به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، سالی که اواخر ماه مبارک رمضان مقارن با تحویل سال شمسی و نوروز بود، مرحوم بافقی، در شبهای ماه مبارک، مراسم دعا و نیایش در مسجد بالاسر حضرت معصومه (س) داشتند که در این مراسم، افراد متدیّن و مقدس شرکت میکردند.
در شبی که مقارن با تحویل سال نو بود، در غرفههای بالای حرم که حجم کوچکی داشت، زنان مکشفهای ظاهر شدند که میگفتند از خاندان رضا خان هستند. مردم با دیدن این منظره به شدت ناراحت شدند و در مقام اعتراض، به افرادی همچون حاج شیخ محمد تقی مراجعه کردند و ماجرا را با ایشان در میان گذاشتند. ایشان مورد علاقه مرحوم حاج شیخ عبدالکریم بود و برخی از کارها ی حاج شیخ را انجام میداد. مرحوم بافقی تحقیق کردند تا ببینند آیا این قضیه صحت دارد یا خیر؟ دیدند که آری. لذا به همه مردم حتی آنها که از حضور زنان مزبور اطلاع نداشتند، خبر دادند که در حرم حضرت معصومه (س) چنین وضعیتی حاکم است. در این حال، سیدی معمم به نام آقای ناظم که اهل تهران بود، بر فراز منبری که در صحن طلا قرار داشت رفت و مراتب اعتراض خود را از این وضعیت اعلام کرد. مردم، همه در جنب و جوش بودند تا در این مورد کاری بکنند برخی از افراد معتقد بودند که موقع تحویل سال است، وقت خشم و ناراحتی نیست. برخی دیگر اعتقاد داشتند که زنان مزبور، از خانواده رضاخان نیستند، بلکه زنان دیگری هستند که وادار به این کار شدهاند.
به هر تقدیر، تصمیم گرفته شد که از این امر جلوگیری شود. لذا جمعیت حاضر که من هم جزو ایشان بودم، به سمت پلهای که به غرفههای مزبور منتهی میشد، حرکت کردیم. موقعیت پلهها دقیقاً بین ایوان آئینه و صحن طباطبایی بود. البته این صحن در حال حاضر مسقف شده است، ولی قبلاً فاقد سقف بود و احکام مسجد را نداشت و آقازاده، حاج آقا حسین قمی بانی شدند تا آنجا مسقف شود. میدانید که بعد از ارتحال آقا سید ابوالحسن، سه مرجع که هر سه دارای پسوند طباطبایی بودند، مطرح شدند: یکی حاج آقا حسین بروجردی طباطبایی، دیگری آقای حکیم طباطبایی و سومی حاج آقا حسین قمی طباطبایی. روی همین اعتبار صحنی را که فرزند حاج آقا حسین، سقف دار نمودند، به نام مسجد طباطبایی میخوانند.
وقتی جمعیت معترض، از جمله حقیر که در آن ایام طلبه جوانی بودم، به پلهها نزدیک شدیم، یکصدا اعلام کردیم که زنان بیحجاب باید چادر سر کنند و از حرم خارج شوند. خدمه آستانه که در میان آنها افراد قوی بنیه هم مشاهده میشدند، از راه رسیدند و جمعیت را از آن محدوده دور کردند و وعده دادند که ما خودمان مسأله را حل خواهیم کرد. زنها خودشان چادر به سر خواهند کرد، اما ابتدا مردم باید متفرق شوند. جمعیت به تدریج پراکنده شدند و بعد هم تحویل سال اتفاق افتاد و پس از آن، حرم خلوت شد و زنها هم رفتند و قضیه فیصله پیدا کرد.
* خاطرات آیت الله سید حسین بُدَلا، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص۱۲۲-۱۲۳
منبع: فرهنگ نیوز