يك دقيقه سكوت
شعري از علي محمد مؤدب

يك دقيقه سكوت

خواهرانم!/ برادرانم!/ درگذشتگان به تاريخ اين خاك سرخ!/ بايد مثل خواهرم ندا/به خرداد 88 مي‌مرديد/تا به چشم مي‌آمديد/شايد/به احترام‌تان/يك دقيقه سكوت مي‌كردند.
۳۱ مرداد ۱۳۸۸ - ۰۰:۴۸
کد خبر: ۳۷۸۶۹

ما كار خودمان را كرديم
ما
در دو صفحة روزنامه
از مرگ عجيب تو نوشتيم
و سخنگوي اصلاحات* به خبرنگارمان خنديد
ما
خبر مرگت را
در روزنامه، تيتر يك كرديم:
«مرگ در اثر سرماخوردگي»
*
اما بايد آدم‌فضايي‌ها
با اسلحه‌هاي عجيب
تو را هدف مي‌گرفتند
تا ما هم
از دوربين تفنگ‌ آن‌ها
تو را در تلويزيون‌ها و پايگاه‌هاي اينترنتي مي‌ديديم
بايد صاعقه‌اي از آسمان مي‌آمد
بايد در آتشي سبز مي‌سوختي
تا به چشم بيايي
يا دست‌كم
بايد زيباتر مي‌بودي
يا در حين بازگشت از كلاس موسيقي
با گلوله‌اي مشكوك
كشته مي‌شدي
*
خواهرم، هاجر نويدي!
روستازادة جوان‌مرگ به تير 81
خواهرانم!
برادرانم!
درگذشتگان به تاريخ اين خاك سرخ!
بايد مثل خواهرم ندا
به خرداد 88 مي‌مرديد
تا به چشم مي‌آمديد
شايد
به احترام‌تان
يك دقيقه سكوت مي‌كردند.

 * عبدالله رمضان‌زاده، سخنگوي دولت وقت

/انتهاي پيام/

ارسال نظرات
captcha