به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، حجت الاسلام والمسلمین رضا غلامی رئیس مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا طی سخنانی در مجموعه فرهنگی سرچشمه تهران نکات ارزشمندی درباره پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان اروپا و آمریکا بیان کرد.
متن کامل بیانات حجت الاسلام والمسلمین غلامی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم، و صل الله علی محمد و آله الطاهرین.
سلام عرض می‌کنم خدمت شما عزیزان و سپاسگزاری می‌کنم از جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر زائری و همکارانشان که فرصت برگزاری این نشست مهم را فراهم کردند. از آنجا که فرصت بسیار کم است؛ بنده به اختصار چند نکته را خدمتتان عرض می‌کنم.
اول اینکه باید قدر این فرصت الهی که به دست نایب امام زمان حفظه الله تعالی ایجاد شده است را بدانیم. حقیقتا ایشان با نگاه ژرفی که به مسائل جهانی دارند، در سخت‌ترین شرایط که از جهت تبلیغی می‌خواهند افکار عمومی غرب را یکپارچه علیه اسلام تهییج کنند، راه تازه‌ای را برای دفع تهدید‌ها و پدیدآوردن شرایط تازه مهیا کردند.
من معتقدم، اگر از غصه چیزهایی که در این سال‌ها به قرآن، به پیامبر اعظم و به اسلام عزیز، و مسلمان‌ها نسبت دادند دق کنیم اتفاق مهمی رخ نداده است. حال که این فرصت الهی برای نشان دادن چهره درخشان اسلام ناب به مردم دنیا به دست رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی مهیا شده است، چگونه می‌توانیم در برابر این همه دروغ و جنایت به نام اسلام بی‌تفاوت باشیم؟ اف بر کسانی که می‌توانند با زبان، قلم یا سایر توانمندی‌های خودشان کاری بکنند و به دلیل بی‌بصیرتی یاتنبلی، بی‌حالی و دنیاطلبی سکوت اختیار کرده‌اند.
نکته دوم این است که برای غربی‌ها، متوقف کردن اسلام انقلابی که هم اکنون کانون آن ایران استحکم مرگ و زندگی را دارد. واقعیت این است که غربی‌ها طی ۳۶ سال گذشته، نشان داده‌اند برای جلوگیری از پیشرفت اسلام امام خمینی(ره) از هیچ اقدامی دریغ نمی‌کنند. امروز چنان صف آرایی‌ای علیه جریان پرخروش اسلام انقلابی صورت گرفته که حقیقتاً بی‌نظیر است. در واقع، غرب با همه نیرو و امکانات وارد یک جنگ عظیم علیه اسلام انقلابی شده است که البته این خود حاکی از عظمت و اثرگذاری انقلاب اسلامی در جهان است و الا به قول مقام معظم رهبری، برای یک موجود ضعیف و کم اثر که چنین لشگرکشی نیاز نیست!
مهمترین اتفاقی که در ۳۶ سال اخیر افتاده، تقویت و گسترش اسلام آمریکایی است. یک طرف اسلام آمریکایی، اسلام لیبرالی، اسلام سکولار و اسلام روشنفکران غربزده است، و طرف دیگر آن، اسلام تکفیری‌های جلاد و آدم کش است. البته امروز شیعه انگلیسی هم با هدف ترویج سکولاریسم در بین شیعیان طرف دیگر اسلام آمریکایی را تشکیل داده که در جای خود قابل بحث است. توجه داشته باشید که این‌ها دو روی یک سکه هستند. هم اسلام لیبرالی و هم اسلام داعشی، از تفکر غربی ماکیاولیستی متولد شده‌اند. تفکری که هر اقدام پلیدی را برای نیل به قدرت و یا حفظ آن مباح می‌سازد.
با این وجود، می‌خواهم عرض کنم، علیرغم سرمایه گذاری عظیم و البته حیثیتی، که غرب تاکنون علیه اسلام انقلابی داشته است، به مدد الهی به نتیجه دلخواه نرسیده و ان‌شاءالله هیچوقت هم نخواهد رسید. یعنی این دروغ سازی‌ها، این لجن پراکنی‌ها، این جنایت‌ها و این وحشیگری‌ها جلوی رشد اسلام انقلابی را نگرفته و اسلام و سبک زندگی مترقی اسلامی-انقلابی، با سرعت در خود غرب در حال رشد است.
نکته دیگر این است که، بنده پیام مقام معظم رهبری مدظله العالی را سرآغاز درهم شکستن کامل اتوریته غرب و شکل گیری جهانی شدن اسلام و ارزش‌های الهی می‌دانم.
در حقیقت، مخاطب پیام ایشان فطرت‌های پاک و الهی انسانهاست و جهانی شدن اسلامی هم متکی به فطرت‌های سالم انسان‌ها، و با محوریت فرهنگ و نه اقتصاد، شکل می‌گیرد. وقتی فطرت‌ها بیدار شد و به جوشش در آمد، هیچ عاملی قادر به جلوگیری از گسترش آن نیست. لذا اگر ان‌شاءالله اقدامات لازم برای تحقق اهداف قدسی پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی، یکی پس از دیگری صورت بگیرد، دیر نخواهد بود که بر خلاف میل آمریکایی‌ها و صهیونیست‌های پلید، زمینه مساعد برای طرح جهانی شدن ارزش‌های الهی و اسلامی با محوریت انقلاب اسلامی فراه مخواهد شد که بحث درباره این موضوع را به وقت دیگری موکول می‌کنم.
نکته دیگری که قصد دارم خدمتتان عرض کنم، به لزوم مهیا کردن بستر مناسب برای شنیدن، و سپس درک این پیام برمی گردد. باید توجه داشت که بدون بیدار کردن جوانان اروپا و آمریکا از خواب غفلت، یا مستی بیش از حد، بدون انهدام مفروضات باطل آن‌ها درباره اسلام و لااقل ایجاد شک و تردید درباره باورهای غلط جوانان اروپا و آمریکا درباره اسلام و مسلمانان، و قبل از افشاگری درباره ماهیت حقیقی اسلام هراسی و اسلام ستیزی در غرب، زمینه برای شنیدن پیام رهبر معظم انقلاب و رو آوردن وسیع جوانان اروپا و آمریکا به مطالعه و تحقیق درباره اسلام فراهم نمی‌شود. لذا توجه شما عزیزان را به اهمیت فوق العاده اقدامات پیشینی یا هنگام درباره این پیام که می‌تواند فهرست مفصلی داشته باشد، جلب می‌کنم.
حال به طور طبیعی این سؤال مطرح است، اگر ما پیام مقام معظم رهبری را شنیدیم و تصمیم به مطالعه درباره اسلام حقیقی گرفتیم، از کجا شروع کنیم؟ بنده در اینجا تاکید می‌کنم که برای بیان اسلام حقیقی، نیاز نیست که اصول و فروع دین را شرح بدهیم. این کار در جای خود انجام می‌شود؛ لکن ما ابتدا به یک مانیفست قوی درباره اسلام ناب محمدی(ص) نیاز داریم که به درستی در آن مختصات اسلام حقیقی و مرز میان این اسلام و اسلام آمریکایی تبیین شده باشد. اگر چنین مانیفستی به جوانان ارائه شد، آن وقت نحوه مطالعه درباره اسلام حقیقی و منابع قابل قبول در این زمینه نیز تدریجاً روشن می‌شود.
بنده برای شرکت در این نشست، درباره محورهای این مانیفست تأملات کمی داشتم و به نظرم رسید جا دارد روی چنین محورهایی که اولاً در بطن فرمایش امام راحل و مقام معظم رهبری به وفور هست و ثانیاً می‌توان هر کدام را به آیات و روایات متعددی مستند ساخت، تاکید شود.
در واقع می‌خواهم عرض کنم، اسلام حقیقی، عبارت است از:
- اسلام خدا محور و توحیدگرا نه اسلام بشر محور و شرک آلود
- اسلام عدالت گرا و ظلم ستیز
- اسلام صلح و دوستی، اسلام ضد خشونت و جنایت
- اسلام دوستی و مدارا با انسان‌ها و قاطع با دشمنان انسان‌ها
- اسلام ضد تبعیض نژادی، قومی و قبیله‌ای
- اسلامی که با افراط و تفریط هیچ نسبتی ندارد و جوهر آن میانه روی است.
-اسلامی که ضد فقر و محرومیت است و دوستدار و در عین حال غصه خور پابرهنه هاست.
-اسلامی که اهل آبادانی و دوستدار محیط زیست است.
-اسلام آزادی و آزاداندیشی؛ اسلامی که ضد تخدیر و تحمیق انسان هاست.
-اسلام امر به معروف و نهی از منکر و مخالف بی‌تفاوتی نسبت به سرنوشت جامعه.
-اسلام عفت و پاکدامنی و اسلام ضد فساد و فحشا.
-اسلام وحدت، نه تفرقه و تکفیر.
-اسلام صداقت و یک رنگی، نه اسلام فریب و سالوسی و چند رنگی.
-اسلامی که اهل زندگی مسالمت آمیز با همه پیروان ادیان الهی و همه کسانی است که ظلم و ستم را کنار بگذارند.
-اسلام ضد استکبار و زالو صفتی؛ اسلامی که نه اهل استکبار است و نه با استکبار کنار می‌آید.
-اسلام ضد بردگی گرفتن و استثمار انسان‌ها.
- اسلامی که به دنبال عبور دادن آدمی از دنیا، و نه، نگه داشتن و نابود کردن انسان در دنیاست.
- اسلامی که در پی بالا کشیدن انسان از مرتبه حیوانی و قراردادن او در تراز انسانی است.
به گمان من، باید مواضع بنیادی اسلام ناب را که به برخی از آن‌ها اشاره کردم از بطن محکمات اسلامی استخراج و سپس به وضوح و با صدای بلند و رسا بیان کرد و پای آن‌ها در عمل ایستاد. آنوقت زمان مطالعه تفصیلی و درک عمق مواضع اسلام فرا می‌رسد. در بعضی از این زمینه‌ها منابع قابل فهم، روان، متقن و منسجم فراوان هست و در بعضی از این زمینه‌ها، یا منابع نیست یا اگر هست ضعیف است که باید با یک همت والا تولید شود. با این حال، عرض بنده این است که در همه زمینه‌ها منتظر تولیدات جدید نمانیم؛ هر کس که می‌تواند، حقایق اسلام را به زبان‌های رایج دنیا با حنجره خود بیان کند و فایل صوتی و یا تصویری آن را در فضای مجازی منتشر کند. البته کار هنری بر هر کاری، حتی تولید کتاب اولی است. تاثیری که یک محصول هنری قوی می‌گذارد، هزار جلسه سخنرانی و ده عنوان کتاب نمی‌گذارد. لذا جا دارد بعد از تولید مانیفست اسلام ناب، از تک تک هنرمندان انقلابی و کسانی که قلبشان برای اسلام اصیل می‌تپد به منظور مجاهدت در این زمینه دعوت شود. همانطور که اشاره کردم، عمل هم خیلی مهم است؛ ما باید خودمان به این مواضع بنیادی صددرصد عامل باشیم و الا این حرف‌ها از جهت تبلیغی به ضد خود تبدیل خواهد شد.
در این زمینه حرف بسیار است ولی وقت کم. از خداوند متعال مسألت دارم ما را در این مأموریت تاریخی کمک کند. مجددا و به سهم خود از برگزاری این نشست قدردانی می‌کنم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
منبع: ابنا
ارسال نظرات