به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، مجلس خبرگان رهبری، مجلسی است که قانون اساسی آن را این چنین توصیف مینماید: «خبرگان رهبری درباره همه فقهای واجد شرایط مذکور در اصول پنجم و یک صد و نهم بررسی و مشورت میکنند، هرگاه یکی از آنان را اعلم به احکام و موضوعات فقهی یا مسائل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل یک صد و نهم تشخیص دهند او را به رهبری انتخاب میکنند و در غیر این صورت یکی از آنان را به عنوان رهبر انتخاب و معرفی مینمایند. رهبر منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسئولیتهای ناشی از آن را بر عهده خواهد داشت.»(1) چنین مجلسی که انتخاب بالاترین مقام یک نظام اسلامی و به تبع آن ولی امر مسلمین جهان را دارد، بایستی حداقل صفات مربوط به رهبری را داشته باشند تا بتوانند به وظیفهی قانونی خود عمل نمایند. در واقع مجلس خبرگان، مجلسی برای خبرگان نظام اسلامی در زمینهی مشخص کردن ولایت امر است و مهمترین و تأثیر گذار ترین نقش سیاسی، اجتماعی و... را در جمهوری اسلامی ایران ایفاء مینماید. بر این اساس در این نوشتار به بررسی اوضاع این مجلس در ماههای اخیر و اهداف بعضی از جناحها میپردازیم.
الف) ریاست مجلس خبرگان رهبری
ریاست بر مجلس خبرگان رهبری، ریاست بر کرسیای است که هدایت و مدیریت بر اجلاسیه ها و موضع گیری هیئت رئیسه ی بالاترین و فراجناحیترین مجلس کشور را بر عهده دارد. تکیه زدن بر چنین کرسیای شاید اوهامی را در بعضی از عناصر معلومالحال و یا جناحهای سیاسی ایجاد نماید که بتوانند به وسیلهی آن ابزار قدرتی داشته باشند تا موج سواری رسانه ای و سیاسی علیه نهادهای حاکمیتی نمایند. غافل از اینکه یکی از شروط رهبری جامعهی اسلامی شجاعت میباشد و شجاعت در برابر فشارهای سیاسی یکی از پایین مراتب ماهویِ شئون رهبری است. بر همین اساس طمع ورزی عده ای سودجو و فرصت طلب از درگذشت عالم وارسته، آیت الله مهدوی کنی، نشان از جسارت و برنامه ریز پیچیدهی عناصر باقی مانده از فتنهی 88 است که به دنبال جبران آسیبهای قیام ملی 9 دی در پیچیده شدن طومار فتنه گران میباشند. لذا ایجاد فشارهای سیاسی (2) و در نهایت موج سواری رسانه ای در بلواهای خبری، رویکردی است که روزنامهها و رسانههای زنجیره ای به دنبال آن هستند تا بتوانند با فشار و تزریق سموم رسانه ای گزینههای حامی خود را بر کرسی ریاست مجلس بنشانند.
در این راستا، بایستی توجه داشت ریاست مجلس خبرگان رهبری، حداقلهای صفات اصول قانون اساسی در مورد جایگاه رهبری را داشته باشد تا بتوانند در مدیریت جلسات و نظارت بر رهبری، صاحب نظر و قابل اتکا باشد. اما افراد فاقد چنین جایگاههایی و به تبع آن اتخاذ رویکردهایی در چند سال گذشته که جایگاه نظام اسلامی را تضعیف نمودند و هیچ اهتمامی نسبت به مقام فصل الخطابی ولایت فقیه ندارند، یقیناً صلاحیت لازم بر تصدی چنین پست خطری را نخواهند داشت. و انتخاب آنان به عنوان ریاست مجلس خبرگان رهبری نه تنها به نفع آرمانهای اصلی نظام نیست بلکه ایجاد دو قطبی شدن جامعه و خسارتهای معنوی فراوان از آن نشئت میگیرد.
ب) حزب گرا نبودن خبرگان
یکی از مهمترین نکاتی که بایستی خبرگان رهبری به آن توجه داشته باشند، عدم تبعیت از احزاب و یا گروه خاصی در جایگاه عضو مجلس خبرگان رهبری است. کنار گذاشتن منفعتهای اسلام و نظام اسلامی توسط افرادی که کشف و انتخاب مقام ولایت امری را بر عهده دارند، میتواند خسارتهای جبران ناپذیری را به وجود آورد که دهها سال جنگ تحمیلی قادر به ایجاد آن نیست. بر این اساس بایستی به آن توجه داشت که در آیندهی نزدیک به ویژه در سال آینده، هجمههای مختلفی بر نظام اسلامی وارد میشود تا دستگاه انقلابی و فراجناحی و قانونی شورای نگهبان مجبور به تأیید بعضی از گزینههای سیاسی احزاب مختلف باشند تا بتوانند سهم طلبی و منعت طلبی خود را افزایش داده و به وسیلهی آن قدرت و ثروت حزبی خود را مستحکم نمایند. اما بر خلاف نیات شوم و اشتباهات راهبردی چنین افرادی، شورای نگهبان به عنوان یک نهاد انقلابی و اسلامی، هیچ گاه تسلیم چنین فشارهایی نگردید و تبعیت از قانون اساسی و احکام شرعی را بر خود واجب میداند.
ج) اهمیت و بصیرت آفرینی خبرگان
جایگاه علمی، اخلاقی و به تبع آن داشتن پایگاه اجتماعی مناسب، یکی از عناصر مهم در انتخاب خبرگان رهبری است. افرادی که پیشوای رهبری دینی منطقهی خود هستند میتوانند نقش قابل توجهی در بصیرت افزایی مناطق انتخاب شدهی خود داشته باشند و قادرند فتنههای مختلف را نابود ساخته و کشور را از حوادث مختلف نجات دهند تا جایی که بصیرت افزایی و نقش این افراد و عالمان در مناطق مختلف از تمامی عناصر رسانه ای و بصیرت آفرین بالا بوده است.
اما آنچه که باید به عنوان نتیجه گیری بیان داشت، توجه به مقابله با سیاست زدگی مجلس مهم و پر اهمیتی همچون مجلس خبرگان رهبری است که جایگاه فرا حاکمیتی و نظارتی بر بالاترین مقام نظام اسلامی دارد. مجلسی که به نمایندگی از ملت کشف و انتخاب رهبری جامعهی اسلامی را بر عهده دارند و میتوانند بصیرت آفرینی و ارتقای سطح دینی جامعه را دنبال نماید. در واقع خبرگان رهبری جریان حیاتی و اصلی نظام اسلامی است که در آن انتخاب رهبری دنبال میگردد. بر این اساس تکیه زدن بر کرسی ریاست این مجلس، بایستی توسط افرادی باشد که حداقل صلاحیتهای ادارهی مقام رهبری را داشته و بتوانند هدایت و مدیریت اجلاسیه های مختلف مجلس خبرگان رهبری را به نحو احسن انجام دهند. اقدامی که با تبعیت و خط گیری از احزاب سیاسی مختلف سازگار نبوده و روح شجاعت و بصیرت را از مجلس خبرگان رهبری میزداید.
پی نوشت:
1) اصل یک صد و هفتم قانون اساسی
2) http://www.khabaronline.ir/detail/382410
منبع: فرهنگ نیوز