به گزارش گروه فضای مجازی«خبرگزاری دانشجو»، در کشور ما تاریخچه جنبش دانشجویی را با 16 آذر 1332 یکی می دانند. چه اینکه پیش از آن نیز حرکت های صنفی بین دانشجویان آفغاز شده بود ولیکن هیچ کدام به وسعت و عمق 16 آذر 1332 نبوده و نیست. از 16 آذر 1332 تا 16 آذر 1388 فاصله از زمین تا آسمان است. در آذر 32 دانشجویان در برابر زیاده خواهی های آمریکا قد علم کردند و در آذر 88، بودند کسانی که دنباله جریان فتنه را گرفتند تا یاری دهنده سران فتنه در وقوع انقلاب رنگین باشند.
از آن روز تا به امروز، هر ساله 16 آذر از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است. شاید همین حساسیت ها بود که مجلس را بر آن داشت تا فردی را به منصب وزارت علوم بگمارد که وابستگی به جریان فتنه نداشته باشد. اکنون این فرد در منصب وزارت علوم است و نمایندگان از او می خواهند که به خطوط قرمز اعلامی اش پایبند باشد و راه دانشگاه را بر فتنه گران ببندد. یکی از این افراد قاسم جعفری سخنگوی کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی است. او به تسنیم گفته «روز 16 آذر امسال آزمون خوبی برای بیان دیدگاهها و مواضع وزیر جدید علوم، تحقیقات و فناوری است. به عنوان یک دانشگاهی و به عنوان کسی که سالها مدیر دانشگاه بودهام، معتقدم که 16 آذر به نظام اختصاص دارد و فرصتی برای بیان حقانیت نظام است. 16 آذر امسال از طرفی نیز فرصت مناسبی برای وزیر علوم برای اثبات مواضع و دیدگاههایش در زمینه بازگردان ثبات و آرامش در دانشگاهها و مقابله با گروههای تندرو محسوب میشود.
امروز بیش از سایر مسئولین، این مجلس است که چشم انتظار عملکرد فرهادی است. بهارستان نشینان توقع پایبندی به اظهارات فرهادی را دارند و اگر خلاف این اتفاق صورت گیرد، دولت باید کم کم به فکر معرفی گزینه دیگری برای تصدی وزارت علوم باشد. البته نمایندگان فرهادی و عملکرد مثبتش را به یاد دارند و می دانند که او نخواهد گذاشت که عناصر ساختار شکن در این روز از جو آرام دانشگاه بهره برداری سیاسی بکنند.
در این بین نباید از نفوذ جنبش دانشجویی در دانشگاه غافل بود. حتی اگر کسانی بخواهند در دانشگاه با دشمنان نظام همگامی داشته باشند، این جنبش دانشجویی است که مقابل آنان می ایستد. این جریان 61 ساله آبرویی به واسطه سه قطره خون 16 آذر 32 آبرویی کسب کرده که نخواهد گذاشت به آسانی به زمین بریزد. در شانزدهم آذر 1332 که دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران نسبت به حضور معاون رئیسجمهور آمریکا در ایران اعتراض کردند و 3 دانشجو شهید شدند، تا به امروز که بیش از 60 سال از آن ماجرا می گذرد، جنبش دانشجویی تلاش کرده در مسیر استکبارستیزی گام بردارد اما در این بین این جنبش با فراز و فرودهایی نیز همراه بوده است.
* دانشگاه رضاخانی علیه رضاخان
زمانی که در حکومت رضاخان، اولین دانشگاه تاسیس شد، او هیچ گاه گمان نمی کرد این محل، پایه های حکومت خود و فرزندش را تتا چه اندازه سست خواهد کرد.پس از تاسیس اولین دانشگاه در ایران، به مرور زمزمه آگاهی بخشی در میان دانشگاهیان شنیده میشد. تشکیل اولین تشکل دانشجویی و اسلامی در اوائل دهه بیست با نام انجمن اسلامی دانشجویان، از حرکت انتقادی تازه و سازمان یافتهای که به نوعی جرقه تشکیل جنبش دانشجویی در عرصه آموزش عالی بود، حکایت داشت. جریانی که مخالف اقدامات حکومت رضاخانی بود.
* آغاز حرکت استکبارستیزی دانشجویی
پس از کودتای 28 مرداد 1332، رژیم وابسته پهلوی که توانست با کمک اربابان آمریکایی بر اریکه قدرت باز گردد، درصدد برآمد تا پایههای حکومت خود را تثبیت کند، اما غافل از اینکه مقاومت مردم به طور کامل از بین نرفته و ایران در اولین فرصت خشم و انزجار خویش را نشان خواهد داد. بر همین اساس نیز دانشجویان از 14 آذر اعتراضات خود را آغاز کردند ولی در 16 آذر، گارد تا دندان مسلح رژیم پهلوی برای اولین بار وارد صحن دانشگاه شد و با حمله به دانشجویان بیپناه سه تن از آنان را به شهادت رسانند.
از آن پس دیگر دانشگاه تنها محل تحصیل علم نبود و در کنار آن دانشجویان سیاست نیز میآموختند. اقدامات جنبش دانشجویی و همنوایی و همراهی آنان با خط سیر جامعه در سال 57 و آگاهی بخشی به توده مردم و انتقاد از دستگاه طاغوتی وقت، یکی از مولفههای تاثیر گذار در پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی بود.
جنبش دانشجویی اما در دهه 60 همواره دست برادری به رزمندگان داد و در طول هشت سال جنگ تحمیلی نقش خود را در تاریخ این سرزمین پر رنگ تر کرد اما در عین حال دانشگاه نقش آگاهی بخشی خود و انتقاد از مسئولان را فراموش نکرد هرچند به واسطه شرایط خاص کشور این نقش کمتر به چشم میآمد.
* افول جنبش دانشجویی در دولت هاشمی
پس از پایان جنگ اما اوضاع کمی دگرگون شد. در دوران سازندگی بنابر دلایلی نقش جنبش دانشجویی بسیار کمرنگ به چشم میآمد. تشکلهای دانشجویی بسیار محدود فعالیت میکردند و به نوعی در حال پوست اندازی بودند در واقع مرور آن دوران نشان میدهد که فعالین و تشکلها به سمت و سوی همخوانی خود با ظرفیتهای تازه و مطالبات بروز شده نیل مییافتند. در این دوره جنبش دانشجویی شاید ناخواسته حالت گوشه نشینی و انزوا را پیش گرفت.
* ساختارشکنی تندروها در دولت خاتمی
اما این دوره زیاد درازا نداشت و در انتخابات ریاستجمهوری هفتم، بخشی از بدنه جنبش دانشجویی به سمت حمایت از سیدمحمد خاتمی رفت و همین عامل نیز سبب شد تا دانشجویان با برگزاری کرسیهای آزاداندیشی، مناظرهها، و سخنرانیها فضای موجود جامعه را بازتر کنند. با وجود اینکه جنبش دانشجویی در فکر نقد نهادها و سازمانها بود اما در میان تعدادی تشکلها کاستیهایی بوجود آمد. یکی از این کاستیها این بود که هنگامی که تعداد زیادی از فعالان دانشجویی به دولت اصلاحات گرایش پیدا کردند، برخی از آنان خود وابسته به کانونهای قدرت شدند به همین سبب وظیفه نقادی خود را به مجریان امور فراموش کردند. علاوه بر این موضوع، برخی از فعالان دانشجویی و تشکلها از آرمانهای خود فاصله گرفتند به گونهای که رفتارهایی انجام دادند و شعارهایی در راستای خروج از حاکمیت سر میدادند که دشمنانه و در راه مبارزه با استکبار خارجی در تضاد بود. شاید یکی از اصلیترین نمودهای واقعی این اتفاق را بتوان در 18 تیر 78 و میان داری دفتر تحکیم وحدت و برخی از عناصر ااسبق این جریان که مسئولان دولتی بودند، یافت که سرانجام نیز این تندرویها تیشه به ریشه تحکیم وحدت زد و این تشکل مستحکم را منشعب کرد.
*دولت نهم، پاسخی به ساختارشکنیها
جنبش دانشجویی اصیل که از وابستگی به قدرت در دولت اصلاحات پرهیز میکرد، با تجربه 8 ساله و بلوغ فکری حاصل از پاسخ به هجمههای اصلاحات، در انتخابات ریاستجمهوری نهم تمام قد وارد میدان شد و از محمود احمدینژاد به عنوان نماد عدالت و سادهزیستی حمایت کرد و همین حمایت و پشتیبانیها، احمدینژاد را از نارمک به پاستور فرستاد.
اما در دولت نهم جریان دانشجویی کمی معتدلتر عمل کرد و از افراط پرهیز کرد. همین امر نیز فضای سیاسی دانشگاه ها را پویاتر نمود. البته از طرفی دیگر در این سالها، تشکلهای انقلابی برعکس دوران اصلاحات که تشکلهای ساختارشکن فرصت بروز و ظهور داشتند، قدرت یافتند. اما در سال 88 و انتخابات پر صدا و صدای آن، بار دیگر جریان تندروی دوران اصلاحات مجال تنفس پیدا کردند.در مقابل اما جریان دانشجویان انقلابی نی بیکار ننشستند و به حمای تز کاندیدای موردنظرشان پرداختند و در نهایت نیز احمدینژاد با 24 میلیون رای پیروز انتخابات شد. پس از بروز فتنه و پشتیبانی از آن در دانشگاه، و همچنین تحرکات بیرونی دانشگاه، فضا برای تحرک جنبش دانشجویی به مراتب سختتر شد. از سوی دیگر در این سالها تشکلها به جای اقدامات پیشرونده و فکری تنها در بیانیه صادر و تجمع برگزار میکردند که این عامل هم در رکود نسبی آنان بیتاثیر نبود.
با این حال اما جنبش دانشجویی اگرچه در برهههایی با رکود و رخوت همراه بوده ولی در بزنگاههای تاریخ به رسالت خویش به درستی عمل کرده است. به عنوان مثال در فتنه 88 و حوادث پس از آن، این جنبش دانشجویی بود که فضای دانشگاهها را از دست سران فتنه و طرفداران آنان درآورد و نگذاشت همچون فجایع 18 تیر 1378 در دانشگاه اتفاق بیفتد. برگزاری همایشها، سخنرانیها و کرسیهای نقد و بررسی، پاسخ آنی به بیانیههای سران فتنه و روشنگری بخشی از عملکرد جریان دانشجویی در حوادث پس از انتخابات سال 88 بوده است. اما با این حال جریان فتنه که در ایام منتهی به 16 آذر در افول کامل فرو رفته بود، سعی داشت که با یک حرکت جدی از دانشگاه در روز 16 آذر، موج دانشجویی را به بیرون دانشگاه و خیابانهای همجوار بکشاند تا از این طریق، به اهداف خود برسد ولی جنبش دانشجویی مسلمان با درایت و هوشیاری، دانشگاه را به تصرف خود درآورد و مانع از بلوایی دیگر در کشور شد تا اینکه در 9 دی، میخ آخر بر تابوت فتنه کوبیده شود.
*جنبش دانشجویی و رسالتی بر زمین مانده
اکنون اما اگر به بررسی عملکرد جنبش دانشجویی در سالهای پس از انقلاب بپردازیم میتوان گفت که جنبش دانشجویی نتوانسته آنگونه که باید و شاید به رسالت تاریخی خود عمل کند و آنچنان که بایسته و شایسته این سازه رفیع است، به نقش آفرینی بپردازد و از همین رو متاسفانه نتوانسته به آرمانهای خود دست پیدا کند. قطعا ساختار نظام جمهوری اسلامی و ظرفیتهای قانونی مندرج در قانون اساسی پتانسیل بالقوهای را برای بروز و ظهور کنشهای قاعدهمند و ظرفیت افزا فراهم کرده. بیگمان میتوان جنبش دانشجویی بایستی بیپرواتر و بدور از مصلحت اندیشیهای نا لازم تا آنجا که به کیان نظام مقدس جمهوری اسلامی آسیبی نرسد انتقاد کند. در مقابل هم مسئولان امر باید تحمل نقد پذیری خود را بالا ببرند و به سخنان جنبش دانشجویی گوش فرا دهند که لطایف و ظرایف منفعت افزای بسیاری بر این رویکرد مترتب است.
اکنون اما با روی کار آمدن دولت یازدهم، جنبش دانشجویی ورود خوبی به عرصه سیاست و فرهنگ داشته است. آنان در همان ابتدای توافق ژنو نگرانی خود را از عواقب این توافق اعلام کردند و برای آن کمیته صیانت از منافع ایران تشکیل دادند. در کنار این مسائل اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل، دفتر تحکیم وحدت و جامعه اسلامی دانشجویان در 16 آذر امسال به جهت انتقاد از شیوه برگزاری این مراسم و عدم ارائه تریبون به آنان، با انتشار بیانیه ای اعلام کردند از حضور در مراسم 16 آذر که با حضور رئیس جمهور برگزار می شود، خوددداری خواهند کرد تا این اقدام پاسخی به تریبون یک طرفه دولتی ها باشد.
منبع: سراج24