به جهاد مغنیه عزیز...
پروا نکرد لحظهای از التهابها
ره گم نکرد در گذر از پیچ و تابها
فهمیده وار دل به هیاهوی نیل زد
دلخوش نشد به وعده آبِ سرابها
وقتی شنید نغمه «احلی من العسل»
راضی نشد به مستی دیگر شرابها
راه «جهاد»، خط پدر، راه عشق بود
راه حسین(ع) و راه تمام ثوابها
جانم فدای نام شریف پیمبرم
عشق نبی ست پایه این انقلابها
«تبت یدا» نوشت به سرخی خون «جهاد»
دشمن بترس از تب این سان خطابها