به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، حیدر رحیمپور ازغدی :حکایت است که شیطان هر شب به سراغ طلبهای میرفت و او را با وسوسه بسیار به نمازشبهای طولانی وامیداشت. شیاطین از او پرسیدند این کار تو که این همه با عبادت پروردگار مخالفی، چه معنی و توجیهی دارد؟
و او پاسخ داد: به دو دلیل این کار را میکنم؛ نخست این که او پس از آنهمه عبادت مستحب شبانه، گاهی آنچنان خسته شده که نماز صبح واجباش قضا میشود و دیگر اینکه به درس دیر میرسد و با خوابآلودگی و خستگیای که دارد، نمیتواند از همه استعداد خود بهرهمند شود. من استعدادی که در او میبینم، به اندازهای است که اگر با فراغ بال به تحصیل بپردازد، سیدرضی دیگری میشود و از اینرو است که بزرگترین سفارش امیرمؤمنان(ع) به این شرح است: «أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ؛ شما و همه فرزندان و خاندانام و هر كه اين وصيت به او مىرسد را به تقواى الاهى و نظم در زندگى و اصلاح بين مردم سفارش مىكنم».
و ما چنین اخباری داریم که میفرماید: «رُبَّ تالٍ لِلْقرآنِ و القرآنُ يلْعَنُهُ؛ چه بسیارند قرآنخوانانی که قرآن آنان را لعن میکند!» فقه شیعه میگوید اگر حتی آخر وقت مشغول نماز بودی و دیدی کودکی در خطر است، نمازت را بشکن و کودک را از خطر مرگ نجات بده و آنچه شیطان با جوانک طلبه میکرد، بر خلاف اولویتها بود. شیطان، نظم عبادت آن طلبه را به هم میزد تا با وقتکشی فریبنده، وقت و فرصتی برای نماز واجب و تحصیلات حیاتبخش نماند. از همینرو است که فقه شیعه، بابی برای مقابله ارزشها دارد و وظیفه ما را در تلاقی ارزشها و تزاحم امور به خوبی شرح میکند.
پس از این شرح، برمیگردم به قضاوتام پیرامون بسیاری از نشریات کشور و سخن حالام پیرامون غفلت صداوسیماست که اکثر مجریان، ناخودآگاه تحت تأثیر و تلقین ناشناخته، بسیاری از نمازهای واجب صبح خود را فدای نماز شب مستحبی میکنند! و از اینرو برخی از کارهایشان وقتکشی و برخی اشتغالزایی میباشد و برخی به طور پیچیده جامعه را از اهداف اصلی انقلاب اسلامی منحرف میکنند. این رویدادها به طوری پیچیده انجام میپذیرد که جامعه گاه از اثرگذاری و خوبی کار این برنامهسازان خرسند هم میشود!
برای نمونه، چند روز پیش شعار یک قرآنخوانی گروهی این بود: حفظ قرائت قرآن در مسیر نامگذاری سال توسط مقام معظم رهبری! اینکه حفظ قرآن ربطی به شعار «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مدیریّت جهادی» ندارد مهم نیست، مهم این است که جامعه از عملیکردن و دستیابی به اهداف این نامگذاری غافل شود و باز بماند و فقط به ظواهر مشغول گردد.
این یکی گویاتر است، تلویزیون در حال پخش مصاحبهای بود از نویسنده کتابی که تاریخ پیدایش و احوال سعودیان را روایت میکرد اما به این شکل که سخنان او را برای ما ایرانیان، به زبان عربی پخش میکرد! و ترجمه فارسی سخنان وی، به گونهای زیرنویس میشد که حتی من اهل مطالعه نیز نمیتوانستم بخوانم! با این که دانستن آن گزارشها و روشنگریها برای فرد فرد مسلمانان از نماز شب نیز ثواب بیشتری داشت.
و اگر من مسئولیتی داشتم به وزارت فرهنگ و ارشاد سلامی دستور میدادم آن کتاب را به زبان فارسی ترجمه کنند و با تیراژ میلیونی، آنچنان پخش میکردم که فارسیزبانی نباشد که نداند خاندان آلسعود چه درندهخویانی میباشند.
و اگر به جای رئیس صداوسیما بودم، دستور میدادم آن گزارش که در ایران به زبان عربی پخش شد! در هر شبکه از صداوسیمای ایران، چند نوبت به زبان فارسی پخش شود.
و اگر مسئولیتی در عرصهی نشریات داشتم از هر روزنامهای میخواستم تا به شکلی خلاقانه، گزارشی که صداوسیما به عربی پخش کردهبود را به زبانی گویا برای عموم مردم منتشر سازد؛ زیرا ناپسند است که چنین گزارشی بهخصوص امروزه و در چنین شرایطی، حتی در حد یکهزارم تبلیغات لوازم آرایشی پخش نشود. ولا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم.
منبع: رجا