نشست خبری «دو»/ گلستانی: کار روی فیلمنامه ۳ سال طول کشیده 

صحبت های عوامل فیلم در نشست خبری:

پرویز پرستویی ( تهیه کننده)

تهیه کنندگی هیچگاه دغدغه من نبوده و نخواهد بود.

سناریو و ساختاری که در ذهن گلستانی وجود داشت و با توجه به روحیات خودم و تجربه کاری ام با او باعث شد فیلم را قبول کنم.

حق هر کسی است که در مورد فیلم ها اظهارنظر کند و قطعا حسن اینگونه نشست ها پیدا کردن ضعف های فیلم است.

تهیه کنندگی علت نمی خواهد، البته دغدغه ام بازیگری است و حتما نقاط مثبتی در کار وجود دارد که من تهیه کنندگی اش را قبول کردم. نوع پرداخت و نگاه گلستانی در فیلم برایم مهم بود.

پس از ۴  دهه کار، احساس نکردم کار اول یک کارگردان را بازی می کنم و در خدمت کارگردان بوده ام.

گلستانی (کارگردان)

فیلم روایت کننده یک داستان کوتاه است.

این فیلم برگرفته از داستانی است که چند سال پیش خوانده ام، کم کم در ذهن من شکل فیلمنامه را پیدا کرد.

هماهنگی با تدوین، بیشتر حاصل صحبت ها و گفتگوهایی راجع به زندگی بوده است. صفی یاری بعد از خواندن فیلمنامه حال و هوای ذهن من را دریافت کرد.

کار روی فیلمنامه ۳ سال طول کشیده ولی در نهایت ۴ ماه فیلمنامه نهایی نگارش شد.

از اینکه جسارتی را انجام دادم و سراغ موضوعی رفتم که کمتر کسی سراغ آن رفته راضی هستم.

بخش عمده سرد بودن روابط آدم های فیلم عامدانه بوده است، البته نمی گویم کارم خالی از ایراد است.

دلیل ساخت این فیلم برای افراد زیادی معنا دارد، این فیلم برای من سینما است و امیدوارم مخاطب خود را داشته باشد.

حال و هوای فیلم یک داستان است؛ تم فیلم فقدان و همزیستی است. 

این فیلم را بی ادعا ساختم اما امیدوارم فیلم با حال خوب دیده شود.

صفی یاری (تدوین گر)

پیدا کردن ریتم و لحن فیلم برای من مشکل بود و متکی به موقعیت ها آدم ها بوده است.

آدم های قصه فیلم قبل از درگیری با ماجراهای متعدد، زندگی شخصی خود را دارند. فکر می کنم یکی از سخت ترین فیلم هایی بود که برای پیش رفت با شخصیت و تماشاگر داشتم.

گلستانی فردی بسیار سخت گیر و جدی است و این مسائل را درباره تدوین فیلم هم دارد.

شادمانفر (مدیر فیلمبرداری)

از پرستویی به خاطر فراهم آوردن شرایط این فیلم ممنونم.

فیلم باید روشن تر از این پخش می شد.

سوگل خلیق (بازیگر)

قسمت زیادی از شخصیت ام راهنمایی گلستانی و پرستویی بوده است.

سمانه در دوره ای است که اکثر دختران این سن، تجربه کرده اند. حال سمانه چیزی نبود که آن را نفهمند.