به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، اکبر گنجی مقالهای نوشته و با طرح ادعاها و اطلاعات درست و غلط، مدعی شده حماسه دهها میلیونی اربعین سیدالشهدا یک رویداد سیاسی است. او میگوید اربعین امام حسینعلیهالسلام یک قدرتنمایی بزرگ شیعیان است. او در ادامه این مقاله اما علیه این اقدام موضع گرفته و مدعی شده جامعه ایرانی زیر خط فقر است و باید هزینههایی که برای تامین جان زائران اربعین حسینی درنظر گرفته شده، در اختیار مردم نیازمند قرار گیرد! او در دفاع از دولت نیز به مراجع تقلید حمله کرده و نوشته چرا مراجع درباره برپایی باشکوه مراسم اربعین به دولت توصیه میکنند!
خب! آقای اکبر گنجی نگران معیشت مردم شده است! اما نه به خاطر نصف شدن ارزش نفت مردم و خسارات دهها میلیارد دلاری به کشور! نه به خاطر افزایش 30 تا 100 درصدی قیمت نان! نه به خاطر سرنوشت نامعلوم یارانه نقدی! بلکه به خاطر هزینههایی که میگوید جمهوری اسلامی برای حفظ جان زائران اربعین سیدالشهدا در نظر گرفته است. عصبانیت این چهره اصلاحطلب مشهود است اما چرا؟
1- اصلاحطلبان پیش از این و در دوره اصلاحات بارها و بارها اعلام کردند و نشان دادند نسبت به فعالیت در چارچوب «حکومت دینی» ناسازگارند. مرام آنان لیبرالیسم است و این در پهنه وسیعی با دین نمیسازد! و به همین دلیل دولت اصلاحات به کلکسیونی از اهانتها به مقدسات تبدیل شد. اهانت اصلاحطلبان به مقدسات در واقع در راستای همان چیزی بود که علیرضا علویتبار میگفت: «جامعه ایران فاز سنتی خود را پشت سر گذاشته و میخواهد مدرن و صنعتی شود اما در این جامعه هنوز خدا نمرده است. بنابراین ما چگونه میتوانیم به این وضعیت چیره شویم». نسخه نیچه را خاتمی هم داشت. آن سخن معروف محمد خاتمی هنوز از یادها نرفته که «دین» را تهدید میکرد در صورت ناسازگاری با آزادی، محکوم به شکست است! حکومت دینی به کار خود ادامه داد و آنکه در نهایت شکست خورد خود خاتمی بود. هیچ راهپیمایی هم علیه خدا برگزار نشد تا علویتبار هم بفهمد خدا هیچگاه در این جامعه نمیمیرد! اما چرا؟
2- بیحرمتی اصلاحطلبان به عاشورای حسینی در سال 88 یک اتفاق نبود. زمزمههای بیحرمتی اصلاحطلبان به عاشورا همزمان با طرح شعار آزادی بیان شروع شد! سعید حجاریان، همانکه اصلاحطلبان با انگشت اشاره او خم و راست میشوند؛ فروردین 1378 اولین تیر را به مفاهیم عاشورایی شلیک کرد. او تلاش کرد عاشورا و قیام امام حسین را فاقد مشروعیت القا کند. این عین عبارات حجاریان در 31 فروردین 78 در روزنامه ایران است: «تفکر فقهی نمیتواند فرهنگ عاشورا را بازسازی کند، فوقش فقه میتواند امر به معروف و نهی از منکر را واجب کند ولی این مساله گنجایش مبارزه مسلحانه را ندارد؛ عرفان است که فرهنگ عاشورایی میسازد». حجاریان فرمان را صادر کرد. صدها بار در رسانهها و هزاران بار در سخنرانیها حمله و اهانت به عاشورا و امام حسین(ع) و فرهنگ عاشورا صورت گرفت که یکی از معروفترین آنها اهانتی بود که شاید حتی سلفیها نیز از بیان آن ابا دارند و آن ادعای شهادت امام حسین(ع) و غزوه احد و جنگهای حضرت علی(ع) بود! هدف این حملهها را نیز روزنامه نشاط در تاریخ 30 فروردین 1379 فاش کرد و نوشت که عاشورا دیگر به کار ما نمیآید! «شیعیان برای استفاده خود به آن (عاشورا) تأکید فراوان ورزیدند و کوشیدند تا نور فروغ این حادثه خاموش نشود... در روزگار حاضر هیچ یک از این عوامل عاطفی دیگر به کار ما نمیآید». اصلاحطلبان در راستای حذف مقدسات از جامعه، تمرکز ویژهای بر تحریف و تخریب قیام عاشورا داشتند. باز هم باید این سوال را پرسید که چرا؟
3- فرهنگ و فلسفه قیام اباعبداللهالحسین(ع) نفی جریان اصلاحات است! تمام مفاهیمی که اصلاحطلبان خود را مفتخر به آن میدانند در تعارض مستقیم با قیام امام حسین و رفتار ایشان در صحرای کربلاست! کدام مفاهیم اصلاحطلبی را میتوان در صحنه کربلا دید؟ هیچکدام! امام حسین(ع) برای چه ایستاد، خون داد و برای چه آرمانی، جسارت و اهانت به خاندان اطهرش را به جان پذیرفت؟ لیبرالیسم در مقابل این سوال گنگ است. نافهم است و به خاطر همین نافهمی است که سعید حجاریان همین اواخر گفت: «عملکرد ائمه بعد از عاشورا عقلانی شد!» این جمله تئوریسین اصلاحات یک اعتراف بزرگ است. آنها به عاشورا و قیام امام حسین(ع) نقد دارند! و قیام اباعبدالله را که واقعیترین حرکت اصلاحی بعد از وفات پیامبر بود ـالعیاذ باللهـ غیرعقلانی میدانند. دلیل این معاندت نیز مشخص است. قیام امام حسین(ع) یعنی اعتبار بخشیدن و مشروعیت دادن به تشکیل حکومت دینی! یعنی تا پای جان ایستادن برای برپایی نظام اسلامی! ریشه دشمنی اصلاحطلبان با قیام کربلا اعتقاد امام معصوم به برپایی حکومت دینی و ایستادگی تا پای جان برای نپذیرفتن حکومت غیر دینی است! جریان اصلاحطلبی تمام مفاهیم و نمادها و گزارههایی را که مقوم حکومت دینی باشند مورد هدف قرار میدهد. از قیام عاشورا و امام معصوم(ع) گرفته تا منادی و بنیانگذار حکومت دینی در دوران معاصر یعنی امام خمینی(ره) مورد هجوم جریان اصلاحطلب قرار میگیرد و به همین خاطر همین اکبر گنجی در دوران زنده باد مخالف من، گفت: «امام خمینی باید به موزه سپرده شود!»
***
قیام اباعبدالله و عزاداریها و حرکتهای مربوط به قیام سیدالشهدا از جمله اربعین حسینی، همه مفهومی سیاسی دارند. سیاست را از قیام اباعبدلله حذف کنند؛ تشیع انگلیسی جایگزین میشود. همان تشیعی که برای امام حسین(ع) قمه میزند اما دوست فتنهای است که قیام امام حسین را غیر عقلانی میداند!
میراث سیدالشهدا بزرگترین منبع و مرجع فرهنگی در دنیای اسلام است. همان که امام خمینی (ره) گفتند: «محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است».
منبع: وطن امروز