اهمیتی نمیدهد «نِوِس» نوه همان کسی است که ترورش کردند. چنانکه مارتین توریخوس پسر عمر توریخوس پس از امضای قرارداد تجارت آزاد با واشنگتن به نفع والاستریت به ریاست جمهوری پاناما رسید.
گزینه مطلوب دیگر جورج سوروس در آسیاست یعنی رهبر مخالفان میانماری و برنده جایزه صلح نوبل «آنگ سانسوچی» که گویا خود را به آن راه زده که دوستان سوروس در «دفتر خدمات استراتژیک» سازمان سیا به عوامل بریتانیایی دستور دادند پدرش «آنگ سان» را که یکی از بنیانگذاران حزب کمونیست برمه بود ترور کنند.
حال سیاستهای خانم روسف دشمنان سرسختی برای او در داخل سازمان سیا در لنگلی ویرجینیا به موازات اتاقهای هیأت مدیرههای وال استریت و دیگر بنگاههای قدرتمند غربی پدید آورده است. او در دور اول انتخابات ثابت کرد کارشناسان رسانههای زنجیرهای اشتباه میکنند ولی هنوز مانع 26 اکتبر باقی است و مردم برزیل باید بدانند زندگیشان به رای دادن به او وابسته است. برای طبقه متوسط جدید و فقیر برزیل، پیروزی نِوِس به معنای خراب شدن زندگیشان است.
منبع: وطن امروز