به گزارش گروه اشتغال «خبرگزاری دانشجو»، امروزه داشتن نیروی جوان و محرک برای هر کشور و جامعه ای یک مزیت و امتیاز تلقی می شود و در تمامی کشورهایی که دچار پیری جمعیت شدهاند که در میان آنها کشورهای توسعه یافته نیز دیده می شود، با مشوق های مختلف به دنبال افزایش زاد و ولد بوده تا بتوانند این سرمایه عظیم را در جامعه ی خود احیا کنند. اما گویا داشتن این سرمایه برای کشور ما نه تنها نعمت نیست بلکه به معضلی بزرگ تبدیل شده است!
طبق آخرین اطلاعات مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری جوانان 15 تا 29 سال در کشور 2/20 درصد اعلام شده که تعدادی از کارشناسان اقتصادی بر آن انتقاد داشته و معتقدند در این آمار اشتغال پایدار مطرح نیست و مشاغل فصلی و حتی ساعتی در این آمار گنجانده شده است.
فارغ از مباحث فوق و شواهد عینی بیکاری در جامعه؛ در حال حاضر بیش از 2 میلیون نفر جمعیت جویای کار در کشور وجود داشته و ورود سالیانه دستکم 5/1 میلیون نفر دیگر به دانشگاهها و خروج آنها در یک دوره 2 تا 4 ساله به امید یافتن شغل از دانشگاه، موضوعی است که به دلیل فراهم نبودن زمینه های اشتغال به عنوان یکی از مهم ترین دغدغه های کشور شناخته می شود.
این درحالی است که علی ربیعی وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی نیز چندی پیش در مصاحبه ای از ورود 4 میلیون فارغ التحصیل جدید دانشگاهی در آینده ای نزدیک به بازار کار سخن گفته بود.
بسیاری از کارشناسان و متخصصان اقتصادی هم بر این باورند که پیک تقاضا برای کار در ایران تا سال های آینده ادامه خواهد یافت و در صورتی که اشتغال زایی مناسبی صورت نگیرد، به معنای ادامه بحران بیکاری در ایران تا سالیان متمادی است.
امروز ضمن گسترده شدن سطح بیکاری، شاهد ابتلای اقشار تحصیلکرده به این بیماری هستیم. اقشاری که دامنه تحصیلات عالی ندارند آمادگی پذیرش بسیاری از مشاغل را دارند، اما افرادی که تحصیلات دانشگاهی دارند توقعات و انتظارات بیشتری از پذیرش نوع شغل دارند و این مسئله به تشدید شرایط بیکاری دامن می زند.
طبق برآوردهای صورت گرفته، رشد تشکیل سرمایه کشورمان در سال 91 منفی بوده و در سال 92 تنها 1.3 درصد رشد داشته است. بنابراین چگونه می توان انتظار داشت با این حجم اندک سرمایه گذاری، شغلی برای جوانان در کشور فراهم شود.
با وجود اینکه بیکاری در سطح نسبتا وسیع از جمله ویژگی های بارز اغلب کشورهای در حال توسعه می باشد و عواملی چون ناتوانی بخش تولید در جذب نیروی کار، استفاده از روش های تولیدی سرمایه بر به جای کاربر، کمبود سرمایه و ... این موضوع را تشدید می کند؛ اما سوال مهمی که مطرح می شود این است که برنامه ریزی منسجمی برای حل معضلات اقتصادی فوق و دیگر عوامل صورت پذیرفته است؟! آیا کسی به دنبال اشتغال زایی برای سرمایه عظیم جوان در جامعه است؟!!
اگر بخواهیم جواب سوال را در شواهد موجود در جامعه و یا اقدامات متولیان این بخش جستجو کنیم به جواب مشخص و قابل استنادی برخورد نخواهیم کرد.
در هر صورت آنچکه باید مورد توجه مسولین امر قرار بگیرد اینکه بیکاری تنها یک معضل اقتصادی نیست و عدم رفع آن باعث تبعات سنگین اجتماعی، فرهنگی و.... خواهد شد و با توجه به ریشه ای بودن این مهم در تنگناهای ساختاری کشور باید در اندیشه مجموعه ای از تلاش ها و تدبیرها برای حل آن بود.
این در حالی است که کم توجهی و عدم سرمایه گذاری در مزیت های نسبی کشور مانند کشاورزی زمینه مهاجرت بسیاری از جوانان را از روستاها به شهرها و در جهت پیدا کردن شغل به وجود آورده که این مسئله ضمن برهم زدن توزیع جمعیتی شهرها و روستاها و تشدید بیکاری در شهرها، وضعیت تولید در روستاها را به مخاطره انداخته است.
منبع: دانا