به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، «حسن عباس»، پژوهشگر و نویسنده عربی در پژوهشی درباره لیبی که در وبگاه «رصیف» لبنان منتشر شد، سناریوهای مختلف این کشور را بررسی کرد. او به اظهارات «سامح شکری»، وزیر خارجه مصر در کنفرانس واشنگتن اشاره کرد که گفته بود: «برای دفاع از خود و منطقه خاورمیانه و حتی تمام دنیا با تروریسم خواهیم جنگید».
پیش از سخنان وزیر خارجه مصر در کنفرانس واشنگتن، جامعه بین المللی به مصر ابلاغ کرده بود که هیچ طرفی در این عرصه از این کشور نخواسته دست به حملاتی علیه مواضع گروههای تروریستی در لیبی بزند، اگرچه همچنان احتمال دخالت بینالمللی در لیبی پابرجاست.
بر اساس این گزارش، هر آنچه هست اینکه ناظران و کارشناسان بر این باورند که اقدام و دخالت نظامی مصر در لیبی در زمان مناسبی صورت نگرفت.
چرا مصر به دنبال جنگ در لیبی است
پس از جنایت کشتار قبطیها – مسیحیان – مصری بدست «داعش» در لیبی، این کشور خواستار جنگی بینالمللی علیه این گروه تروریستی - تکفیری در لیبی شد و در این خصوص «عبد الفتاح السیسی»، رئیس جمهوری مصر تاکید کرد که برای برقراری ثبات و استقرار در لیبی گزینهای به جز دخالت بینالمللی در این کشور وجود ندارد.
به اعتقاد رئیس جمهوری مصر دخالت بینالمللی که در سال 2011 در لیبی صورت گرفت و منجر به سرنگونی دیکتاتوری چهار دههای سرهنگ «معمر قذافی» شد، نتایج مورد نظر را محقق نکرد، بلکه تنها موجب برافروخته شدن آتش هرج و مرج و آشوب در کشوری شد که به دلیل همجواری با مصر میتواند، تهدید کننده امنیت ملی این کشور نیز باشد.
به همین دلیل السیسی از شورای امنیت سازمان ملل خواستار صدور بیانیهای شد که به موجب آن امکان دخالت بینالمللی در لیبی فراهم شود و به این نکته اشاره کرد که هم اکنون وقت مبارزه با تروریسم به دور از دوگانگی معیاری فرا رسیده و ائتلاف بینالمللی باید حملات خود جهت مبارزه با تروریسم را توسعه دهد تا لیبی را هم شامل شود.
تنش بین مصر و لیبی موضوع جدیدی نیست، بلکه به زمان برکناری جماعت اخوانالمسلمین از قدرت در مصر باز میگردد. از 3 ژوئیه 2013 آشکار شد که جنگ برسر قدرت در لیبی به جنگ داخلی در مصر میان گروههای سیاسی این کشور جهت بدست گرفتن قدرت در آن تبدیل شده است.
به این ترتیب هنگامی که لیبیاییها پس از انتخابات پارلمانی اخیر اختلاف نظر پیدا کردند و شکافهایی بین آنها بروز کرد، مصر و عربستان سعودی و امارات عربی متحده از دولت مستقر در شهر «طبرق» حمایت کردند که از پارلمان پیروز در انتخابات شکل گرفته بود، در حالیکه قطر و ترکیه حکومت طرابلس را مورد حمایت قرار دادند که کنگره ملی یا همان پارلمان سابق لیبی آن را تشکیل داد و نتیجه انتخابات جدید و دولت تشکیل شده توسط آن را رد کرد.
اما مهمترین رخ داد در ماههای گذشته پرواز جنگندههای مصری و اماراتی در آسمان لیبی و حمله به اهدافی داخل خاک لیبی بود. این دو کشور اگرچه در آن زمان خبرهای منتشر شده در این خصوص را تکذیب کردند، اما اظهارات افشاگرانه رئیس جمهوری مصر همه چیز را برملا کرد.
مصر ایده دخالت نظامی بین المللی در لیبی را تنها به خاطر خطر گروه تروریستی تکفیری «داعش» در این کشور ارائه نکرد، بلکه توجیهات قاهره از اختلافات موجود بین دولت مصر با جماعت اخوان المسلمین این کشور به طور خاص و این جماعت در سراسر منطقه بطور عام نشأت میگرفت، جماعتی که در لیبی از حکومت طرابلس حمایت میکرد.
در این راستا بود که «عمرو موسی»، سیاستمدار کهنهکار مصری در سوم آگوست گذشته (2014) در سخنانی تصریح کرد که اوضاع در لیبی خطری علیه امنیت ملی مصر تشکیل میدهد و این قاهره را وادار به استفاده از حق دفاع از خود میکند.
پس از اعدام اسرای مصری در بند داعش، قاهره به این نتیجه رسید که زمان مناسب برای تحقق اهداف سیاسی مورد نظرش در لیبی فرا رسیده است، اما کشورهای قدرتمند، قاهره را در میدان تنها گذاشتند و سازمان «ناتو» بیانیهای صادر و در آن تاکید کرد که تشکیل دولت وحدت ملی در لیبی و نه گزینه اقدام نظامی بهترین گزینه برای مردم لیبی است.
آیا اروپا خواهان جنگ است؟
فیلم اعدام اسرای مسیحی مصری در بند داعش تحت عنوان «نامهای امضا شده با خون برای صلیبیان» در پایگاههای مختلف اینترنتی منتشر شد و در آن یکی از عناصر تکفیری داعش خنجر خود را بالا برد و تاکید کرد که به خواست خدا داعش «رم» را فتح خواهد کرد. در حالیکه پیشتر «ابو ارحم اللیبی»، از سرکردگان داعش در لیبی در سندی تحت عنوان «لیبی دروازه استراتژیک داعش» گفته بود که موقعیت لیبی به گونهای است که به راحتی و تنها توسط یک قایق میتوان به کشورهای جنوب اروپا دسترسی پیدا کرد.
وی در سند خود افزوده بود که این امکان برای داعش وجود دارد که از طریق مهاجرتهای غیر قانونی به کشورهای جنوب اروپا نفوذ کند و اوضاع این کشورها را به جهنم تبدیل کنند.
کشورهای اروپایی قرار گرفته بر سواحل شمالی دریای مدیترانه به خوبی از خطرات ناشی از سیطره داعش بر کشورها و سرزمینهای قرار گرفته در آن سوی سواحل دریای مدیترانه را به خوبی درک میکنند.
فرانسویها از ورود ماهیانه حدود 10 هزار مهاجر غیر قانونی لیبیایی به این کشور سخن میگویند و وزیر دفاع فرانسه در این خصوص تصریح کرده که سواحل لیبی مقابل سواحل فرانسه قرار دارد و بسیار به فرانسه نزدیک است، به همین دلیل باید همواره در آمادهباش و آگاهی کامل باشیم و همانند مصر با کشورهای دوست خود هم پیمان شویم.
از سوی دیگر، ایتالیا خواستار تشکیل ائتلافی ضد تروریسم در لیبی شد و وزیر دفاع این کشور از آمادگی رم جهت فرماندهی این ائتلاف سخن گفت که از کشورهای منطقه و شمال آفریقا و جنوب اروپا تشکیل میشود و اینکه هدف این ائتلاف توقف ورود تروریستهای تکفیری به کشورهای اروپایی است که هم اکنون تنها 350 کیلومتر با سواحل کشورهای اروپایی بیشتر فاصله ندارد.
وزیر دفاع ایتالیا تاکید کرده بود که خطر نزدیک است و بیش از این نمیتوان تامل کرد و اینکه رم آماده جنگ است.
این اظهارات نشان میدهد که رم به شدت از امواج گسترده مهاجرتها به ایتالیا نگران است، اما زمان بندی ایتالیا برای مبارزه با داعش در لیبی با زمان بندی مصر تفاوت دارد، به همین دلیل نخست وزیر ایتالیا تاکید کرد که هم اکنون باید صبر پیشه کرد و با حکمت و دقت عمل و از دست زدن به هرگونه ریسکی خودداری کرد.
کشورهای هراسناک همجوار لیبی
داعش نه تنها علیه لیبی بلکه کشورهای همجوار آن یعنی مصر، سودان، چاد، نیجر، الجزایر و تونس نیز خطری بزرگ تشکیل میدهد، چون ابو ارحیم اللییبایی در وثیقه خود ذکر کرده بود که لیبی دروازه ورود داعش به این کشورها و نقطه آغازین گسترش نفوذش به دیگر کشورهای آفریقایی و مغرب عربی و اسلامی است.
اگر نفوذ داعش به لیبی موجبات نگرانی این کشورها را فراهم کرده بود، بنابراین سیطره داعش بر برخی مناطق این نگرانی را دو چندان کرده بود، به همین دلیل نیجر و چاد خواستار دخالت نظامی در لیبی شده بودند.
اما کشورهای عربی نیز دارای نگرانیهای خاص و مشروع خود بودند، چرا که مشارکت نظامی آنها در هرگونه ائتلافی بالطبع موجب بازگشت تروریسم به کشورهایشان خواهد شد.
این درحالی است که نفوذ داعش به لیبی به معنای ایجاد کانون و هستهای در کشورهای عربی برای جذب تروریستهای تکفیری این کشور و پس از آن و در زمان لازم بازگشت این تروریستها به کشورهایشان است، به همین دلیل الجزایر گزینه نظامی علیه داعش در لیبی را رد کرد، چون از این بیم دارد، مبادا غول تروریسم بار دیگر در این کشور از خواب برخیزد.
تونس نیز موضعی مشابه الجزایر در قبال داعش در لیبی اتخاذ کرد، کشوری که اگرچه مقر تروریسم شمرده نمیشود، اما نقش گذرگاه تروریسم را بین کشورهای عربی ایفا میکند.
بنابراین برعکس مصر که خواهان دخالت نظامی در لیبی شده بود، دیگر کشورهای همجوار لیبی این گزینه را رد کرده و خواستار در انتظار ماندن جهت تامل در آخرین نتایج بدست آمده در این کشور و دستیابی به راه حل سیاسی شدند، راه حلی که دو حکومت لیبی را متحد و یا برنامهای بینالمللی و مورد حمایت از سوی سازمان ملل برای دخالت در لیبی باشد. سناریوهایی که اجرای هیچ یک از آنها در لیبی دور از انتظار نیست.
تحولات جاری در عرصه منطقهای
تغییر و تحولات سریع جاری در منطقه موجب میشود تا مجموعه سوالاتی درباره اوضاع جاری در لیبی و طرفهای تاثیرگذار بر عرصه سیاسی و امنیتی این کشور در راستای این تغییر و تحولات منطقهای مطرح شود.
گروه اول از این سوالات با ائتلاف مصری – اماراتی ارتباط پیدا میکند. صرف نظر از حملات هوایی اخیر مصر علیه مواضع داعش در لیبی، به محض انجام این عملیات، وزیر خارجه امارات در واکنش به این حملات تصریح کرد که کشور متبوعش تمام امکانات خود را در اختیار مصر قرار میدهد تا به عملیات خود علیه تروریسم و خشونت تا ریشهکنسازی آن ادامه دهد.
چند روز پیش نیز السیسی تاکید کرد که امارات به وی پیشنهاد ارسال نیرو برای مقابله با خطر تروریسم را داده است.
گروه دوم از این سوالات به روابط دو جانبه مصر و عربستان سعودی باز میگردد که هم اکنون اندکی از تب و تاب افتاده است. حزب سلفی «النور» که از جمله جریانهای سیاسی مصری نزدیک به عربستان سعودی است، دخالت نظامی در لیبی را رد کرد و «عبد اللطیف الزیانی»، دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس حمله دستگاه دیپلماسی مصر به قطر در نشست اتحادیه عرب مبنی بر متهم کردن دوحه به حمایت از تروریسم را محکوم کرد. بسیار سخت است که تصور کرد، الزیانی بیانیهای بدون موافقت پیشین عربستان سعودی صادر کرده باشد.
گروه سوم از سوالات به هماهنگی مصر و فرانسه در خصوص لیبی و مشارکت یک طرف سوم عربی باز میگردد. امضای قرارداد خرید تسلیحات نظامی بین مصر و فرانسه به ارزش 5 میلیارد یورو و نوع سلاحهای خریداری شده نشان از قصد به خدمت گرفتن آنها علیه لیبی دارد و آنچه در این خصوص قابل تامل است، اینکه اولین تماس السیسی پس از ذبح گروگانهای مصری توسط داعش تماس با رئیس جمهوری فرانسه بود، گویا به این طریق میخواست به وی بگوید که آیا زمان حمله فرا رسیده است.
تاکنون مشخص نیست که چه کشوری یا طرفی هزینه این قرارداد تسلیحاتی را تامین کرده است، چون با شناخت منبع تامین کننده هزینه میتوان به تحولات آتی عرصه بین المللی به شکلی دقیقتر پی برد.
در هر صورت تحولات جاری این سوال را مطرح میکند که چرا عربستان سعودی تا حدودی از ائتلاف گذشته که مصر و امارات را در برگرفته بود، فاصله گرفته و تا حدودی به قطر نزدیک شده است و این نزدیکی میتواند، پیش زمینه پذیرفتن حضور مجدد جماعت اخوانالمسلمین در عرصه سیاسی باشد، یعنی تکرار سناریو تونس پس از انتخابات پارلمانی اخیر این کشور، به همین دلیل به نظر میرسد که در مرحله آتی عربستان سعودی بیش از مرحله گذشته منافع قطر و ترکیه را در مد نظر داشته باشد.
اما از جمله انگیزههایی که موجب مخالفت مصر با بذل تلاشهای سیاسی در لیبی شود، شخص «برناردینو لیون»، فرستاده ویژه سازمان ملل در امور لیبی باشد که در زمان برکناری جماعت اخوان المسلمین از قدرت، وی فرستاده ویژه اتحادیه اروپا در امور مصر بود و در آن مدت تلاش داشت، راه حلی سیاسی برای حل مشکل اخوانیها و مشارکت آنها در مرحله انتقالی پس از سوم ژوئیه بیابد، موضوعی که خوشایند دولت کنونی مصر نبود.
چند روز پیش پارلمان به رسمیت شناخته لیبی در عرصه بین المللی و مورد حمایت مصر تصمیم گرفت، مشارکت فرستاده ویژه سازمان ملل در امور لیبی در نشست مذاکرات ملی را تعلیق کند و دلیل اتخاذ این تصمیم را بدست آمدن اطلاعاتی درباره لیون عنوان کرد که اظهار میکند، وی در این نشست تلاش دارد، تشکیل دولت وحدت ملی در لیبی با مشارکت جریان اسلام سیاسی این کشور و اخوانیهای لیبی را به عنوان سیاست امر واقع مطرح کند و آمریکا و انگلیس به محض تشکیل این دولت آن را به رسمیت خواهند شناخت.
به این ترتیب به غیر از گزینه دخالت نظامی در لیبی گزینه تشکیل دولت وحدت ملی نیز در این کشور مطرح است و اگر این گزینه با شکست مواجه شود، بدون شک عرصه بین الملل ادامه گسترش نفوذ داعش در لیبی را تحمل نخواهد کرد و ائتلافی برای مقابله با داعش در این کشور تشکیل خواهد داد و این ائتلاف در اولین گام سواحل لیبی را محاصره خواهد کرد که سواحل اروپا را به شدت تهدید میکند.
منبع: فارس