به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، یکی از مسائل مربوط به انسان، پوشاک و نوع چگونگی آن است. پوشش و ظاهر انسان جنبهٔ فردی و اجتماعی دارد. پوشاک و لباس افراد با توجه به شرایط اقلیمی، فرهنگی و دینی متفاوت است. از جمله پدیدهها و معضلات دنیای نوین که جامعه ما با آن مواجه است، مشکل بیحجابی یا بدحجابی و رواج فرهنگ آزادی جنسی بین زن و مرد است. دربارهٔ حجاب و مخالفت با آن از چند جهت میتوان بحث کرد: بحث فکری، عقیدتی، توجیه عقلانی، فواید و آثار آن؛ بحث فقهی و به عبارتی مستندات شرعی آن؛ نگاه اجتماعی-سیاسی و بررسی ریشههای تاریخی بروز فرهنگ برهنگی. با این حال، در اولین گام لازم است که تصویر درستی از سیر تحول و تطور پوشاک و نوع و شکل آن داشته باشیم و در گام دوم بتوانیم، این مسئله را در بحثهای فکری و عقیدتی مورد بحث و بررسی قرار دهیم. نوشتار پیش رو، نوع و شکل پوشاک زنان ایرانی را از ورود اسلام به ایران تا دوره صفوی، مورد بحث و بررسی قرار داده است.
موضوع تهیه پوشاک بانوان پس از دوره ساسانی مانند دیگر نیازمندیها تعطیلبردار نبود و نفوذ حکام و بازماندگان عرب، تغییر چندانی در ذوقها مگر سلیقههای تجارتی نداد و حتی خود آنان بتدریج از سلیقههای مردم ایران برخوردار شدند. در استانها مردم همان پوشاک محلی خود را داشتند؛ چنانکه امروزه هم مردم استانهای ما، همان لباس قدیمی خود را که یادآور پوشاک دورههای اشکانی و ساسانی است دارند.
با این وصف ظاهرا از پوشاک بانوان و حتی مردان در دوره حمله اعراب، برگهای در دست نیست. نقشهای برجسته سنگی یا نقشهایی که چون گذشته پوشاک را بنمایاند در دست نیست. مورخان قدیم نیز در این زمینه نوشتههایی ندارند و برخی اگر از جغرافیای یک منطقه و احیانا نحوه زندگانی و اقتصاد مردمی از دیار ما ذکری کردهاند، از پارچهها و صنایع دستی مردم سخن به میان آوردهاند.
در حقیقت باید توجه داشت که پس از ورود اسلام به ایران و ملاحظاتی که اسلام در پوشش مومنین خود داشت، تغییرات مهم و بنیادین در لباس اهل اسلام پیش آمد. اگر گفتهایم که مسلمانان بدوی از جهت تمدن در درجهای نبودند که از نظر فرهنگی بتوانند جامعه مسلمان را تحت تأثیر قرار دهند، ولیکن لباس مسلمانان به دلایلی که بر همگان مشخص است از پوشیدگی خاص و نیز از سادگی ویژهای برخوردار بوده است که خیلی زود توانست در جوامع اسلامی تأثیر گذارد و نومسلمانان را تغییر لباس بدهد و تا حدودی از لباسهای فاخر و زیبای، آنان را دور بدارد. این ویژگی خصوصا در نومسلمانان ایران که از فرهنگ و تمدن کهنی برخوردار بودند چشمگیرتر از سایر جوامع نومسلمان دینی بوده است. از این رو لباس نومسلمانان به سوی سادگی و دوری از تفاخر رفته است؛ نه اینکه در جوامع نومسلمان لباس فاتحان جای لباس مردم را گرفته باشد.
منابع تاریخی از پوشش زنان در قرون اولیه اسلامی اطلاعات چندانی بدست نمیدهند و از اینرو نمیشود درباره نوع و جزئیات آن صحبت زیادی کرد. مورخان فقط از انواع پارچههای مرغوب و پوشاک مردان قرون چهارم و پنجم مطالبی را گزارش کردهاند. همچنین از اهمیت پارچهبافی و کارهای دستی بانوان در قرون ششم و هفتم سخن گفتهاند و دربارهٔ پوشاک بانوان سکوت کردهاند.
سرپرستی سایکس به نقل از مارکوپولو سیاح ونیزی قرن ششم و هفتم، مینویسد: بانوان ایرانی و دخترها روی پارچههای ابریشمی (نقوش حیوانات، گلها و درختان و نمونههای مختلف) را سوزندوزی میکردند. پیش بخاریها، رولحافیها، رو متکاییها دستدوز از عجایب صنعت دوستدوزی بانوان در این دوره محسوب میشود.
کریستی ویلسن در کتاب تاریخ صنایع ایران مینویسد: بالاخره میتوان گفت که دورهٔ سلجوقیان از ادواری بوده که اشکال و رنگهای جدید و لباسهای نو ظاهر شده و اگر چه بافندگی از صنایعی است که همیشه در ایران مقامی ارجمند داشته است، با این حال این محقق نیز از پوشاک زنان و نوع اطلاعاتی را ارائه نمیدهد.
برای جواب دهی به سیر تحولات پوشاک زنان در چند قرن اول اسلامی، بار دیگر مجبوریم به الواح گلی، سفالینهها و بشقابها و کاسهها و ظرفهای باقی مانده مراجعه کنیم تا بتوانیم ترسیمی از پوشاک آن دوره داشته باشیم. با مشاهده و بررسی جزئیات پوشاک بانوان در نقوش، به نظر میرسد برخی انگارهای پوشاک بانوان این دوره، همان انگارههای پوشاک دورههای پیش است و نوعی از قبای بلند این دوره از همان نوعی است که آناهیتای طاق بستان به بر دارد و نقوش تزئینی پوشاک (سوزندوزیها و قلابدوزیها) در همان زمینهای است که در پیش معمول بوده و انواع پارچههای گذشته (بصورت بهتری) همچنان مورد استفاده این دورهها بوده است.
با این وصف، پوشاک بانوان این چند قرن که گذشت عبارت بوده است از:
۱-قبای سه ربی، آستین کوتاه، جلو بسته (با شکافی در جلو دامن) با یقه افقی (که اغلب، پوست دوزی میشده است). این قبا گاهی جلو باز نیز بوده (که با دگمه بسته میشده) و یقه آن سه گوش تا بوسط سینه میرسیده است.
۲-قبای بلند آستین کوتاه، جلو باز (که گرداگرد یقه و بر آن پوستدوزی میشده) و گاهی بر روی شانه نیز زر دوزی و قلابدوزی میکردهاند (از قبای بلند، نوه آستین بلند آن نیز معمول بوده است).
۳-پیراهن بلند آستین کوتاه، جلو باز، دگمه دار، یقه سه گوش با برگردان (که اغلب زر دوزی یا قلابدوزی شده است، و گاهی نیز بر روی یقه، پوست دوزی کردهاند.) پیراهن دیگری نیز بوده که جلوی آن بسته میشده و یقه گرد داشته، و بر دور یقه، به پهنای در حدود چهار انگشت، پارچهای از رنگ دیگر میدوختند. گاهی این پیراهن دارای یقهای بیضی شکل بوده و از کمر به پایین نیز، چین داشته است.
۴-سرپوش بانوان، از عرقچین، چهار قد، لچک، نوار و یکنوع روسری توری با پارچههای به شکل مخصوص تشکیل میشده است. گاهی به جای نوار پارچهای (که موی سر را با آن در بالای پیشانی میبندند) تاجی دانه نشان تهیه میشده و در وسط آن جقهای کار گذارده (بر وسط نوار پارچهای نیز گاهی جقه کار میگذاشتهاند). عرقچین، در زیر لچک و مستقیما روی موی سر مورد استعمال داشته است و معمولا به دو طرف عرقچین، دو سر یکسرشته دانههای قیمتی که از زیر چانه میگذاشت، وصل میکردند. همچنین بانوان گاهی گیسوهای بلند خود را بوسیلهٔ توری محافظت مینمودند.
۵-بانوان این دوره، دو نوع کفش داشتند؛ نوع ساق بلند بود (که از دیرباز مرسوم بوده است). و در لوح برجسته و گچی ری نمایان است، و نوع دیگر، کفشی راحتی، سبک و پنجه کوتاه است. کلاویخو درباره پوشش زنان تبریز در زمان تیمور مینویسد: «جامه زنان در خیابان عبارت است پارچه سفیدی که سراپای آنها را میپوشاند و نقابی از موی اسب که بر چهره میافکنند تا هیچکی آنان را نشناسد».
منبع: شفاف