به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، نشانه ها به ما می گوید به زودی با یک توافق هسته ای که البته دو طرف همچنان اصرار دارند آن را تفاهم سیاسی بنامند مواجه خواهیم شد. اگر نخواهیم با کلمات بازی کنیم این تفاهم سیاسی چه اعلام رسمی بشود و چه پنهان بماند، چه شفاهی باشد و چه مکتوب، همان چارچوب توافق جامع است که یک سلسله تعهدات بلند مدت را برای ایران الزامی می کند و به معنای امضای توافق نهایی هسته ای و پذیرش ترتیبات بلند مدت ذیل آن از سوی ایران خواهد بود.
بحث درباره جزئیات مذاکرات تا زمانی که اطلاعات قابل اعتماد وجود نداشته باشد بی احتیاطی است. ارزیابی مطلوبیت توافق هسته ای، میزان انطباق آن با خطوط قرمز و درصد توازن داده ها و ستانده ها هم تنها زمانی ممکن است که متن نهایی را در اختیار داشته باشیم.
اکنون که نه جزئیات به اندازه کافی در دسترس است و نه متنی در اختیار داریم، بهترین روش برای بحث درباره توافق این است که یک سلسله سوال طرح کنیم؛ سوال هایی که هرگونه توافق نهایی باید بتواند به آنها پاسخ هایی صریح و روشن بدهد. این سوال ها ضابطه های اصلی ارزیابی مطلوبیت هرگونه توافق احتمالی است. ما دقیقا و به طور تفصیلی نمی دانیم آنچه به قول آقای ظریف قرار است هفته آینده نهایی شود، چیست، ولی هر چه که هست باید بتواند به این سوال ها جواب بدهد و پاسخ هایی که به این سوال ها می دهد است که میزان مطلوبیت آن را معین می کند.
۱- نخستین سوال این است که ظرفیت غنی سازی در این توافق قادر به پاسخگویی به نیازهای فعلی و آینده ایران خواهد بود یا نه؟ به عبارت دیگر، آیا در انتهای این توافق ایران ظرفیت ۱۹۰ هزار سو غنی سازی برای تامین سوخت راکتور تهران را خواهد داشت یا نه؟
۲- سوال دوم این است که آیا در این توافق صریحا قید خواهد شد پس از انقضای زمان گام نهایی محدودیت ها بر برنامه هسته ای ایران به طور کامل برداشته خواهد شد و ایران اجازه غنی سازی صنعتی دارد؟ آیا برداشته شدن محدودیت ها بر برنامه هسته ای ایران مشروط به شرایط زمانی خواهد بود که زمان گام نهایی به اتمام می رسد یا اینکه لابشرط خواهد بود؟ به عبارت دیگر، مثلا پس از ۱۰ ایران باید مجددا بر سر میزان غنی سازی که مجاز به اعمال آن است با امریکا مذاکره کند یا اینکه وضعیت غنی سازی صنعتی پیشاپیش پذیرفته شده است؟
۳- سوال بعدی این است که آیا تمامی محدودیت ها بر برنامه هسته ای ایران موقت خواهد بود یا برخی از آنها –مثلا بازرسی ها- پس از اتمام زمان گام نهایی هم ادامه خواهد داشت؟
۴- چهارمین پرسش این است که جایگاه حقوقی این توافق چه خواهد بود؟ این توافق چقدر برای هیئت حاکمه و دولت های بعدی در امریکا الزام آور است؟ به عبارت دیگر، اگر تعهدات ایران ذیل یک قطعنامه فصل هفتمی شورای امنیت الزامی شود، آیا تعهدات امریکا در زمینه تحریم ها نیز به همین میزان الزام آور خواهد بود؟
۵- سوال بعدی این است که چه ضمانت هایی وجود دارد که امریکا به تعهدات خود در چارچوب این توافق پای بند بماند؟ شکل دیگر این سوال این است که بپرسیم آیا همانطور که احتمالا در مورد ایران دقیقا روشن خواهد بود که در صورت عدم پای بندی به توافق چه اتفاقاتی رخ خواهد داد، آیا درباره امریکا هم تبعات و مجازات نقض توافق به همین میزان شفاف و صریح خواهد بود؟
۶- سوال دیگر این است که اگر امریکا تحریم ها را روی کاغذ تعلیق کرد ولی در عمل به شرکت ها و دولت ها فشار آورد که با ایران تجارت نکنند، به عبارت دیگر رژیم حقوقی تحریم ها تعلیق شد ولی رژیم حقیقی آن بر جای خود باقی ماند، آیا ایران می تواند این موضوع را به عنوان نقض توافق در نظر بگیرد و به آن پاسخ بدهد؟
۷- سوال بعدی این است که آیا امریکا اجازه خواهد داشت به سرعت همه تحریم های مرتبط با موضوع هسته ای را که ادعا می شود تعلیق خواهد شد، در حوزه ای دیگر –مثلا برنامه منطقه ای یا حقوق بشر- مجددا اعمال کند؟ آیا این نقض توافق خواهد بود یا نه؟
۸- سوال بعدی این است که آیا در این توافق تاسیسات فردو به عنوان یک تاسیسات غنی سازی که ایران اجازه انباشت مواد تولید شده را دارد، در نظر گرفته خواهد شد؟
۹- پرسش دیگر درباره راکتور آب سنگین اراک است. آیا در توافق نهایی، زمان بندی در نظر گرفته شده برای بازطراحی راکتور اراک کوتاه مدت خواهد بود یا چنان بلند مدت در نظر گرفته خواهد شد که ایران عملا برای بیش از یک دهه این راکتور را از دست بدهد؟
۱۰- سوال بعدی هم درباره اراک است. آیا راکتور بازطراحی شده می تواند همان رادیو ایزوتوپ هایی را تولید کند که بنا بود راکتور اوریجینال به تولید آنها بپردازد یا اینکه توان تولید آن رادیو ایزوتوپ ها را از دست خواهد داد و عملا به یک راکتور اب سبک بدل می شود؟
۱۱- پرسش بعدی مربوط زمان بندی اجرای تعهدات دو طرف و میزان همبستگی متقابل تعهدات است. مهم ترین سوال این است که آیا تعهدات به طور کامل دوطرفه است یا اینکه قرار است ایران یکجا به تعهدات خود عمل کند و طرف مقابل به تدریج و برحسب مجموعه ارزیابی هایش درباره ایران تعهداتش را اجرایی نماید؟ به عبارت دیگر، آیا یک تناظر یک به یک میان تعهدات طرفین وجود دارد یا اینکه ایران در مقام طرفی که موظف به اعتمادسازی است نباید انتظار داشته باشد توافق به گونه ای باشد که در ازای یک گام از سوی ایران یک گام متناسب و هم وزن از سوی طرف مقابل برداشته شود؟
۱۲- سوال دیگر درباره مفهوم بازگشت پذیری است. در اینجا مسئله این است که تعهدات طرفین در توافق نهایی تا چه حد بازگشت پذیر است؟ مشخص است که تعهد امریکایی ها درباره تعلیق تحریم ها –حتی اگر به آن عمل کنند- به سرعت بازگشت پذیر است و همانطور که خودشان گفته اند می تواند در یک بعدازظهر و با یک نشست و برخاست مجددا به طور کامل به وضعیت ماقبل توافق برگردد. اما آیا تعهداتی که ایران در توافق نهایی می پذیرد بویژه دستکاری های فنی که در تاسیسات نطنز، فردو اراک انجام خواهد شد به همین سرعت بازگشت پذیر است؟ مفهوم بازگشت پذیری از این جهت مهم است که در واقع این ابزار یگانه ضمانتی است که می تواند عمل امریکا به تعهداتش را تا حدودی گارانتی کند. سرعت بازگشت ایران به وضعیت ماقبل توافق مساوی است با ریسک امریکا در صورت نقض توافق. هر چه این سرعت بالاتر باشد، آن ریسک هم بالاتر خواهد رفت و در نتیجه احتمال عمل امریکا به تعهداتش بیشتر می شود. توافق نهایی باید صریحا پاسخ بدهد که زمان، شرایط و کیفیت بازگشت پذیری تعهدات ایران چگونه است؟
۱۳- سوال بعدی ناظر است به شروطی که احتمالا برای تمدید تعلیق تحریم ها قرار داده خواهد شد. امریکا بر چه اساسی تصمیم خواهد گرفت تعلیق تحریم ها علیه ایران را تمدید کند؟ شروط این تمدید چیست؟ متون غیر رسمی که تاکنون به آن دسترسی وجود داشته می گوید یکی از اساسی ترین شروط امریکا برای تمدید تعلیق تحریم ها آغاز و تداوم مذاکره و همکاری ایران با آژانس درباره PMD (ابعاد احتمالی نظامی) است. این مشخصا به این معناست که اصلی ترین عامل بهانه جویی امریکا علیه برنامه هسته ای ایران نه فقط در توافق نهایی مختومه نمی شود بلکه تازه رسمیت می یابد و بحث درباره آن آغاز خواهد شد. بهترین تعبیری که می توان در این باره به کار برد این است که توافق نهایی بحران را از سازمان انرژی اتمی به وزارت دفاع منتقل خواهد کرد و ابزاری بسیار قدرتمند برای کش دادن موضوع، اتهام تراشی های جدید علیه ایران و حتی اعمال مجدد تحریم ها در اختیار طرف غربی قرار خواهد داد. سوالی که توافق نهایی باید به آن پاسخ بدهد این است که موضوع PMD را به روش سیاسی حل و فصل کرده یا اینکه ذیل فصل ۷ منشور تعهداتی جدید در این حوزه برای ایران ایجاد نموده است؟
۱۴- پرسش دیگر مربوط به شروط لغو کامل تحریم هاست. می دانیم که توافق نهایی تنها تعلیق تحریم ها را در بر می گیرد و لغو کامل آنها (به معنای برچیده شدن زیر ساخت قانونی تحریم ها) را به آینده موکول می کند. سوالی که توافق نهایی باید با حداکثر شفافیت به آن پاسخ بدهد این است که تحریم ها دقیقا کی لغو خواهد شد و، مهم تر از این، عملیات لغو مشروط است یا لابشرط؟
۱۵- سوال بعدی مربوط به مفهومی است که در مذاکرات نرخ رشد ظرفیت غنی سازی نامیده می شود. یکی از مهم ترین سوال هایی که توافق نهایی باید به آن پاسخ بدهد این است که آیا ظرفیت غنی سازی ایران در طول گام نهایی کاملا ثابت خواهد ماند یا اینکه به تدریج رشد خواهد کرد؟ و اگر رشدی در کار است زمان بندی و سقف این رشد تا کجاست و با خط قرمز نیاز ایران در سال های آینده چه نسبتی دارد؟
۱۶- پرسش دیگر مربوط به مسئله بازرسی هاست. توافق نهایی باید روشن کند که بازرسی هایی که بر برنامه هسته ای ایران اعمال خواهد شد چه نسبتی با نرم های منشعب از NPT دارد؟ آیا ایران از NPT پادمان های آن استثنا می شود و یک رژیم بازرسی ویژه –همانند عراق- بر آن اعمال خواهد شد؟ و پرسش مهم تر: آیا این رژیم بازرسی ویژه دائمی خواهد بود یا اینکه با به اتمام رسیدن زمان گام نهایی منتفی می شود؟ یک سوال دیگر هم در اینجا هست: چه ضمانت هایی وجود خواهد داشت که غرب از اطلاعات انبوهی که در اثر توافق نهایی به دست خواهد آورد سوء استفاده اطلاعاتی و امنیتی نکند؟
۱۷- سوال بعدی پیش روی توافق نهایی این است که آیا برنامه تحقیق و توسعه غنی سازی ایران (غنی سازی بدون انباشت مواد) آزادانه ادامه خواهد یافت یا محدود خواهد شد؟ مهم است که توجه شود اعمال هر نوع محدودیت به معنای منتفی شدن یک فرآیند واقعی تحقیق و توسعه است.
۱۸- یک سوال دیگر این است که داور ناظر بر اجرای تعهدات طرفین کیست؟ در موارد اختلاف چه کسی قضاوت خواهد کرد حق با کدام طرف است؟
۱۹- پرسش بعدی این است که آیا توافق نهایی مسئله ماهیت را درباره برنامه هسته ای ایران تعیین تکلیف می کند یا نه. بیش از یک دهه است –بویژه از زمان مدیر کلی آمانو به این سو- که آژانس می گوید قادر به تعیین تکلیف ماهیت برنامه هسته ای ایران نیست و نمی تواند صلح آمیز بودن این برنامه را تایید کند. سوال این است که چه زمانی پس از اجرای تعهدات ایران در گام نهایی مسئله ماهیت تعیین تکلیف خواهد شد؟
۲۰- پرسش آخر هم این است که توافق جامع چه الزاماتی را برای برنامه نظامی متعارف ایران که از قطعنامه ۱۷۴۷ به این سو دچار محدودیت هایی شده معین می کند؟ مشخصا برنامه موشکی و نظام صادرات سلاح های متعارف ایران به چه شکل دگرگون خواهد شد. اساسا آیا این توافق در حوزه نظامی متعارف وارد خواهد شد یا نه؟
منبع: جهاننیوز