به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، دیوانه ای سنگی در چاه انداخته و گریخته، اما هستند ناجوانمردانی که شهرآشوب نصف جهان را مغتنم بشمارند و بر طبل اختلاف بکوبند. تیترها و شایعاتشان زنان اصفهان و ایران را هراسان کرده اما چه باک، در جبهه دعواهای سیاسی حالا گزَک تازهای به دست اصلاح طلبان افتاده تا اصولگرایان را گوشه رینگ ببرند خصوصاً در این مقطع زمانی که طرح حمایت از آمران معروف هم در مجلس شورای اسلامی در حال ورق خوردن است.
از همان نخستین روزهایی که خبر اسیدپاشی به چند تن از بانوان اصفهانی منتشر گردید می شد برق شادی را در چشمان بوق چیان و جارچیان برخی از رسانه ها مشاهده کرد. ناگهان ورق برگشت و بازار شایعات اسیدپاش را به آمران به معروف و ناهیان از منکر چسبانید!
چادرهای نفاقشان را به سر کردند و عکس انداختند که ما از ترس اسیدپاشان باحجاب شدیم! ضمن حرکتی هماهنگ و خزنده ناگهان رسانه های نزدیک به اصلاح طلبان پر شد از گفت وگو با چهره هایی که تلاش می کردند ارتباط میان امر به معروف و اسیدپاشی را تکذیب کنند غافل از اینکه همین تکذیب کردن ها و تیترها بود که برای اسیدپاشان رسانه ای کارستان می کرد.
در این میان حتی یک راهکار منطقی از سوی این رسانه های دلسوز ارائه نشد، کسی نپرسید هزینه درمان قربانیان را چه کسی قرار است تقبل کند؟ آیا قربانیان اسید پاشی به سرنوشت دختران شین آبادی گرفتار می شوند، خسته از رفت و آمد در راهروهای مجلس و دولت و بیمارستان؟ رئیس جمهور به جز دستور پیگیری به سه وزارت خانه اطلاعات، دادگستری و کشور ونیز ابراز تاسف شدید اقدام عملی دیگری هم در راستای کاهش درد و رنج خانواده های قربانیان انجام داده است؟
امروز که هنوز تنور داغ است و موضوع در صدر افکار عمومی هنوز هیچ خبری از قول مساعدت دولت به قربانیان نیست وای به حال فردایی که این موضوع هم مثل صدها سوژه دیگر در انبار پُر و پیمان رسانه ها خاک می خورد. این روزها به لطف رسانه های مُغرض همه حواس ها به سمت اسیدپاش است، قربانیان هم تنها برای تحریک احساسات عمومی در رسانه ها نمایش داده می شوند اما این رسانه ها چرا یکبار پیشنهاد ندادند قانون سخت تر شدن خرید اسید مواد خطرناک برای اشخاص حقیقی در مجلس بررسی شود؟
جای این نبود که دولت برای این منظور لایحه ای تقدیم مجلس محترم کند؟ اسید پاشان سوار بر موتورهای تندرو جهنم را روی صورت دختران مردم میپاشند و میگریزند، دولت نمیخواهد فکری به حال این معضل "موتورسیکلت" در ایران بکند؟
وسیله ای که هم قربانیان تصادفش زیاد است و هم عامل اصلی و مشترک در همه زورگیری ها و دزدی ها و اسیدپاشیها و ده ها جنایت دیگر! مدتی است طرح جایگزینی موتورسیکلت های برقی به جای موتورسیکلت های بنزینی در شهرداری تهران مطرح شده بهتر نیست با توجه به چنین جنایت هایی دولت هم برای تسریع در اجرای این پروژه در سراسر کشور بودجه در نظر بگیرد تا موتورهای کند روی برقی جایگزین موتورهای تندروی بنزینی شود؟
وقتی بخواهیم دعوا راه بیندازیم تنها نیاز به بهانه داریم، اما آقایان انصافاً این اخلاقی بود موضوع یک جنایت به بهانه ای برای دعوای سیاسی تبدیل شود؟ این روزها در شبکه های اجتماعی موجی از ابراز تاسف و پشیمانی نسبت به اقدامات رسانه ای انجام شده در پرونده ریحانه جباری به راه افتاده.
بسیاری تازه دوزاری شان افتاده که تحریک احساسات عمومی علیه خانواده مقتول کار درستی نبوده و فضا را به ضرر مرحومه جباری تغییر داده است. پشیمانی که البته سودی ندارد اما لااقل از موضوع ریحانه درس عبرت بگیرید و اینبار قربانیان را فدای عقده گشایی هایتان نکنید.
منبع: افکارنیوز