به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، رخدادها اسیدپاشی در اصفهان در هفتههای پیش، در حالی همچنان از سوی برخی رسانههای داخلی همراستا با رسانههای خارجی دامن زده میشود که آهسته آهسته نشانههای سوءاستفاده از این اتفاقها برای به چالش کشیدن موقعیت ایران به عنوان جزیره ثبات خاورمیانه در میان کشورهای درگیر در جنگ مشهود است و این موضوع، اسباب نگرانی را نزد دلسوزان کشور در پی داشته است.
رخدادهای هفتههای اخیر در اصفهان و اسیدپاشی به چند تن از بانوان کشورمان، بحق منجر به ایجاد نگرانی نزد بسیاری از مردم شده و در همین راستا نیز ارشدترین مسئولان کشور و به طور خاص سران قوا در عالیترین سطوح امنیتی در حالی پیگیر این ماجرا هستند و در روزهای اخیر نیز دادستان کل کشور راساً مأمور پیگیری این پرونده شده که میزان اهمیت موضوع را برای متولیان کشور یادآور میشود.
آیت الله آملی لاریجانی، رئیس قوه قضاییه در این باره دستور ویژهای صادر نمود و در عین حال درباره دامن زدن به ماجرای اسیدپاشی که میتواند امنیت عمومی را خدشه دار کند، تذکر جدی داد.
دکتر علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز در نطق پیش از دستورش در صحن علنی مجلس، به حادثه اسیدپاشی اشاره کرد و گفت: «این یکی از فجیعترین حوادثی است که در جامعه ما رخ داده و باید جدی پیگیری شود.
مجلس شورای اسلامی در این زمینه، هم با قوه قضائیه هم با دستگاههای امنیتی برای پیگیری این موضوع تماسها و ارتباطاتی را برقرار کرده است.» رئیس مجلس شورای اسلامی همچنین به کمیسیون امنیت مجلس دستور داد، موضوع اسیدپاشی را بجد بررسی و گزارش آن را به مجلس ارائه دهد.
در عین حال دکتر حسن روحانی، رئیس جمهور کشورمان نیز گفت: «دولت از هفته گذشته پیگیر ماجرا بوده و سه وزارتخانه را مأمور رسیدگی به این موضوع کرد. البته سایر دستگاههای امنیتی و قضایی از ابتدای این حادثه، بررسی موضوع را آغاز کردند، اما در هفته گذشته در دولت تصمیم گرفته شد که وزرای مربوطه با جدیت تمام به این مسأله رسیدگی کنند و امروز این سه وزیر گزارشی از حادثه مذکور ارایه دادند... دولت به همراه قوه قضائیه مصمم است، لایحهای در این گونه مسائل تنظیم کند تا کسانی که مرتکب این جنایات میشوند، اشد مجازات برایشان در نظر گرفته شود... لحظهای آرام نخواهیم ماند تا افرادی که مسبب این حادثه بودند، دستگیر شده و واقعیت برای مردم روشن شود».
لاشخورهای رسانهای از جزیره ثبات خاورمیانه چه میخواهند؟
وزیر بهداشت و درمان پزشکی نیز به دور از هیاهوی تبلیغاتی به عیادت قربانیان اسیدپاشی رفت و یکی از ایشان را که از ناحیه چشم آسیب دیده بود، بلافاصله جراحی کرد. همه نهادهای مسئول دست به دست هم دادهاند تا این ماجرا به نتیجه برسد و در عین حال آسیبهای وارده به قربانیان تا آنجا که ممکن است، کاهش یابد.
هرچند این موضوع در آغاز مسألهای اجتماعی تلقی میشد، پس از آنکه منجر به ایجاد نگرانیهای عمومی شد، عالیترین مسئولان کشور در این حوزه ورود مستقیم داشتند که بخشی از آن رسانهای شده و بر این مبنا، همه نهادهای انتظامی و امنیتی یک زنجیره متحد برای شناسایی عوامل اسیدپاشیهایی تشکیل دادهاند که شمار واقعیشان از انگشتان دست تجاوز نمیکند و مابقی موارد مطرح در حد شایعه است؛ هرچند همین معدود موارد نیز نباید رخ میداد و حال که چنین شده، بنا بر تأکید مسئولان قضایی، با اشد مجازات همراه خواهد بود.
با این حال پس از این واقعه و به ویژه در ده روز اخیر، شاهد سیاسی شدن این حوادث بودهایم و اساساً ابعاد اجتماعی آن دیگر در حاشیه قرار گرفته که نه به پیشبرد این پرونده و شناسایی و برخورد قاطع با عوامل این حوادث کمکی میکند و نه در راستای امنیت عمومی و امنیت ملی قابل تعریف و پذیرش است؛ اتفاقی که متأسفانه برخی رسانههای داخلی ناخواسته با آن همراهی کردهاند و رسانههای خارجی به ویژه بیبیسی، هوشمندانه به آن دامن زدند و یک بازی سیاسی را با سوءاستفاده از وضعیت غم انگیز قربانیان اسیدپاشی در پیش گرفتند.
بیبیسی به طور ویژه در این زمینه فضای تبلیغاتی گستردهای فراهم آورد تا عملاً پروژهای که در ابتدا ابعادش مشخص نبود، کلید بخورد و تلاش شود از این واقعه تا آنجا که میشود، بهرهبرداری سیاسی و فضای کشور متنشنج شود. تقریباً هر خبری درباره حوادث اسیدپاشی مطرح میشد، ولو آنکه فاقد منابع موثق و قابل اطمینانی بود که استانداردهای بیبیسی جهانی را بتوان با آنها در حوزه خبر رعایت کرد، در این مدت مورد توجه و پوشش وسیع بیبیسی فارسی قرار گرفت که این جنگ روانی طبیعتاً با توجه به وسعت اثرگذاری ماهوارهها در کشور، در دامن زدن به فضای جامعه و التهاب آفرینی نقش بسیار تعیین کنندهای داشت.
ابعاد این بازی سیاسی، هنگامی پررنگ میشود که به بیانیه وزارت امور خارجه بریتانیا در دوم آبانماه تأمل کرد که بنا بر آن، این نهاد برای برای کلیه آمدوشدهای شهروندان انگلیسی به ۱۰۰ کیلومتری مرز ایران و افغانستان، ۱۰ کیلومتری مرز ایران و عراق، محدوده مجاور استان سیستان وبلوچستان و محوطه اطراف بم و جاسک محدودیت گذاشته و البته برای کلیه سفرهای غیرضروری به همه مناطق ایران نیز محدودیت قایل شده است.
در این بیانیه ادعا شده، از آنجا که مسافران خارجی انگلیسی بیش از هر ملیت دیگری در ایران در خطرند، شهروندان این کشور تا حد ممکن به ایران سفر نکنند و در واقع با این بیانیه پای مسافر انگلیسی از ایران بریده شده است؛ مسافری که تا پیش از این نیز متأثر از تبلیغ دروغین غولهای خبری، نگاه آنچنان مثبتی نسبت به سفر به ایران نداشت و حال با چنین بیانیهای، تصور میکند با سفر به ایران، ریسک جانی بالایی برای خود خریده یا مشمول اسیدپاشی میشود!
کمترین ضربهای که این رسانهها با دامن زدنِ بیش از حد به ماجرای اسیدپاشی وارد آوردند، القای جو ناامنی برای توریستهایی است که سال گذشته برای توریسم نه چندان پرقدرت ایران در سال ۹۲، بیش از ۶ میلیارد دلار درآمد داشتند؛ درآمدی که هیچ نوع تحریمی نمیتواند متوقفش کند و اتفاقاً هرچه ارزش دلار نسبت به ریال بیشتر شود، سیل توریستها و درآمد ارزی ایران از این محل رو به فزونی میگذارد و شاید همین علت اصلی دامن زدن رسانههای خارجی به این اتفاق است؛ رخدادی که اتفاقی یا تعمداً در اصفهان، توریستیترین شهر ایران رخ داده است.
اگر این حادثه، تنها منجر به ریزش ۱۰ درصد از جمعیت ۵ میلیونی توریستهایی که سال گذشته به ایران آمدند، شود، ناگفته پیداست که چه تعداد از فرصتهای شغلی از دست میرود و در مقابل نیز با رشد ۱۰ تا ۳۰ درصدی جمعیت توریستها، چه میزان به اقتصاد ایران به عنوان جزیره ثبات خاورمیانه در این دوران، کمک میکند.
البته ناگفته پیداست که پیش از نگرانی در خصوص توریست و موقعیت جهانی ایرانی، با دامن زدن به این مسأله، امنیت داخلی کشور و امنیت عمومی به خطر میافتد، کما اینکه با وجود موارد انگشتشمار اسیدپاشی که در اصفهان رخ داده، در تهران بارها شایعه اسیدپاشی به دروغ مطرح شده است؛ اتفاقی که باعث میشود هر موتوری از کنارتان بگذرد، تصور کنید شاید اسیدپاشی باشد.
بنابراین دامن زدن به ماجرای اسیدپاشی میتواند به اندازه خود اسیدپاشی امنیت عمومی را به خطر بیندازد و باید رسانههای داخلی با هوشمندی در این زمینه عمل کنند و فضا به سمتی نرود که یک ناهنجاری با عوامل مجهول، با تحرک کامل مشخص و شاکار برخی کشورها و به طور خاص بریتانیا، چاشنی یک بحران اجتماعی یا سیاسی شود و آتشی که کشورهای منطقه را در بر گرفته، به این بهانه به کشور نیز دمیده شود و دامان جمعی از هموطنانمان را نیز بسوزاند.
آنچه مشخص است در شرایطی که بسیاری از کشورهای منطقه یا کاملاً درگیر جنگ هستند و یا با شورشهای تروریستهای مسلح روبهرو شدهاند و یا حرکتهای انقلابی در آنها درگرفته، حضور ایران در این محدوده جغرافیایی به عنوان کشوری آرام و جزیره امنیت چندان به مذاق برخی کشورها به خصوص برخی کشورهای رقیب ایران در منطقه چندان خوشایند نیست و بنابراین، دور از انتظار نیست که دستگاههای اطلاعاتی این رژیمها و لاشخورهای رسانهایشان در پی ایجاد ناامنی در کشورمان باشند یا از آن بهرهبرداری کنند؛ مراقب باشیم مزرعهمان را با مشعل دشمن به آتش نکشیم.
منبع: تابناک