به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، کمتر از یک هفته دیگر تا پایان ماراتن نفسگیر هستهای ایران و ۱+۵ باقی مانده است؛ البته ماراتنی که گویا هنوز قصد تمام شدن ندارد و شاید یک طرف پرونده – یعنی همان ۱+۵ وجود موضوع ایران را همچنان لازم میدانند؛ با این حال سوم آذر چشم همگان به سوی ژنو خواهد بود تا ببینند که پایان تمدید ۴ ماهه برنامه اقدام مشترک ژنو چه خواهد شد؛
در این نوشتار قصد بر این است با بررسی سناریوهای محتمل برای فرجام کار مذاکرات در دور دوم، محتملترین اتفاق ممکن را نیز نقد و بررسی خواهد کرد. دیدبان بر این باور است که فردای سوم آذر، شاهد یکی از تصمیمات ذیل در خصوص پرونده هستهای ایران خواهیم بود؛ تصمیماتی که احتمالات متفاوتی دارند و به هیچ وجه برابر نیستند:
۱. تمدید مجدد برنامه اقدام مشترک (توافق ژنو)؛ تکرار در تکرار
یکی از احتمالات جدی که برای فردای سوم آذر میتوان متصور بود، تکرار همان اتفاقی است که در تیر ماه رخ داد: تمدید توافق ژنو؛ هر چند که طرفین مذاکره این روزها و روزهای پیشین سخن از عدم تصمیم برای تمدید مذاکرات به میان میآورند، اما به هر حال نباید این احتمال را از نظر دور داشت.
از یاد نبردهایم که در دور پیشین مذاکرات و پایان مدت ۶ ماهه پیشین نیز، طرفین مذاکرات کمتر سخن از تمدید توافق ژنو به میان میآوردند، اما در نهایت خبری که بر روی خبرگزاریها قرار گرفت، تمدید برنامه اقدام مشترک یا همان توافق ژنو بود؛ از این رو بعید نیست که این بار هم در روزهای پایانی و در وقتهای اضافه تصمیمی این چنینی اتخاذ شود و سرانجام پرونده به آینده موکول شود!
به نظر میرسد احتمال تمدید چندان بالا نیست؛ چه آنکه نشان میدهد طرفین ناتوان از رسیدن به یک تصمیم جدید هستند و مدام در جا میزنند؛ با توجه به پایان یافتن دوره مسئولیت کاترین اشتون نیز، به نظر میرسد تلاش خواهد شد مسئولیت پرونده در اختیار یک شخص حقیقی باقی نماند و ماموریت اشتون نیز تمام شود؛ از سوی دیگر نیز تمدید توافق پیشین با شرایطی که طرفین بدان پایبندی خود را نشان دادند نمیتواند چندان مطلوب جمهوری اسلامی ایران باشد. چه آنکه به تصریح همگان ایران همه تعهدات خود به طرف مقابل را بدون کم و کاست انجام داده، اما طرف غربی نه تنها چنین نبوده که حتی اخبار تحریمهای جدید نیز همچنان به گوش میرسد.
۲. رسیدن به توافق جامع
خوشبینانهترین خبری که برای فردای سوم آذر میتوان متصور بود این است، «ایران و طرف ۱+۵ بر مسئله هستهای ایران به توافق جامع نهایی دست یافتهاند»!
البته ممکن است عدهای معتقد به رخ داد فوق باشند و آن را خیلی هم دور از دسترس ندانند؛ راقم این سطور نیز آن را دور از دسترس نمیداند، اما با توجه به اظهارات صریح طرفین مذاکره و برداشتی که از سیاستهای طرفین مذاکره دارد، بر این باور است که رسیدن به توافق جامع و کامل همه جانبه بین طرفین تقریبا امری بعید است؛ دلیل هم واضح است، - مخصوصا ایران و امریکا – خطوط قرمزی را برای تصمیم نهایی مشخص کردهاند؛ حال در این دوئل و ماراتن نیز هیچ کدام قصد ندارند که از این خطوط قرمز کوتاه بیایند، در نتیجه رسیدن به توافقی مشترک که تصمیم نهایی هم باشد خیلی بعید و غریب به نظر میرسد.
با این حال ما بر این امید هستیم که اگر هم قرار است که یکی از طرفین از خطوط قرمز خود کوتاه بیاید، دیپلماتهای ۱+۵ هستند، نه دیپلماتهای جمهوری اسلامی ایران که «بچههای انقلابند».
البته ورای این مطلب باید این نکات را در ذهن داشت که بالاخره احتمال رسیدن به توافق – هر چند اندک - نیز وجود دارد؛ حال ممکن است در این توافق نیز به گونهای برای طرف ایرانی شرایط ترسیم شود که تصور شود با این توافق پرونده حل و تحریمها به مرور برداشته خواهد شد؛ بدون شک اگر تیم مذاکراتی ایران، خطوط قرمز ترسیم شده از سوی نظام را در نظر داشته و خود را مقید به رعایت کامل و دقیق آن کنند، میتوانند با اقتدار عزت و منافع ملت ایران را حفظ کنند؛ باید خطوط قرمز را رعایت کرد، نه اینکه دنبال راهی برای تقیید و یا دور زدن آن بود!! البته بدون شک تیم هستهای ایران نیز این خطوط را با اقتدار رعایت خواهد کرد!
۳. شکست مذاکرات
یکی از بدبینانهترین اتفاقاتی که ممکن است فردای سوم آذر رخ دهد، اعلام شکست مذاکرات از سوی طرفین و ورود به فاز جدید میباشد. البته اعلام شکست مذاکرات ممکن است همراه با یکی از رخدادهای زیر باشد که در یک طیف قرار دارند؛ این طیف از تصمیمات را میتوان به صورت زیر طبقه بندی کرد:
۳. ۱. شکست مذاکرات؛ بازگشت به ماقبل ژنو؛ تصمیم برای تداوم مذاکرات
در این حالت، طرفین پرونده هستهای ایران اعلام خواهند کرد که در رسیدن به توافق نهایی پس از حدود ۱۰ ماه ناکام ماندهاند و نتوانستهاند به توافق مطلوب دست یابند؛ از سویی به توافق کوتاه مدت دیگری نیز دست نیافتهاند؛ در ضمن طرفین حاضر به تمدید توافق ژنو یا همان برنامه اقدام مشترک نیز نشدهاند؛ در این حالت مذاکرات شکست خورده اعلام میشود؛ البته تصمیم گرفته میشود که مذاکرات از این پس به همان شکل یا شکل جدیدی ادامه بیابد.
در نتیجه شکست مذاکرات، بازگشت به ماقبل توافق ژنو است که چندان هم برای جمهوری اسلامی ایران نمیتواند نامطلوب ارزیابی شود؛ چه آنکه ایران آنچه را که انتظار داشت از این توافق ژنو حاصل بشود، رخ نداد؛ نه رژیم تحریم ترک برداشت و نه حدود ۵ میلیارد دلار طلب ایران به شکل صحیح به دست صاحبان این مال – یعنی جمهوری اسلامی ایران – رسید؛ از طرفی هم ایران به همه تعهدات خود عمل کرد؛ در نتیجه این اتفاق چندان هم برای جمهوری اسلامی ایران نامطلوب نیست و چه بسا که مطلوب هم باشد.
۳. ۲. شکست مذاکرات؛ تعطیلی کوتاه مدت: افزایش تحریم؛ تهدید نظامی
حالت دیگری که در صورت شکست مذاکرات ممکن است رخ بدهد، تعطیلی مذاکرات برای یک مدت کوتاه است؛ مثلا تعطیلی برای مدت چند ماه. در این حالت بیشترین فشار اقتصادی و سیاسی به جمهوری اسلامی ایران وارد خواهد شد تا از مواضع خود عقب نشینی کند.
تهدید به حمله نظامی و افزایش تحریمهای اعمال شده علیه جمهوری اسلامی ایران، از جمله مصادیق بارز جهت فشار به جمهوری اسلامی برای عقب نشینی از مواضع هستهای خویش است؛ البته ایران بارها نشان داده است که در برابر فشار تحریم و تهدید به حمله نظامی کوتاه نیامده و نخواهد آمد.
۳. ۳. شکست مذاکرات؛ تعطیلی مذاکرات، حمله نظامی
هر چند که این امکان نسبت به دو احتمال قبلی بسیار ضعیفتر است، اما به هر حال به عنوان یک احتمال مطرح است؛ امری که شاید خیلی از تندروهای امریکایی و صهیونیستی از آن به عنوان ایده آلترین رخداد یاد خواهند کرد؛ البته راقم این سطور بر این باور است که طرفین مذاکره آن قدر عاقل هستند که وارد چنین تصمیم خطرناکی نشوند و برای خود و ملتهایشان دردسرهای اینچنینی ایجاد نکنند!
به نظر میرسد با توجه به آنچه تا کنون از طرف ۱+۵ مشاهده شده، تلاش برای رسیدن به هر گونه توافق از طریق مذاکره و یا حداکثر تحریم است و نه حمله نظامی؛ از این رو باید این احتمال را تنها در ذهن برخی دیوانگان افراطی صهیونیستی و امریکایی جستجو کرد!
۴. مذاکرات به شکل جدید
این احتمال را هم نبایست از نظر دور داشت که ممکن است با توجه به عدم رسیدن به توافق جامع، جهت ادامه مذاکرات شکل جدیدی از مذاکرات جهت ادامه کار مورد بررسی و توافق قرار گیرد. در این فرضیه نیز دو حالت ذیل ممکن به نظر میرسد:
۴. ۱. احتمال دو دستگی در ۱+۵
ممکن است رفتار برخی اعضای ۱+۵ به گونهای باشد که زمینه ساز دو دستگی میان این گروه شود؛ مثلا احتمال جدایی روسیه و چین از سایر مذاکره کنندگان وجود دارد؛ و یا احتمال جدایی سه کشور اروپایی برای اینکه بتوانند خودی به سه قدرت بزرگ چین و امریکا و روسیه – و البته مخصوصا امریکا – نشان دهند؛
البته جمهوری اسلامی باید بتواند که اختلافات میان این گروه را پر رنگ کند و برخی از طرفین را به نفع خود جذب کند تا بتواند در نهایت منافع خود را از این طریق بدست بیاورد.
۴. ۲. تنوع در موضوع مذاکره
ممکن است یک اتفاق دیگر نیز رخ دهد؛ با توجه به شرایط منطقه و همچنین دیگر مباحثی که در مورد جمهوری اسلامی مطرح میشود، توافق شود که در مذاکرات هستهای، مسائل دیگر نیز مورد بحث قرار بگیرد.
به عنوان مثال موضوع داعش و تکفیریها در منطقه میتواند یکی از این مسائل باشد؛ و یا بحث بر سر مسئله حقوق بشری ایران نیز میتواند از جمله این مسائل باشد؛ موضوع مسئله توان نظامی و موشکی ایران نیز میتواند مورد اشتیاق طرف غربی برای مذاکره باشد، امری که بعید است ایران چنین چیزی را بپذیرد. به هر حال امکان تنوع مسائل مورد مذاکره – مخصوصا در موضوع داعش – میتواند از جمله احتمالات باشد؛ امری که بیشتر مطلوب طرف ۱+۵ است تا ایران!
۵. توافق جدید میان مدت؛ تداوم مذاکره در مورد مسائل اصلی
یکی از اصلیترین و به نظر راقم این سطور، محتملترین اتفاق برای سوم آذر، رسیدن به توافق جدیدی است، که تا حدودی مطلوب طرفین مذاکره خواهد بود؛ به نظر میرسد این توافق برای مدت کوتاه – مثلا دو ساله – خواهد بود؛ البته با سکوت در برخی مسائل اصلی؛ بعد هم توافق خواهد شد که مذاکرات همچنان در شکل جدید ادامه خواهد یافت برای رسیدن به تفاهم در مسائل مورد مناقشه!
به نظر میرسد طرفین مذاکره، شرایط را به گونهای پیش بردهاند که خود را ناچار از رسیدن به توافق میبینند؛ دولتهای طرفین – مخصوصا دولت اوباما و دولت دکتر روحانی – به گونهای سخن گفتهاند و اوضاع را پیش بردهاند که رسیدن به توافق را برای خود راه نجات میبینند؛ از این روست که دو طرف ممکن است حاضر بشوند از برخی خطوط قرمز خود برای کوتاه مدت، کوتاه بیایند، و به این بهانه که در دراز مدت آن را حفظ خواهند کرد، توافقی را امضا کنند که هم در برخی مسائل اصلی سکوت کرده و هم در برخی مسائل از خطوط قرمز خود برای مدتی موقت چشم بپوشند.
در این حالت هر دو دولت و همچنین سایر دولتهای حاضر در مذاکرات، میتوانند ژست رسیدن به توافق را بگیرند و در عمل هم اتفاق خاصی رخ نخواهد داد؛ انتظار میرود توافق مزبور برای جمهوری اسلامی ایران – با توجه به تصریحات صورت گرفته از سوی رهبر انقلاب و تاکیدات مذاکره کنندگان کشورمان –مطلوبتر از توافق ژنو خواهد بود. دیدبان بر این باور است که احتمال رسیدن به این سناریو از سر انجامهای قبلی بیشتر است.
سخن آخر
سخن آخر اینکه انتظار این است که دیپلماتهای کشورمان و مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی ایران با قاطعیت در تصمیم گیری نهایی حاضر شوند، و قبول نکنند که برای منافع کوتاه مدت و... تصمیم ناصحیحی اتخاذ شود. البته همچنان که پیشتر ذکر شد، دیدبان بر این باور است که مذاکره کنندگان کشورمان «بچههای انقلابند.»
منبع: دیده بان