به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، آمارها نشان داده اند که بازی های سبک «اپن ورلد» معمولا استقبال بالاتری نسبت به بازی های دیگر برخوردار هستند. در این سبک بازی ها به کاربران آزادی عمل بیشتری داده می شود و آنها می توانند در محیط بازی به گشت و گذار بپردازند و ماموریت های دلخواهشان را انجام دهند. از جمله این بازی ها می توان به سری بازی های «جی تی ای» و «سینت رو» اشاره کرد.
این دو بازی یکی به سبک واقع گرایانه و دیگری به شکل تخیلی به روایت زندگی قهرمانانی در زندگی شخصی شان می پردازند. کاربران در بازی جی تی ای در قالب کاراکترهای آن به زندگی شهری می پردازند و با جمع آوری سرمایه و شهرت به این زندگی شکل می دهند این سبک بازی به خاطر آزادی عمل و وجود تفریحات مختلف و ماموریتهای جذاب باعث شده که به یکی از سبک های مطرح در میان کاربران تبدیل شود. طراحان زیادی به خاطر محبوبیت سبک «اپن ورلد» این سبک را برای بازیشان انتخاب کردند که از این جمله می توان به سری بازی «پستال» اشاره کرد. این سری بازی را استودیوی بازی سازی آمریکایی «رانینگ وید سایسرز» با حمایت مالی استودیوی «ترش مسترز» طراحی کرده است.
پستال برای اولین بار در سال 2012 روانه بازار شد اما فقط در کشور آمریکا و آن هم در تعداد بسیار محدود به فروش رسید. نسخه دیجیتالی این بازی به تازگی در سال 2014 پس از اعمال تغییرات گرافیکی و برطرف شدن مشکلات برنامه نویسی، در سطح جهانی در شبکه های فروش بازی نظیر استیم قرار گرفت.
«ونیس دسیدریو» و «مایکل چرت شاختر» مدیریت استودیوی رانینگ وید سایسرز را بر عهده دارند مایکل جرت یک بازی ساز و داستان نویس آمریکایی و متولد اسرائیل (سرزمین های اشغالی) است که به خاطر کارها و بازیهایی که تا به حال ساخته به عنوان دیوانه ترین طراح و بازی ساز در میان دوستانش شناخته می شود. جرت یکی از سازندگان اصلی سری بازی پستال است که حتی شخصیت خودش را در این سری بازی طراحی کرده و یکی از شخصیت های اصلی داستان به شمار می رود.
داستان سری بازی پستال مربوط به مردی بی نام و نشان است که سعی دارد در یکی از ایالت های خیالی آمریکا «پارادایس» زندگی روزانه خودش را دنبال کند. در بازی اتفاق های مختلفی که همگی همراه با خشونت و شوخی های عجیب هستند برای او اتفاق می افتد در بازی این مرد با نام «پستا دود» نامیده می شود و هیچ گاه نام این فرد در بازی فاش نمی شود. پستال دود به همراه همسرش در یک کابین سفری زندگی می کند وفادارترین دوست و همراه این فرد سگ او به نام «چمپ» است که در ماموریت های مختلف همراه پستال دود می آید و با دشمنان او درگیر می شود.
داستان اصلی بازی از زمانی آغاز می شود که پستال دود قرار است تا صبح زود برای خرید شیر به فروشگاه محلی برود پستال دود به فروشگاه می رود اما در حین خرید تعدادی سارق مسلح به فروشگاه حمله می کنند و پستال برای دفاع از خودش همه را چه سارق یا مشتری می کشد و در انتها با برداشتن شیشه شیری محل را ترک می کند. پلیس که فکر می کند تمامی افراد را تبهکاران کشته اند بدون هیچ تحقیقاتی اجازه می دهند پستال دود به زندگی اش بپردازد. پستال دود در انتهای روز تصمیم می گیرد تا به قبرستان برود تا سری به قبر پدرش بزند هدف این ماموریت بازی به این شکل معرفی می شود: «پیس آن دد» پیس در انگلیسی به معنای صلح و آرامش به کار برده می شود و معنای این جمله به معنای ادای احترام به فرد فوت شده است. پستال دود بر سر سنگ قبر پدرش می رود و در نهایت تعجب شروع به ادرار کردن بر روی آن می کند و هدف ماموریت به «پیس آن دد»، (ادرار کردن بر مرده) تغییر می یابد.
پستال دود با ادرار کردن روی سنگ قبر به پدرس ادای احترام می کند و به خانه باز می گردد. به این شکل روز اول از داستان بازی به اتمام می رسد. پستال دود در روزهای بعدی هم سعی می کند تا زندگی روزمره خودش را ادامه دهد اما در هر روز با مشکلی روبه رو می شود و در انتهای هر روز با کشتن تعداد زیادی از مردم و ماموران پلیس و جنایتکاران به خانه اش باز می گردد. در انتهای قسمت دوم سری بازی پستال دود که از زندگی روزمره تکراری اش خسته شده سعی می کند به کمک اسلحه اش خود کشی کند اما اسلحه اش درست عمل نمی کند و فقط باعث می شود پستال دود به شدت زخمی شود پس از این اتفاق، همسر پستال دود از او طلاق می گیرد و پستال دود با خوشحالی که از شر همسرش راحت شده بیمارستان را ترک می کند و سعی می کند زندگی جدیدی را شکل دهد داستانها و ماموریت هاس سری بازی پستال در هر قسمت به همین شکل است و داستانی خطی را دنبال می کند.
اما در قسمت سوم این بازی نحوه روایت داستان بازی تغییر پیدا کرده است، دیگر کاربران به صورت آزادانه نمی توانند در شهر به رفت و آمد بپردازند و بازی حالت مرحله ای پیدا کرده است. در این نسخه (آخرین و جدیدترین نسخه بازی) کاربران هر بار با ماموریتی روبه رو می شوند و پس از اتمام این ماموریت به مرحله بعدی می روند و درباره ماموریتی جدید به دست می آورند تغییر بزرگی که در این نسخه از بازی وجود دارد دادن حق انتخاب به کاربران است به این صورت که کاربران در طی انجام ماموریت می توانند نحوه انجام ماموریت را انتخاب کنند و یا اینکه انتخاب کنند تا به کدام گروه کمک کنند. اما باز هم با وجود این حق انتخاب ها، بازی باز هم دارای داستان خطی است و کاربران مجبور هستند داستان خاص این بازی را دنبال کنند.
داستان نسخه سوم از جایی آغاز می شود که شهر پارادایی به خاطر حمله هسته ای از بین می رود پستال دود مسئول اصلی این اتفاق به شمار می رود چرا که در اولین ماموریت وظیفه داشت از اتاق کنترل موشک هسته ای محافظت کند اما او به جای محافظت از آن از روی کنجکاوی دکمه پرتاب موشک را فشار می دهد و باعث می شود که شهر به طور کامل از بین برود. پستال دود پس از این اتفاق به شهر «کترسیس» می رود با زندگی جدیدش را آغاز کند. پستال دود سعی می کند به صورت قانونی پول به دست آورد به همین خاطر به دنبال کار می گردد اولین کاری که پستال دود موفق به استخدام شدن در آن را دارد. کار در یک سکس کلاب به نام «بورن ورلد» است. پستال دود در این کلاب، وظیفه دارد تا دستمال های کثیقی که پس از استفاده مشتریان (خودارضایی) روی کف زمین ریخته شده اند را جمع آوری کند. پستال دود مشغول جمع آوری دستمال ها به کمک جاروبرقی مخصوص است که تعدادی زن میانسال به کلاب حمله می کند. این زنان که خودشان را «هاکی مام» معرفی می کنند مادرانی هستند که سعی دارند از افزایش فساد اخلاقی در جامعه جلوگیری کنند و هم چنین به مبارزه با سو استفاده جنسی از زنان بپردازند.
پستال دود که کلاب را در خطر می بیند به کمک جاروبرقی مخصوصش که پر از دستمال های کثیف است. به مبارزه با این مادرها می رود کاربر در نقش پستال دود باید این دستمال ها را به صورت این مادران پرتاب کند تا آنها حالشان به هم بخورد و کلاب را ترک کنند. در انتهای روز، صاحب کلاب که به خاطر حمله خسارات زیادی را متحمل شده است به پستال دود می گوید که او پول کافی برای پرداخت حقوق او را ندارد و پستال دود بدون دریافت هیچ پولی کلاب را ترک می کند. در مرحله بعدی پستال دود در خیابان با پزشکی روبه رو می شود که سعی دارد گربه هایی که ویروس «اچ آی وی» مبتلا هستند را از سطح شهر جمع آوری کند پستال دود برای به دست آوردن پول این شغل را قبول می کند اما در حین جمع آوری گربه ها با رستوران داران چینی روبه رو می شود که می خواهند گربه ها را جمع آوری و از گوشت آنها غذا درست کنند. رستوران داران چینی به پستال دود حمله می کنند و سعی می کنند او را بکشند. پستال دود با چینی ها درگیر می شود و آنها را می کشد، پستال دود بعد از جمع آوری گربه ها به پیش دکتر بازی می گردد تا حقوقش را بگیرد که با پلیس ها روبه رو می شود. پلیس ها دکتر را به خاطر مشکلات روانی بازداشت می کنند و پستال دود دوباره بدون حقوق باقی می ماند.
پستال دود برای به دست آوردن درآمد، شغل نگهبانی از فروشگاه زنجیره ای را انتخاب می کند. در این فروشگاه «جنیفر والکات» مدل معروف مجله مستهجن «پلی بوی» در حال فروش محصولاتش که شامل انواع لباس های زیر و شوهای تبلیغاتی اش است می باشد و الکات مشغول فروش محصولاتش است که هاکی مام ها به فروشگاه می آیند تا از فروش محصولات والکات به دلیل غیراخلاقی بودن آنها جلوگیری کنند والکات که موقعیت اقتصادی اش را در خطر می بیند به کمک پستال دود به مبارزه با هاکی مام ها می پردازد. والکات به پستال دود یک شوک دهنده برقی می دهد تا آنها را بیهوش کند و خودش به کمک یک بیل به جان آنها می افتد پستال دود به همراه والکات موفق می شوند تا هاکی مام ها را از فروشگاه فراری دهند والکات پس از این موفقیت به پستال دود می گوید که می خواهد دختران دیگر را هم همانند خود زیبا و قدرتمند کند و می خواهند تا گروهی به نام «پستال بیبز» (بیب به معنای زنی زیبا و خوش اندام) به راه بیاندازد تا دنیا را از افرادی همانند هاکی مام ها نجات دهد و به الگویی ایده آل شوند. پستال دود از آنجا که به والکات علاقه مند شده از او پولی طلب نمی کند و این بار هم بدون اینکه پولی به دست آورد، شغلش را ترک می کند.
پستال دود این بار برای به دست آوردن درآمد به سراغ باغداری می رود در باغ، او مسئولیت جمع آوری میوه های رسیده را دارد. پستال دود در حال جمع آوری میوه ها است که گروه القاعده به رهبری اسامه بن لادن به باغ حمله می کند. در دمویی که قبل از حمله القاعده به تصویر کشیده می شود، اسامه به سخنرانی برای اعضای گروهش می پردازد و بیان می کند که آنها به نام «خدا» باید با آمریکای های کافر مبارزه کنند و تکنولوژی های روز را از دست آنها درآورند و این جهادی الهی است که آنها به نمایندگی مسلمانان باید آنها را انجام دهند! پستال دود برای دفاع از باغ به مبارزه با نیروهای القاعده می پردازد و موفق می شود تا بیشتر آنها را بکشد و بقیه شان فرار می کنند. باغ به خاطر درگیری مسلحانه به ویرانه تبدیل می شود و صاحب باغ بیان می کند که بخشی از خسارات وارد شده تقصیر پستال دود است و برای همین پولی به او نمی دهد.
پستال دود که نتوانسته هیچ پولی به دست آورد ناامید به دنبال کار است که از سمت فردی ناشناس با او تماس گرفته می شود. فرد از او می خواهد که به پیش شهردار شهر برود. پستال دود به پیش شهردار می رود و در آنجا شهردار از او می خواهد تا بدون جلب توجه خبرنگاران فردی را از ساختمان خارج کند. شهردار به او توضیح می دهد که این فرد «اسلیو بوی» نام دارد و یک پسر مالیزیایی 18 ساله است که برای سو استفاده جنسی از بازار خریده است و حالا که کارش با آن تمام شده می خواهد از شر آن خلاص شود. پستال دود ماموریت را قبول می کند و موفق می شود تا اسلیو بوی را به خارج از ساختمان هدایت کند. پس از موفقیت در این ماموریت شهردار از پستال دود می خواهد که به رستورانی در محله مسلمان نشین برود و از آنجا بسته ای را تحویل بگیرد. پستال دود به محل می رود و متوجه می شود که صاحب رستوران در واقع اسامه بن لادن است. اسامه بسته ای به او تحویل می دهد و از پستال دود می خواهد که آن بسته را به دست «کراتچی» برساند. کراتچی یکی از همدستان شهردار است که همیشه لباسی به شکل آلت تناسلی مردان می پوشد پستال دود قبول می کند و بسته را به دست کراتچی می رساند.
پستال دود پس از رساندن بسته از طرف شهردار به مکزیک فرستاده می شود تا قرص «ویاگرای مخصوصی» را از داروخانه ای در مکزیک تحویل بگیرد. (در بازی این طور توضیح داده می شود که این ماده برای افزایش اندازه آلت تناسلی به کار می رود) پستال دود در حین انجام این ماموریت دستگیر می شود. پستال دود می فهمد که این ماموریت فقط نقشه ای از طرف شهردار بوده تا او را به زندان بیاندازد تا او نتواند اطلاعاتی درباره بسته در اختیار کسی قرار دهد. پستال دود برای گرفتن انتقام، از زندان فرار می کند و به سراغ کراتچی می رود. کراتچی سعی می کند تا پستال دود را بکشد اما موفق نمی شود و خودش کشته می شود. پستال دود لباس مخصوص او را می پوشد و خودش را به جای کراتچی جا می زند و نبه محل سرگرمی شهردار در خارج از شهر می رود. در آنجا پستال دود متوجه می شود بسته ای که از او تحویل گرفته بوده در واقع اورانیوم بوده و شهردار به کمک اسامه بن لادن و هوگو چاوز قصد دارند موشک های هسته ای بسازند و بر دنیا حکومت کنند، پستال دود که پس از کشتن کراتچی بسته را در اختیار گرفته، آن را به سطل آشغال می اندازد تا در کنار آشغال های دیگر به دریا ریخته شود.
شهردار با تلفن کراتچی تماس می گیرد و به او دستور می دهد تا اورانیوم را برایش بیاورد. پستال دود تصمیم می گیرد تا شهردار و همدستانی را از بین ببرد و به همین خاطر بطی برمی دارد و درون آن ادرار می کند و به جای اورانیوم جا می زند پستال دود به مخفی گاه شهردار و همدستانش می رود و بطری حاوی ادرار را به انها تحویل می دهد. پس از ورود پستال دود تماس دشمن های بازی که او با آنها درگیر شده بود او را تعقیب کرده و به مخفیگاه حمله می کنند. هرج و مرج و درگیری به وجود می آید و شهردار سعی می کند با خوردن اورانیوم قدرت های مافوق طبیعی به دست آورد اما از آنجا که فقط ادرار پستال دود را می خورد مسموم می شود. پستال دود به مبارزه با تمامی دشمنانش می پردازد و آنها را از بین می برد و در انتهای کار با هوگو چاوز روبه رو می شود. چاوز سوار بر تانگی غیرعادی به سراغ پستال دود می آید و پستال دود پس از مبارزه ای او را از بین می برد. در انتهای کار پستال دود که توانسته تمام دشمنانش را از بین ببرد، پس از ادرار کردن روی اجساد آنها به نیویورگ می رود و با جنیفر والکات ازدواج می کند و به خاطر کارهای قهرمانانه ای که انجام داده به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب می شود!
اما نکاتی که در بازی وجود دارند مهمترین نکته در بازی وجود سلاح های نامتعارف است به طور مثال پستال دود با استفاده از راسو و یا گربه های آلوده به ویروس اچ آی وی با دشمنانش مبارزه می کند به این شکل که با فشار دادن پشت راسو باعث می شود تا راسو از خودش بوی بد متصاعد کند و دشمنان از هوش بروند یا اینکه آن را مجبور می کند تا با گاز گرفتن یا پنجه انداختن دشمنان را تکه تکه کند. در کنار اسلحه های عجیب در سری بازی پستال ادرار کردن هم به عنوان یکی از اسلحه ها و راه حل های بازی به شمار می رود به این شکل که پستال دود با ادرار کردن در صورت دشمنانش باعث می شود آنها خفه شوند و یا اینکه وقتی به زندان می افتد می تواند با آتش زدن ادرار خودش باعث شود تا زنگ اخطار آتش روشن شود و درب های زندان باز شوند تا او فرار کند. همچنین پستال دود می تواند با ادرار کردن روی بدن دشمنانش آنها را به آتش حساس کند تا بهتر بسوزند. ادرار کردن یکی از اصلی ترین مولفه های سری بازی پستال بوده و به همین خاطر کاربردهای متعددی برای آن در نظر گرفته شده است!
دیگر نکته قابل اهمیتی که در بازی وجود دارد گروهی به نام هاکی مام معرفی می شوند که دشمنان پستال دود به شمار می روند. بازی این مادران به شکل چاق و زشت به تصویر می کشد و هدف آنها را مغایر با اهداف انسانی می داند. در حالی که این افراد سعی دارند تا از به فساد کشیدن فرزندانشان جلوگیری کنند. در بازی این مادران افرادی خشن و احمق هستند که به خاطر زشت بودن و حسادت ورزی به زنان زیبا و فاحشه حمله می کنند و یا اینکه کلاب های سکس را به هم می ریزند. در ماموریتی که پستال دود به همراه والکات انجام می دهد والکات که یک سوپر مدل است از آنها به عنوان زنانی احمق یاد می کند و در نظر دارد تا دنیا را از شر چنین افراد کم عقلی نجات دهد بازی سعی دارد تا این طور نشان دهد که مادران فقط به دنبال از بین بردن تفریح و سرگرمی جوانان هستند و بهتر است با آنها به شدت برخورد شوند تا در کار جوانترها دخالت نکنند.
بازی هم چنین مسلمانان را افرادی عقب مانده و دیوانه به تصویر می کشد نماد مسلمانان در بازی گروه القاعده است که در محله مسلمان نشین اقامت دارند. در محله همیشه تعدادی افراد مسلح در پشت بام خانه ها در حال نگهبانی هستند. مسلمانان از تکنولوژی و علم های روز بدشان می آیند و تمام مدت سعی دارند تا آمریکایی ها و تکنولوژی هایشان را از بین ببرند. اسامه بن لادن کشتن کافرها را جهاد در راه خدا معرفی می کند و از مسلمانان دیگر می خواهد تا او را در این راه یاری کنند. مسلمانان عامل اصلی تهیه اورانیوم برای شهردار معرفی می شوند و تمام مدت به دنبال کشف سلاح های کشتار جمعی هستند. «مایک جرت» نویسنده اصلی سری بازی خودش به جای اسامه بن لادن سخن پیشگی کرده و تا آنجا که توانسته او را فردی احمق و مسلمانان را احمق تر جلوه داده است.
افراد مشهوری در این بازی به ایفای نقش پرداخته اند و از جمله این افراد می توان به «رندی جونز» هنرپیشه همجنس گرا اشاره کرد جونز در بازی به ایفای نقش کاراکتر خودش پرداخته و در بازی هم به همین نام نامیده می شود. او یک کابوی همجنسگرا است که به اجرای برنامه های رقاصی و خوانندگی می پردازد. دیگر شخصیت مطرحی که در بازی با نام خودش حضور دارد. جنیفر والکات است والکات یکی از مشهورترین سوپر مدل های محله مستهجن پلی بوی است که حاضر شده در بازی به ایفای نقش بپردازد. «مارک بگو»، دیگر شخصیت مطرحی است که در بازی به عنوان رئیس پلیس حضور دارد. بگو شاعر و نویسنده مطرحی است که ترانه های خوانندگان مشهور به ابتذالی نظیر «مدونا» را در کارنامه خودش دارد. جرت با جمع آوری افراد مشهور به ابتذال سعی کرده تا تاثیری چند برابر در بازی اش به وجود آورد تا بازی در میان کاربران مطرح شود.
جرت در این بازی تمام ادیان را جز یهودیت به مسخره گرفته و طرفداران مسیحیت و اسلام را افرادی عقب مانده به تصویر کشیده است. به طور مثال در روند بازی تبلیغاتی در سطح شهر گسترده شده که در آنها تصویر یک کشیش مسیحی نشان داده می شود که دستهایش را روی شانه های پسری گذاشته و لبخند به لب دارد. پسرک از این کار وحشت کرده و سعی دارد فرار کند اما کشیش به او اجازه نمی دهد. هم چنین مسلمانان افرادی عقب افتاده نشان داده می شوند که تمام مدت رهبران آنها در حال سو استفاده از تفکرات مذهبی شان هستند و از آنها به عنوان تروریست یاد می شود اما نکته جالب اینجاست که مذهب یهودیت در این سری بازی هجو، مورد تمسخر قرار نمی گیرد با اینکه بازی بر این باور تاکید دارد که تمامی مذاهب مهمل هستند و افرادی که به این مسائل اعتقاد دارند همگی دیوانه اند.
جرت به خوبی توانسته تمامی ناهنجاری های اجتماعی را در این بازی به تصویر بکشد جرت برای این کارش جمله ای نیز اختراع کرده است. جمله "من از هیچ چیز پشیمان نیستم" به جمله ای انحصاری برای استودیوی رانینگ و شخص جرت تبدیل شده که بارها در بازی تکرار می شود. جرت این جمله را حتی در زندگی واقعی نیز به کار می برد. در سایت اصلی استودیوی رانینگ این جمله با این مضمون که "هر کار دوست داری انجام بده و هیچ وقت پشیمان نباش" به عنوان جمله ای کلیدی مطرح می شود. این استودیو به منظور تبلیغ بیشتر از زنان جوان دعوت می کند تا به استودیوی عکاسی آنها بروند تا عکس های برهنه از آنها گرفته شود. جمله من از هیچ چیز پشیمان نیستم هم برای این دختران به کار برده می شود و آنها با به کار بردن این جمله به صورت برهنه در مقابل دوربین قرار می گیرند.
سری بازی پستال به خاطر وجود ماموریت ها و توانایی خاصش همیشه مورد توجه کاربران مختلف در نقاط مختلف جهان و به خصوص ایران بوده است استقبال از این بازی در ظاهر بسیار پایین بوده اما در واقع این بازی توانسته مخاطبان بسیاری را به خود جلب کند. محبوبیت کاراکتر اصلی این بازی تا به آنجا پیش رفته است که حتی فیلمی به همین نام ساخته و روانه بازار شده است. حال باید به این نکته توجه داشت که جرت و استودیوی رانینگ به خوبی توانسته اند تمام صفات بد و غیراخلاقی را به شکل مثبت و جالب در نظر کاربران جلوه دهند و از آنها بخواهند تا با کنار گذاشتن حرمت ها و وجدان به هر کاری که می خواهند دست بزنند و حتی پشیمان هم نشوند. این جمله انحصاری که استودیو از آن استفاده می کند شاید جمله ای ساده باشد اما اگر بخواهد به همین شکل به طور مستمر تکرار شود، می تواند به یک آموزه ضد اخلاقی تبدیل شود که خیلی از انگیزه های اخلاقی را کم رنگ می کند. این نکته را هم باید به خاطر داشت که جرت یک طرح بازی اسرائیلی است و به همین دلیل تا به امروز از آزادی عمل و سرمایه خوبی بهره برده است. می توان پیش بینی کرد که این چنین تفکری بدون جهت و تصادفی شکل نگرفته و اهداف بلندمدتی برای آن در نظر گرفته شده است. جرت چند ماه قبل از انتشار پستال 3، در اقدامی تمامی مدارک دال بر ارتباطش با اسرائیل و یهودی بودنش را از روی اینترنت پاکسازی کرد اما باز هم اطلاعاتی مبنی بر ارتباط او با اسرائیل وجود دارد و می توان این رفتار او را دلیل بر پنهان کاری و مقاصد پشت پرده رژیم صهیونیستی دانست.
منبع: سراج 24