به گزارش گروه بین الملل «خبرگزاری دانشجو» ؛ آمریکا و متحدان این کشور در جامعه بین المللی احتمالا در سه هفته آینده توافقنامه هستهای را با ایران امضا می کنند. اگر چنین امری محقق شود، این توافقنامه رضایت بخش نخواهد بود.
بر اساس این توافق، ایران احتمالا می تواند زیرساخت هسته ای خود را حفظ کند؛ توقف قانونی ده یا پانزده ساله ای اعمال می شود که شرایط را برای احیای جاه طلبی های هسته ای ایران ممکن می سازد؛ اهرم تحریم های بین المللی لغو خواهد شد.
موفقیت این توافقنامه به تعهد و پایبندی کشوری بستگی خواهد داشت که درباره آرمان های هستهای خود در گذشته دروغ گفته است. به جهانی مملو از دیپلماسی بین المللی، جایی که گزینه های پیش روی سیاست گذاران بهترین یا بدترین توافق ممکن نیست بلکه گزینهای حد وسط است، خوش آمدید.
این گزینه پیش روی اوباماست و آموزه ای است که منتقدان رویکرد وی در قبال ایران نادیده گرفته اند.
به طور مثال به سخنرانی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در کنگره توجه کنید. وی بعد از اشاره به اینکه ایران کشوری بد است و دستیابی این کشور به سلاح هستهای گزینهای بد خواهد بود « اکثر مردم با آن موافقند» ، در نهایت تاکید کرد گزینه جایگزین توافقنامه بد، یک توافقنامه بسیار خوب است.
همه دوست دارند به جای یک توافق بد، توافقی خوب به دست آید. البته دستیابی به چنین توافقی اندکی دشوار است به ویژه که از نظر نتانیاهو، توافق خوب به معنای برچیدن زیرساخت های هسته ای ایران است؛ اتفاقی که هرگز مورد قبول ایرانی ها نیست.
هر توافقی باید مورد قبول همه طرف ها باشد. آنچه که ایران را ملزم به امضای رسمی این توافق می کند چالشی برای آمریکا و دیگر اعضای ۱+۵ و اسرائیل است.
حقیقت این است به همان راحتی که آمریکا و جامعه بین المللی می توانند از امضای یک توافق بد اجتناب کنند، ایران نیز می تواند چنین کاری کند. ما از بهای چنین شکستی مطلع هستیم.
در سال ۲۰۰۵، زمانیکه دولت جرج بوش رئیس جمهور پیشین آمریکا به شکست توافق بالقوه با ایران کمک کرد، تهران با افزایش دادن آرمان های هسته ای خود به این اقدام واکنش نشان داد. نتیجه این روند این است که ایران اکنون به دستیابی به بمب نزدیک تر شده است. اگر گفتگوهای هسته ای کنونی نیز به سبب سخت گیری های آمریکا یا غرب شکست بخورد، اتفاقی مشابه قطعا رخ می دهد.
ایران توانمندی های هستهای خود را گسترش میدهد و نظام تحریم های بین المللی که تهران را به پای میز مذاکره کشانده است نیز احتمالا سقوط می کند. منتقدان میگویند اعمال تحریم های بیشتر ، ایران را به قبول شکست متقاعد می کند.
اما هیچ دلیلی وجود ندارد که انتظار داشته باشیم ایران تصمیمی راهبردی برای تبدیل شدن به یک قدرت هسته ای نگیرد. آیا گزینه دیگری وجود دارد؟ اگر همانطور که نتانیاهو می گوید ایران یک کشور متعصب افراطی است و متعهد به نابودی اسرائیل است، اعمال تحریم های بیشتر چه تفاوتی ایجاد می کند؟ ایران در مواجهه با افزایش فشارهای اقتصادی، منعطف تر نخواهد بود.
عدهای دیگر میگویند باید از نیروی نظامی برای انهدام برنامه هستهای ایران استفاده کرد اما نمی تواند مطمئن بود پیامدهای پیش بینی نشده جنگ بهتر از امضای یک توافق ناقص خواهد بود. البته این بدین معنی نیست که آمریکا باید در برابر ایران تسلیم شود.
اما اشتباه نکنید، مصالحهای صورت می گیرد، یک توافق ناقص حاصل می شود، بازرسی های سرزده تضمین می شود، تحریم ها به تدریج لغو می شود و جاه طلبی های ایران خنثی خواهد شد. این ایده آل ترین نتیجه مورد نظر ما نیست اما مطمئنا این بهترین گزینه است.