به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، یکی از سخت ترین لحظات رزمنده گان در سال های دفاع مقدس، پیدا کردن دوست، همرزم یا برادر بعد از عملیات بود. بی خبر از سرنوشت عزیزی، در مناطق آزاد شده یا در میان یگانها، می گشتی تا بفهمی فلانی کجاست. وقتی هم که نا امید می شدی، تازه دلت می آمد سری به "واحد تعاون" بزنی که دیگر آخر خط بود و خدا خدا می کردی آنجا هم پیدایش نکنی، به این امید که اسیر شده باشد یا زخمی.
البته بعضی ها همان اول کار، گم شده خود را، افتاده بر خاک پیدا می کردند. چه سخت بود برایشان دیدن دوست یا برادری که شب عملیات از هم خداخافظی کرده بودند. حالا او با صورتی بی رنگ و چشمانی بسته در برابرشان خوابیده بود. اگر عملیات زیاد هم طول کشیده بود، خشکی جسد، چقدر دل این بچه ها را می شکست. کنار جسد زانو می زدند و فقط نگاه بود و سکوت و غوغایی در سینه که دیگران از آن بی خبر بودند.
عکسی که پیش رو دارید و در جبهه خوزستان گرفته شده است، یکی از همان لحظات سخت است.
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
منبع: جهان نیوز