به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، مهدی اسفندیار در وبلاگ سلامت از نگاه ملی نوشت؛ مدیران اصلاح طلب استفاده نمیشود؟، شاید برای بررسی دقیق چرایی این موضوع باید به این مطلب پرداخت که اصلاح طلبان چرا باید از رئیس جمهوری به این شدت انتقاد کنند درحالیکه تا دیروز برای رای آوردن وی آنهمه تلاش کرنند؟
آیا از منظر آنها روحانی عوض شده است یا اینکه روحانی با واقعیتهای جدیدی از ماهیت اصلاح طلبان مواجه شده است که صلاح نیست که این واقعیتها را با مردم در میان بگذارد؟
این سوال برای بنده و امثال بنده که فعال اجتماعی هستیم مطرح شده که چرا روحانی بر استفاده از تیم قبلی اصرار دارد و روی خوش به اصلاح طلبان در بدنه اجرایی دولت نشان نمیدهد، و با وجود اینکه برخلاف آقایان هاشمی و خاتمی ترجیح داد که حتی یک وزیر از دولت قبل نگیرد، اما در بدنه دولت و کار اجرایی دیده میشود که دولت روحانی با رویکرد پاک دستی و مبارزه شدید با فساد بر استفاده از مدیران دولت اصولگرای سابق با علم به اینکه ممکن است حمایت اصلاح طلبان را از دست بدهد، اصرار دارد؟؟؟؟
شاید در نگاه اول این مسئله مطرح شود که شاید به دلیل سفارشهای سیاسی باشد اما با کمی تعمق در برخی از حوزهها متوجه میشوید که اینگونه نیست و دولت هرگز دست و پایش بسته نبوده و هر کجا اراده کرده از نیروهای مشارکت هم استفاده کرده!
(البته در جایی که این عناصر توان لازم مدیریتی را داشتند). اما در برخی از حوزهها نیز ترجیح داده اسیر فشارهای بیرونی نشود، بطور مثال در وزارت تعاون و کار و رفاه اجتماعی میبینید که جناب آقای دکتر علی ربیعی که اولویت اولشان مبارزه با فساد بود ترجیح دادند به سراغ مدیران اصلاح طلب نروند و همه فشارها را به جان بخرند و امروزه شاهد هستید که به اذعان ایشان چه دست آوردهای بزرگی در قسمت بیمهای اقتصادی به دست آمده در حالیکه همهٔ افراد مطلع میدانند که کمترین ریزش مدیران دولت نهم در زیر مجموعههای همین وزارتخانه و سازمانهای تابعهٔ آن صورت گرفته و حتی افراد جدید نیز تماما افرادی هستند که در دولت دکتر احمدینژاد سمتهای مهمی در بخشهای اقتصادی داشتند، (اتفاقا در همان بخشهایی مثل بانکها که اتهامات زیادی به دکتر احمدینژاد و نزدیکان دولتش از سوی اصلاح طالبان وارد شده است)
شاهد هستیم که در سایه توانمندیهای همین مدیران به جا مانده از دولت نهم و دهم چه دست آوردهای بزرگی در وزارت تعاون و بخش بیمهای حاصل شده است که نشانگر درایت و تدبیر دولت نهم و دهم در شناسایی نیروهای زبده و پاکدست میباشد. نیروهای که آنقدر مزیت و توانایی داشتند که اصلاح طلبترین مدیران ارشد دولت مورد تایید اصلاح طلبان نتوانستند از قید حضور آنها بگذرند حضور این مدیران در اقتصادیترین نهادهای وابسته به دولت، آنهم در زیرمجموعهٔ وزیری که بلندترین فریاد مبارزه با فساد را با جمله معروف زنده باد فساد در مجلس شورای اسلامی عنوان نموده و با این رویکرد پا به میدان گذاشته است، به خوبی نشان میدهد که دولت اعتدال دریافته است که مبارزه با فساد با مدیران اصولگرا بهتر پیش میرود چه آنکه شاید اگر در وزارتخانههای سیاسی و فرهنگی نیز رویکرد اقتصادی وجود داشت، بازهم دولت دست به دامان اصولگرایان میشد. لذا تداوم حضور قدرتمند مدیران سابق در این نهادها را میتوان اعتراف ضمنی دولت تدبیر و امید بر این واقعیت دانست که آنچه در دولت فعلی و از سوی برخی از مدیران ارشد دولتی نظیر معاون اول رئیس جمهور در مورد فساد و نابسامانی در دولت قبلی مطرح میشود، چیزی جز یک الزامات سیاسی برای ایجاد گرمای لازم برای حضور افراد عوام اصلاح طلب پای صندوق رای نیست و گرنه هیاهوهای پیرامون محکومیت معاون اول دولت سابق در حالی از سیاسیون اعتدال در حال رقم خوردن و برپاشدن هست که همه مردم میدانند که اگر تمام آنچه دولت فعلی در مورد فساد مدیران قبلی بیان کرده، همین رقم محکومیت معاون اول سابق باشد باید به حق دولت احمدینژاد را پاکترین دولت تاریخ دانست و گرنه با حضور هفتاد درصدی مدیران سابق در دولت فعلی باید گفت که دولت و مسئولین ارشد آن هرچه بر طبل ناپاکی و غیرکارشناسی دولت قبلی بکوبند در واقع چیزی جز رسوایی خود را رقم نزدهاند، زیرا هیچ تفاوتی بین دولت روحانی و احمدینژاد در هفتاد درصد بدنه مدیریتی وجود ندارد.
واقعیت این است که اکنون نزدیک دو سال است که دولت اعتدال که برآمده از حمایت همه جانبه اصلاح طلبان است تمام موفقیتهای خود را مدیون و مرهون تلاش مدیران اصولگرا میباشد و حتی اگر تحت فشار اصلاح طلبان به برکناری اینان اقدام کند نمیتواند منکر شود که تورم را در شرایطی کم کرد و اقتصاد کشور را هدایت کرد که بند بند اجزای دولت را اصولگرایان اداره کردند، دولت اعتدال برخلاف ادعاهای سیاسیون اصلاح طلب، حتی برای مبارزه با فساد نیز نیازمند دستانی بود که پاک باشند و در این میان دستان مدیران اصولگرا را بیشتر به گرمی فشرد.
دلیل اصلی روی گردانی دولت روحانی را از مدیران جریان اصلاح طلبی در این میدانم که ایشان هم احتمالا دیدگاهی شبیه به آقای احمدینژاد در مورد اصلاح طلبان دارند که معتقد بودند که آنچه اصلاح طلبان از آن به عنوان تیم مدیریتی قوی یاد میکنند، جریان رو به زوال و واپسگرا در عرصه مدیریت است که تمام هنرشان ایراد گرفتن و نقد کردن است و دیگر هیچ، وگرنه رئیس جمهور جسوری چون روحانی با کسی تعارف ندارند و توان بکارگیری هر نیرویی که گمان کنند میتواند به دولتش کمک کند را دارند، همانطور که فرمودند اگر بیست نفر را هم به مجلس معرفی میکردم تا رسیدن به گزینهٔ خودم ادامه میدادم.
به نظر میرسد که اصلاح طلبان در عرصه کارهای اجرایی باید به درخشش مدیران اصولگرا در درون دولت روحانی نه تنها که ایراد نگیرند، بلکه دست بوس این مدیران باشند که حاضر شدند، به دولت تحت حمایت اصلاح طلبان کمک کنند، برای اصلاح طلبان همینکه پیامی از وزرا و مدیران ارشد دولت روحانی برای تبریک و یا تسلیت درگذشت امواتشان و نیز فعالان و پیران اصلاحات میاید، باید غنیمت شمرده شود، زیرا بهتر میدانند در قبل از دولت روحانی از این خبرها نبود.