به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، در قرآن کریم، خداوند از بعضى از پيامبران به عنوان خليفه و حاكم نام مى برد كه به جعل و نصب خداوند مأموريّت ايجاد حكومت را برعهده داشته اند؛ از جمله در آيه 26 سوره «ص» در يك پيام قاطع و كوبنده خطاب به داود پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
«يا داوُد انّا جَعَلْناكَ خَلِيْفَةً فِى الارْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبيل اللَّهِ؛ اى داود! ما تو را خليفه (و نماينده خود) در زمين قرار داديم؛ پس در ميان مردم بحق داورى كن، و از هواى نفس پيروى مكن كه تو را از راه خدا منحرف سازد».
پيام هاي آيه:
1. حكومت دينى، سابقه اى بس طولانى دارد. « جَعَلْناكَ خَلِيفَةً- فَاحْكُمْ»[1]
2. حكومت در اينجا نيز، صرف قضاوت نيست، بلکه قضاوت، گوشه اى از آن است. و اساسا، اگر دين بر جامعه حاكم نباشد، قضاوت به حق امكان پذير نيست. به جهت آياتى كه در رابطه با قضاوت به حق يا به عدل آمده، به دلالت اقتضا، بر چيزى فراتر از قضاوت نظر دارند، زيرا قضاوت به حق در سايه حكومت طاغوت كه براساس ظلم و جور استوار است؛ امكان پذير نمى باشد.[2]
3. در اين آيه خداوند حكم به حقّ را مترتّب بر خلافت نموده است، و تا اين خلافت إلهيّه متحقّق نگردد، حكم به حقّ صادر نمى شود.[3] «خَلِيْفَةً فِى الارْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النّاسِ بِالْحَقِّ»
4. اين تعبير هم وديعه بودن حكومت را مى رساند و هم راه و رسم و طريق يك حكومت مشروع و سالم و الهى را.[4]
5. حكام و زمامداران بايد به صورت نمايندگان خداوند عمل كنند، مفهوم اين سخن لزوم رعايت فرمان و دستورهاى صاحب اصلى حكومت يعنى خدا در همه زمينه هاست.[5]
6. رفتار خليفه ى خدا بايد پرتوى از افعال الهى باشد « جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ»[6]
7. هر چه در برابر حقّ قرار گيرد، هوى و هوس است. «فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى»[7]
8. هر كس از خلافت إلهيّه سرپيچي کند، و از هواى نفس أمّاره متابعت كند، گمراه مى شود.[8] « لا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبيل اللَّهِ».
9. همه انسانها حتّى انبيا در معرض دام هوس هستند كه از طريق هشدارهاى الهى مصون مى مانند. «لا تَتَّبِعِ الْهَوى»[9]
10. هوى پرستى ممنوع است، خواه تمايلات فردى و شخصى باشد يا گروهى و حزبى. «لا تَتَّبِعِ الْهَوى»[10]
11. همان گونه كه مى بينيم به اين پيامبر معصوم به عنوان يك الگو و نمونه هشدار مى دهد كه مراقب وسوسه هاى شيطان نفس باشد كه مايه انحراف او از طريق حقّ و عدالت نگردد. بنابراين حاكم اسلامى در نظام اسلامي، باید هميشه مراقب اين معنى باشد كه مبادا در داورى هاى خود گرفتار حبّ و بغض ها و هوى و هوس ها گردد و حقّ بى گناهى را ضايع كند.[11]
12. آيه هشدار به تمامى دولتمردان است، تا مبادا مصالح امّت را ناديده گرفته و مصلحت خويشتن را در نظر گيرند و خدا را كه شاهد و ناظر است فراموش كنند.[12]
پی نوشت:
[1] . تفسير نور(10جلدى)؛ حجة الاسلام و المسلمین قرائتی؛ ج8، ص: 99
[2] . ولایت فقیه محمد هادی معرفت، ص 120
[3] . امام شناسی؛ آيت الله سيد محمد حسين حسينى تهرانى؛ ج 11؛ ص 271
[4] . پيام قرآن، آیت الله مکارم، ج3، ص: 454
[5] . همان
[6] . تفسير نور(10جلدى)؛ حجة الاسلام و المسلمین قرائتی؛ ج8، ص: 99
[7] . همان
[8] . امام شناسی؛ آيت الله سيد محمد حسين حسينى تهرانى؛ ج 11؛ ص 271
[9] . تفسير نور(10جلدى)؛ حجة الاسلام و المسلمین قرائتی؛ ج8، ص: 99
[10] . همان
[11] . پيام قرآن؛ آیت الله مکارم؛ ج10، ص: 126
[12] . ولایت فقیه، محمد هادی معرفت، ص 119
منبع: رهروان ولایت