به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، حسین شریعتمداری طی یادداشت امروز کیهان نوشت:
شاید این برداشت بدبینانه تلقی شود که برخی از مشاوران سایهنشین رئیسجمهور محترم گزینههایی را برای تصدی وزارت علوم به مجلس پیشنهاد میکنند که پیشاپیش از رأی عدم اعتماد نمایندگان مردم به آنها اطمینان کامل داشته باشند! ولی شواهد و دلایل غیرقابل انکار و فراوانی را میتوان آدرس داد که از این واقعیت تلخ و مرموز حکایت میکنند. اما چرا؟! و آنان از این بازی غیرمسئولانه چه مقصود و منظوری را دنبال میکنند؟!
۱- برخی از دولتمردان، روزنامههای زنجیرهای و اصحاب فتنه در هماهنگی با رسانههای بیگانه در این توهم میدمند که مجلس، سر ناسازگاری با دولت را دارد! و متأسفانه رئیسجمهور محترم نیز با اظهارنظرهایی نظیر اینکه؛ «نمایندگان سهمخواهی میکنند»! یا «اگر ۱۰نفر دیگر را هم مجلس رد کند باز افرادی مشابه همانها را معرفی میکنیم»! و... به این توهم دامن میزنند.
این توهمپراکنی در حالی است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی علیرغم اختلاف سلیقه سیاسی اکثریت آنان با دولت، گزینههای معرفی شده برای وزارتخانههای مختلف را با رأی بالا به کابینه فرستادهاند. تا آنجا که به عنوان مثال، ۲۷۴ رأی موافق آقای دکتر طیبنیا وزیر اقتصاد در طول حیات مجلس شورای اسلامی بیسابقه بوده است و یا جناب دکتر هاشمی وزیر بهداشت با ۲۶۰ رأی موافق که در شمار کمسابقهترین رأیاعتماد است به وزارت بهداشت رفت و همین مجلس با وجود تردیدهایی که درباره آقای فرجیدانا داشت، بعد از تعهد ایشان به حفظ مرزبندی با اصحاب فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ - که متأسفانه به آن پایبند نماند- وی را با ۱۵۹رأی موافق مورد اعتماد قرار داد. آقای علی جنتی با ۲۳۴ رأی موافق، آقای علیاصغر فانی با ۱۸۵ رأی موافق، آقای گودرزی با ۱۹۹ رأی موافق و... به کابینه رفتند. آیا این برخورد نمایندگان مجلس نشانه تلاش و عزم جزم آنان برای همکاری و همراهی با دولت نیست؟!
طی یکسال و چند ماه گذشته، بارها شاهد بودهایم که نمایندگان مجلس نسبت به عملکرد برخی از وزرا، پرسشها و تردیدهای جدی داشتهاند و در پارهای از موارد این پرسشها مطابق قانون «سوال ملی» تلقی میشدهاند. ولی توضیحات وزیران در کمیسیونها را بیآنکه در مواردی واقعا قانع شده باشند، با تسامح پذیرفته و برای کمک به دولت از طرح آن در جلسه علنی خودداری کردهاند. اکنون باید پرسید؛ غیر از نمونههای یاد شده که تمامی آنها از همراهی و همدلی مجلس با دولت حکایت میکند، کدام نمونه را میتوان آدرس داد که حاکی از سنگاندازی نمایندگان مردم پیشپای دولت باشد؟!
البته نمونههایی از نادیده گرفتن حق و جایگاه قانونی مجلس از سوی دولت را شاهد بودهایم که از آن میان تنها به یک مورد اشاره میکنیم و باقی میگذاریم و میگذریم، آقای روحانی بعد از رأی عدم اعتماد نمایندگان مجلس به آقای نیلی احمدآبادی، در صفحه «توئیتر» خود نوشت «افکارعمومی قضاوت خواهد کرد، افکارعمومی ملت ما نه فاصله را میپسندد و نه خدای نکرده لجبازی را»! و این پرسش منطقی و قانونی را بیپاسخ گذاشت که مگر نمایندگان مجلس برخاسته از رأی ملت نیستند؟ و یا مگر مطابق قانوناساسی، حضور وزراء در کابینه مشروط به رأی اعتماد آنان نیست؟ و مگر نه اینکه به قول حضرت امام (ره) «مجلس در رأس اموراست» «مجلس عصاره فضائل ملت است» و...
۲- به یقین جناب آقای دکتر روحانی به عنوان یک سیاستمدار حقوقدان و سرد و گرم چشیده میدانند که فتنه آمریکایی-اسرائیلی ۸۸ «خط قرمز» نظام است و مطابق اسناد غیرقابل انکار موجود، اصحاب و عوامل فتنه یاد شده تحت حمایت بیپرده مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس در پی براندازی نظام بودهاند و ایشان، خود بارها بر این واقعیت نفرتانگیز تاکید ورزیدهاند. از این روی بسیار بدیهی و به آسانی قابل پیشبینی بوده و هست که گزینههای دستاندرکار فتنه فقط هنگامی میتوانند از مجلس رأی اعتماد بگیرند که نمایندگان ملت به اسلام و انقلاب و نظام و خواست به صراحت اعلام شده مردم پشت کرده باشند. تعیین میزان و سطح وابستگی گزینهها به فتنه ۸۸ بر عهده مراجع قضایی است ولی همین اندازه که یک گزینه آلوده به فتنه باشد، نمیتواند برای تصدی جایگاه حساس و سرنوشتساز وزارت علوم مورد اعتماد مردم و نمایندگان آنها قرار گیرد. میفرمایند؛ توبه کردهاند! خب! چرا باید از توبهکردهها استفاده شود؟ میگویند؛ حضور و فعالیت آنها در فتنه ۸۸ قابل تردید است! بر فرض قبول، کدام عقلسلیم حکم میکند که اداره یک وزارتخانه حساس به گزینه مورد تردید سپرده شود؟! وزارتخانه که آزمایشگاه نیست! هست؟! باید به نمایندگان مردم حق داد که روزه شکدار نگیرند! میفرمایند؛ از ماهیت واقعی فتنه بیخبر بوده و فریب خوردهاند؟ خب! چگونه انتظار دارید وزارت علوم تحت مدیریت کسانی قرار بگیرد که درک آنان نسبت به ماهیت واقعی فتنه۸۸ از درک مردم عادی کوچه و بازار پائینتر بوده است؟! و اساسا کسانی که به علت نداشتن بصیرت، فریب خورده و - برخی از آنان- بیآنکه بخواهند در خدمت دشمنان اسلام و انقلاب و مردم درآمدهاند، از کجا معلوم که باز هم در موارد مشابه فریب نخورند؟! و... سایهنشینان دولت محترم از تمامی موارد فوق آگاهی کامل داشته و دارند، از این روی باید گفت اطمینان داشتهاند که گزینههای معرفی شده آنها نمیتوانند از نمایندگان مردم رأی اعتماد بگیرند، بنابراینجای این سوال است که با چه انگیزهای و برای چه منظوری در پی رأی عدم اعتماد مجلس بودهاند؟!
همین جا باید به نمونههایی از تلاش جانبی و حاشیهای برخی از دولتمردان اشاره کرد که نشان میدهد با هدف ترغیب نمایندگان به رأی عدم اعتماد صورت پذیرفته است. نظیر، اظهارات اهانتآمیز آقای آشنا مشاور فرهنگی رئیسجمهور علیه نمایندگان مجلس که دقیقا یک روز قبل از جلسه رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی مطرح شده بود و یا اظهارات آقای ترکان، مشاور دیگر رئیسجمهور محترم که توان رقابت صنعتی ایرانیان با بیگانگان را در حد و اندازه، پخت قرمه سبزی و آبگوشت بُزباش ارزیابی کرده بود! بدیهی است وقتی مشاور رئیسجمهور درباره توانمندی صنعتی کشور اینگونه قضاوت میکند، باید به نمایندگان مردم حق داد که به برنامههای ارائه شده برای پیشرفت علمی کشور با تردید نگاه کنند! اگر مشاوران رئیسجمهور محترم نتیجه منطقی و طبیعی اظهارات خود را نمیدانند، در جایگاه مشاور رئیسجمهور چه میکنند؟! اگر میدانند، آیا نباید احتمال داد که منظور آنان پیشگیری از رأی اعتماد مجلس به گزینههای پیشنهادی است؟!
شواهد یاد شده - که فقط اندکی از بسیارهاست- تردیدی باقی نمیگذارد و یا دستکم، این احتمال را در مقیاس گستردهای قوت میبخشد که گزینههای پیشنهادی با این انتظار و اطمینان معرفی شده بودند که نتوانند از مجلس رأی اعتماد بگیرند، به بیان دیگر، سایهنشینان یاد شده در دولت با رأی عدماعتماد مجلس به مطلوب خود رسیدهاند! اما، چرا؟!
۳- پاسخ به این سوال که در صدر یادداشت پیش روی نیز به آن اشاره شده است، را در چند محور میتوان پیگرفت.
الف: فتنهگران طی دو دهه گذشته نشان دادهاند که دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور را «آشفته» و «در تب و تاب» میپسندند آنان از سال ۷۸ تاکنون این خط دشمنپسند را با حمایت آشکار دشمنان بیرونی که بارها به اسناد مکتوب آن اشاره داشتهایم، دنبال کردهاند - این اسناد در آیندهای نزدیک به صورت کتاب منتشر خواهد شد- بنابراین، با معرفی گزینههای غیرقابل اعتماد و بیوزیر ماندن وزارت علوم، همراه با تبلیغات گسترده و هماهنگ داخلی و خارجی، همان مقصود را دنبال میکنند. مقصودی که سامان گرفتن وزارت علوم مانع آن خواهد بود.
ب: مدعیان اصلاحات بارها به صراحت اعلام کردهاند که دولت آقای روحانی را «رحم اجارهای»! میدانند، از این روی در پیگیری اهداف انحرافی خود کمترین دغدغهای نسبت به تضعیف دولت محترم ندارند بلکه همزمان با تضعیف دولت آقای روحانی، دوران اصلاحات و سازندگی را بزک کرده و به زعم خویش با عنوان آلترناتیو مطلوب معرفی میکنند.
ج: متأسفانه دولت محترم در تحقق بخشی از وعدههای خود، مخصوصا در عرصه اقتصاد و اشتغال ناکام بوده است. سایهنشینان با معرفی گزینههایی که از رأی عدم اعتماد نمایندگان به آنها اطمینان دارند، تصویری دروغین از تقابل مجلس با دولت ارائه میکنند و از این طریق ناکامیها و کمکاریهای خود را به کارشکنی مجلس! نسبت میدهند و... موارد دیگری که به بعد موکول میکنیم.