به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، وزیر محترم اقتصاد در آخرین اظهار نظرشان فرموده اند که با نفت 25 دلاری هم کشور را بخوبی اداره می کنیم و به ناگه معاون اول رئیس جمهور وارد صحنه شده و می گویند که نفت 40 دلاری، ما را با مشکل روبرو خواهد کرد!!
حال شما قضاوت کنیدکدامیک از این عزیزان درست می گویند؟
آیا اینگونه بیانات نشان دهنده بی برنامگی و عدم هماهنگی تیم دولت نیست؟
یکی دو ماهی است که بحث کاهش قیمت نفت، کسری بودجه و بنابه تعبیر دولتمردان، عداوت و توطئه برخی از کشورهای غربی و عربی مطرح بوده که بیش از اینکه بدنبال چاره باشیم متأسفانه بدنبال عامل و یا عاملین این بحران می گردیم اما دولت محترم هنوز نتوانسته تصمیم درست و عاقلانه ای درخصوص قیمت پیشنهادی خود برای محاسبه هر بشکه نفت در بودجه سال 94 که این روزها در کمیسیون تلفیق مجلس درحال رسیدگی می باشد اخذ کند!!
از همین رو یکروز قیمت 72 دلار را پیشنهاد می کنند و روز دیگر وزیر اقتصاد بحث ازنفت 40 دلاری می کند و فردای آنروز حرف خود را تکذیب کرده و حرف از 65 یا 70 دلار می زند!! بالاخره قیمت چند؟
اگر کشور را می توان با بودجه 25 دلاری اداره کرد پس چرا اینقدر در برابر کاهش قیمت پیشنهادی نفت در بودجه مقاومت می کنید؟
بطور قطع این صحبت های دولتمردان بیشتر جنبه شعار و بنوعی بازی با کلمات برای دلخوشی مردم است تا شاید روز را از نظر روانی با خیر و خوشی به شب برسانند!
همین تناقض گوئی های اعضاء اقتصادی دولت اینجانب را مجدداً برآن داشت تا چند خطی به موضوع مهم بپردازم شاید مفید و تأثیرگذار باشد.
اینکه چرا دولت نرخ نفت در بودجه سال آینده را واقع بینانه پیشنهاد نمی کند و در برابر کاهش نرخ از خود مقاومت نشان می دهد امری مبهم و مجهول است، زیرا غالب صاحب نظران سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی اصرار بر این دارند که دولت باید قیمت پیشنهادی خود را تا حدی که امکان دارد کاهش داده و حدود 50 دلار را در بودجه سال 94 بگنجاند.
در همین راستا بنا به گزارش امروز بلومبرگ، نظر باینکه قیمت جهانی نفت به قیمتی کمتر از۵۰ دلار رسیده در نتیجه 4 کشور کویت، عربستان، عراق و نیجریه قیمت نفت در بودجه خود را بطور چشمگیری کاهش داده اند بنابه این گزارش کشور کویت بودجه سال آینده خود را با نفت ۴۵ دلاری، عربستان سعودی با نفت ۵۵ تا ۶۰ دلاری و عراق با نفت۶۰ دلاری بسته و نیجریه نیز قصد دارد بودجه خود را بر پایه نفت۵۰ دلار تدوین کند.
آیا مقامات این کشورها روی ندانم کاری این کار را انجام می دهند و یا اینکه بواسطه تجربه چندین چند ساله خویش، کشورشان را طوری مدیریت می کنند تا به مشکلی طی سال برخورد نکنند؟
باتوجه باینکه کشورهای مذکور بدون موانع سیاسی و بین المللی، روزانه میلیون ها بشکه نفت صادر می کنند و با این حجم صادرات، مبادرت به کاهش قیمت کرده اند تا دچار کسری بودجه نشوند درصورتیکه کشور ایران با کلی موانع وتحریم های بین المللی روبرو است و فقط توان صادرات روزانه حدود یک میلیون بشکه نفت را دارد و با کمترین نوسان قیمت با کسری بودجه مواجه می شود پس چرا قیمت پیشنهادی خود را معقول و متناسب با واقعیات تنظیم نمی کند؟! همین موضوع و عملکرد دولت جای بحث و گفتگو دارد.
طبق گفته مشاور رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی، به ازاء هر دلاری که قیمت نفت در بودجه کاهش یابد برمبنای دلار، حدود 346 میلیون دلار و برمبنای ریال، حدود هزار میلیارد تومان در روز از درآمد های بودجه افت خواهد کرد.
بعنوان مثال اگر قیمت نفت60 دلار در بودجه تعیین شود، 12دلار نسبت به لایحه پیشنهادی دولت ،یعنی عدد 72 دلار کم می شود که به عبارتی حدود 12 هزار میلیارد تومان از درآمد های بودجه کاهش می یابد!!
اما از طرف دیگر چون نمی توان بودجه را با عدم تعادل تصویب کرد، باید 12 هزار میلیارد تومان از سرفصل هزینه های بودجه کم شود.
حال طبق آمار اعلام شده، اگر قیمت نفت به نرخ 50 دلار سقوط کند حدود 22 هزار میلیارد تومان کسری بودجه خواهیم داشت و اگر این رقم کمتر شود هزار میلیارد تومان دیگر به این اعداد و ارقام اضافه خواهد شد،پس بهتر است دنبال اعداد نرویم زیرا آنقدر نجومی خواهد شد که اصلاً قابل درک نیست.
با این اوصاف، دولت در سال94 فقط می توانند هزینه های جاری خود و حقوق کارمندانش را تأمین کند ولی به هیچ برنامه دیگری از جمله طرح های عمرانی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی طبق پیش بینی ها نخواهد پرداخت!
باعنایت به آمار فوق، کاملاً مشخص است که داشتن نفت و منابع طبیعی و همچنین خام فروشی این ذخایر، هرگز تضمینی بر قوی بودن، ثروتمند بودن و داشتن اقتصاد سالم و پیشرفته در هیچیک از کشورهائی که از این امتیاز و موهبت الهی بهره برده اند نیست که ایران عزیز نیز از این قاعده مستثنی نیست زیرا حداقل طی یکصد سالی که از عمر فروش نفت در این کشور می گذرد هیچ اتفاق خاص اقتصادی در ایران رخ نداده تا ما را در بین کشورهای مطرح دنیا، مطرح تر کند!!
فقط با فروش نفت و سایر ذخایر طبیعی، توانسته ایم امورات کشور را به پیش ببریم و بقول معروف نانی سر سفره مردم بیاوریم تا روز خود را سپری و منتظر فردا باشند تا ببینند که پولی در کار خواهد بود یا خیر!
بطور قطع میلیاردها دلاری که طی یکصد سال گذشته از بابت فروش نفت و سایر ذخایر طبیعی به خزانه دولتها سرازیر شده هنوز موجب نشده تا همه مردم ایران ثروتمند شوند و ریشه فقر هم در این کشور بخشکد بلکه متأسفانه سیاست های غلط اقتصادی و برخی سوء مدیریت ها باعث شده تا فاصله طبقاتی بین فقیر و غنی به عمیق ترین شکاف های زمانه مبدل شود!!
این درآمدهای هزاران میلیاردی هنوز نتوانسته جلوی بیکاری، رکود، تورم، گرانی مسکن، کاهش ارزش پول ملی، ورشکستگی کارخانه ها و موارد دیگر را بگیرد!!
این درآمدهای نجومی سهم چندانی از ثروت جهانی را به ما نداده است!!
البته شاید خیلی ها با نظر نگارنده مخالف باشند و بگویند که برعکس ایران یکی از ثروتمند ترین کشورهای دنیا بوده و دلیل آنرا هم وجود دهها و شاید صدها میلیارد بشکه نفت و گاز در زیر خاک ایران اعلام کنند، که باید بگویم که بله، این منابع ثروت محسوب می شود اما تا زمانیکه زیر خاک هستند ولی وقتیکه از زیر زمین خارج و به قیمتهای پایین فروخته و درآمد حاصل از آن هم به درستی بکار گرفته نشود و با چشمی بهم زدن نیز تمام پولها از بین برود پس دیگر نمی توان نام آن را ثروت گذارد!!
ثروت تعریف خاص خود را دارد که از بحث فعلی ما خارج است.
باز هم شاید عده ای، بر نگارنده خرده بگیرند که اگر تحریم ها نبود و دست و بالمان بسته نبود، چه و چه میکردیم وکاری میکردیم کارستان و از ایران هم گلستان می ساختیم!!
در پاسخ به این دوستان نیز باید عرض کنم که بنده حقیر راجع به ده سال گذشته بحث نمیکنم بلکه راجع به صد سال گذشته یعنی یک قرن صحبت می کنم!!
تحریم ها از ده سال پیش به این طرف شدت گرفته، خوب طی نود سال گذشته چه کرده و چه گلی بر سر ایران و ایرانی زده ایم؟
البته قصد نگارنده این نیست که با قلم فرسائی در این یادداشت، دولت تدبیر و امید را بخاطر اشتباهات و یا گناهان دولتمردان نود و هشت سال پیش دادگاهی کنم بلکه بحث کاملاً کلی است و فعلاً قصدم گرفتن انگشت اتهام بسوی شخص و یا دولت خاصی نیست.
درکل تمام کشورهایی که اقتصادشان وابسته به درآمد نفت بوده اقتصادی شکننده دارند، حال می خواهد کشور ثروتمند قطر باشد یا ایران عزیز و یا روسیه ابر قدرت!!
تنها ایران وابسته به نفت را تحریم های چندین و چند ساله به چالش نکشیده بلکه تحریم های اعمال شده کشورهای غربی فقط طی چند ماه گذشته، روسیه قدرتمند را که از اهرم نفت و گاز بهره می برد را نیز درگیر کرده که نتیجه ملموس آن فرار سرمایه ها، کاهش شدید ارزش روبل در برابر دلار و کاهش سرمایه گذاری است.
اما واقعیت امر این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم درآمدهای نفتی یکی از منابع مهم و اصلی تأمین بودجه ایران بوده که با کم و زیاد شدن قیمت نفت، فراز و نشیب هایی در عرصه اقتصاد ایران و به تبع آن در زندگی مردم رخ می دهد.
در همین راستا، دست بر قضا همچنانکه همه میدانیم سقوط شدید بهای نفت در بازارهای جهانی، دولت روحانی را با چشم انداز کسری بودجه شدید روبرو کرده است.
میزان سقوط بهای نفت طی ماههای گذشته بیش از 70 دلار در هر بشکه بوده و قیمت آن را از حدود120 دلاربه 48 دلار در هربشکه رسانده درحالیکه دولت ایران بودجه سالجاری خود را برمبنای قیمت ۱۰۰دلار در هر بشکه تنظیم کرده است.
به اعتقاد نگارنده، کاهش قیمت نفت باعث نیمه تمام ماندن طرح ها و پروژه های عمرانی و تشدید وضعیت رکود در کشور خواهد شد و این واقعه درست زمانی اتفاق می افتد که اولاً دولت در تنظیم بودجه سال 93 با کسری بودجه روبرو بوده و ثانیاً هنوز بخشی از درآمدهای نفتی بلوکه شده ایران در سایر کشورها به خزانه کشور تزریق نشده و این مشکلات را طی ماههای آینده دو چندان خواهد کرد.
به طور قطع همین کاهش شدید بهای نفت تحقق وعده های اقتصادی دولت تدبیر و امید را نیز بیش از پیش دشوارتر خواهد ساخت.
از طرفی ادامه کاهش قیمت نفت موجب نگرانی کشورهای منطقه خاورمیانه ازجمله ایران شده و شواهد امر نشان می دهد که همه اعضاء اوپک حتی بزرگترین صادرکننده نفت خاورمیانه یعنی کشور عربستان سعودی نیز در مورد وضعیت بازار نفت نگران است.
همین رخدادها نشان دهنده این است که دولت تا پایان سالجاری با کسری بودجه40 الی50 درصدی ناشی از کاهش درآمدهای نفتی مواجه خواهد شد.
هرچند دولت اعتقاد دارد که کسری بودجه ناشی از کاهش قیمت نفت در نیمه دوم سالجاری را از راه درآمدهای مازاد فروش نفت در نیمه اول سال آینده جبران خواهد کرد ولی همچنان صاحب نظران اقتصادی اعتقاد دارند که دولت توان جبران کسری بودجه خود را به این سادگی ها ندارد!.
برهمین اساس کارشناسان برجسته نفت در جهان، پیش بینی کرده اند که بهای نفت احتمالاً تا پایان سه ماهه اول سال 2015 به کمترین میزان خود طی سالهای گذشته یعنی حتی زیر40دلار خواهد رسید.
درصورتیکه چنین اتفاقی رخ دهد، بطور قطع قیمت نفت ایران هم در بازارهای جهانی به کمتر از بشکه ای40 دلار تنزل خواهد یافت که خود مشکلی به مشکلات دولت ایران خواهد افزود!!
شواهد امر نشان می دهد که مشکل بوجود آمده در بازار نفت سیاسی بوده و راهکار اقتصادی هم ندارد، هرچند که ایران مشکل قیمت نفت را توطئه ای از پیش برنامه ریزی شده از طرف چند کشور غربی و عربی به رهبری عربستان سعودی می داند،ولی خود آنها نیز در این ضرر و زیان سهیم هستند.
اخیراً دولت ایران نیز لایحه بودجه ۸۳۷ هزار میلیارد تومانی سال آینده را که با پیش بینی کاهش عواید نفتی تدوین شده بود برای بررسی و تصویب نهایی به مجلس فرستاده و بودجه سال 1394 ایران را بر اساس قیمت نفت70 دلار و نرخ هر دلار٢٨٥٠ تومان تنظیم کرده که صد در صد کسری زیادی خواهد داشت.
در نهایت اگر تیم اقتصادی دولت به جمع بندی درستی در ارتباط با قیمت نفت نرسند و قیمت پیشنهادی خود برای نفت در بودجه 94را بیش از50 دلار اعلام کنند نشان از عدم هماهنگی تیم اقتصادی باهم خواهد بود که مسلماً با کسری بودجه مواجه و همین امر موجب خواهد شد تا بی پولی، رکود و نوعی فاجعه اقتصادی در سال 94 بسمت ایران حرکت کند.!
منبع: نسیم