به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، تحرکات انتخاباتی محمد رضا عارف این روزها با اظهار نظرها و اعلام مواضع صریح او رنگ و بوی جدی تری به خود گرفته است. او بر خلاف سایر بازیگران سیاسی منکر این موضوع نمی شود که در سال آینده یکی از کاندیداهای نمایندگی مجلس است . بلکه بر عکس در بیشتر اظهاراتش تاکید دارد که باید برای تسخیر صندلی های بهارستان تلاش جدی صورت گیرد.
عارف بعد از کناره گیری از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 حتی حاضر به قبول پست در دولت روحانی نشد و تمام عزم خود را جزم کرد تا در انتخابات آینده مجلس بتواند خود را به عنوان گزینه مهم اصلاح طلبان مطرح کند.
او برای محقق کردن اهدافش استراتژی چند وجهی را پیشه خود کرده و به عبارتی سعی دارد علاوه بر ظرفیت سازی از ظرفیت های جناح مخالف خود نیز نهایت بهره را ببرد. به عنوان مثال او در تلاش برای تعامل با لایه هایی از اصولگرایان است و اعتقاد دارد که می توان از ظرفیت جریان اصولگرایی بر مبنای آنچه در مرامنامه بنیاد متبوعش یعنی خردورزی بر آن تاکید شده استفاده مطلوب کرد.
عارف از این استراتژی با عنوان هماورد سازی جریان ها و شخصیت های بارز نظام نام می برد. تیر ماه 92 و اندکی بعد از انتخابات هنگامی که او همه کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری را افطار به منزل خود دعوت کرد، سعید جلیلی نخستین کسی بود که زنگ خانه او را به صدا در آورد. با اینکه او مدعی اصلاح طلبی است و حتی با نامه خاتمی از انتخابات کنار کشید، سعی او این بود که همه چهره های راست و چپ را در یک جا گرد هم آورد.
بر اساس بررسی های مستند صورت گرفته، اتحاد اصلاح طلبی – اصولگرایی از جمله ایده های عارف برای اداره کشور است که او از آن با عنوان جمع کردن نیروهای موثر نظام در زیر یک پرچم نام می برد و اساسا یکی از دلایل خود برای برپا کردن افطاری بعد از انتخابات همین موضوع تعامل نیروهای نظام ( چپ و راست) برای اداره موفق کشور بود.
از جمله اقدامات و اظهارات اخیر او طی چند ماه گذشته می توان به این موارد اشاره کرد:
1 – گعده دوستانه با اصولگراها در مجمع و تلاش برای رسیدن به نقطه تفاهم مشترک و کم کردن فاصله میان 2 جریان اصولگرا و اصلاح طلبی که از سال 88 به این سو دچار آسیب شد.
2- تلاش برای قراردادن جریان اصلاح طلبی در داخل نظام و حاکمیت و خارج کردن آن از محوریت افراد تندرو و گفتمان های برانداز و تاکید بر اینکه گفتمان "اصلاحات حقیقی " گفتمان انقلاب است . او در این راستا تحصن مجلس ششم را اشتباه دانست و گفت که باید با ساز و کارهای درون نظام پیش رفت .
3- مخالفت با برقراری رابطه ژنرال – پیاده نظام در جریان اصلاحات که استراتژی مشارکت و سازمان مجاهدین بود و ابداع ایده " ایجاد پل عبور" برای در مسند قرار دادن نخبگان و عقلا از طریق سازمان حزبی ، به این معنی که قرار نیست ژنرال های حزب از طریق اعضا و پیاده نظام به مسند قدرت برسند بلکه این بار راه رشد اعضا برای پیشرفت از طریق حزب باز خواهد بود.
4- رد ایده مثلث هاشمی، خاتمی ، عارف برای انتخابات آینده با تاکید بر اینکه هنوز صحبتی با آنها صورت نگرفته است. دلیل احتمالی این موضوع نقل قول های تائید نشده مبنی بر احتمال سر لیست نبودن عارف است . وی حتی در واکنش به اظهارات خاتمی مبنی بر ضرورت تعامل اصلاح طلبان با حاکمیت و در پاسخ به این ابهام که آیا این تعامل قبلا وجود نداشته که خاتمی چنین موضوعی را مطرح کرده گفت: باید این موضوع را از خود خاتمی پرسید !
نکته ای که در این بین کلیدی به نظر می رسد سیاست یک بام و دو هوای برخی لیدرهای جریان اصلاح طلبی است . به عنوان مثال عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات درباره چرايي حمايت اصلاحطلبان از روحاني در حالي كه عارف نامزد جريان اصلاحطلب بود، تصريح كرد: من اول بايد يك اصلاحي بكنم؛ نه عارف و نه روحاني هيچكدام كانديداي اصلاحطلبان نبودند. اصلاحطلبان اول روي خاتمي و بعد روي هاشمي نظر داشتند كه منتفي شد.
این گونه سیاست های نا مشخص موجب می شود عارف به سمت نوعی استقلال گفتمانی منفک از قرائت رسمی موجود در جریان اصلاح طلبی حرکت کند و همه تخم مرغ هایش را در سبد این دسته از اصلاح طلبان قرار ندهد.
در مجموع به نظر می رسد عزم جدی عارف برای انتخابات آینده مجلس با توصیه پذیری و حتی دستورات خاص قابل تغییر نباشد . او گفته " نه توصيه فراقانوني ميپذيرم و نه هيچگاه توصيه غيرقانوني ميکنم" ، بنا بر این مسلم است که عارف به خاطر وجاهت اجتماعی که در میان مردم و نیروهای انقلاب دارد ممکن است حتی مورد اقبال برخی افراد و گروههای جریان اصولگرا نیز واقع شود .
منبع: فردا