به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، با گسترش سبک زندگی شهرنشینی در شهرهای بزرگ کشور و همچنین نفوذ فرهنگ های مختلف بیگانه بین خانواده ایرانی، برخی از فرهنگ های جدید وارد خانواده ها می شود که از جمله آنها نگهداری حیوانات وحشی و غیر متعارف در خانه هاست. شاهد این موضوع که در شهرهای بزرگی همچون تهران به چشم می خورد نگهداری و حمل سگ است که در چند سال اخیر به شکل چشم گیری رواج یافته است.
جدا از نظرات کارشناسان در مورد بیماری هایی که علت آن نگهداری سگ می باشد و یا گسترش سل با نگهداری گربه که توسط سایت های مختلف منتشر شده اند و همچنین نظر شرع مقدس اسلام در مورد نگهداری حیوانات و یا نظراتی که کارشناسان مختلف در مورد علت نگهداری سگ و گربه توسط جوانان بیان می کنند بر آن شدیم با مصاحبه های کوتاه با افرادی که اقدام به نگهداری سگ در خانه و حمل آن در محیط های عمومی می کنند علت و مسائل مربوط را جویا شویم.
در ترافیک پایان ناپذیر خیابان های تهران قدم قدم در حال رانندگی بودم که مشغله ی یک جوان با مو و ریش های بلند که تلاش کرده ظاهری هنری را تشکیل دهد نظرم را جلب کرد، آن هم نه ظاهر وی بلکه سرعت کم پیش روی او در پیاده رویی خلوت که با واسطه ی بازیگوشی سگی بود که قلاده او را با طنابی در دست داشت. سگ با به این طرف و آن طرف دویدن و ایستادن در یک نقطه به شدت سرعت او را گرفته بود. فرصت را غنیمت شمردم تا سوالاتی از چرایی نگهداری سگ که بسیاری در ذهن دارند را از وی جویا شوم.
ماشین را پارک کرده و نزدیک رفتم و پس از معرفی خود از ایشان درخواست کردم چند دقیقه ای وقت خود را به بنده اختصاص بدهد تا چند سوال از وی بپرسم. در گوشه ای مستقر شدیم و سوالات را شروع کردم؛ شما چه مدت است که از این سگ را خریده اید؟ به چه قیمتی؟ آیا قبلا هم حیوانی نگهداری می کردید؟
او در حالی که برای کنترل کردن سگ، آن را بین پاها گرفته بود و تلاش می کرد به او بفهماند که بازیگوشی نکند، پاسخ داد، حدود یک ماه و نیم است آن را به قیمت 600 هزار تومان خریده ام ولی قبلا حیوان دیگری نگهداری نمی کردم.
به چه علت به فکر نگهداری سگ افتادید؟
من چند ازدواج ناموفق داشتم و این باعث افسردگی ام شده بود، با هر کسی هم که رفاقت و زندگی کردم تا وقتی برایشان فایده داشتم رفیقم بودند، اما وقتی که به سودی نمی رسیدند، دورم را خط می کشیدند.
شما چندتا ازدواج ناموفق داشتید؟ علت طلاق چه بوده؟
2 تا، من اوایل خیلی رسیدگی و محبت می کردم، مثلا همسر اولم را سفر خارج از کشور می بردم. اجازه دادم از دیپلم تا فوق لیسانس درس بخواند بعد که خواستم سرکار نرود، چون به زندگی نم یرسید، اما قبول نکرد، منم سر حرف خودم ماندم و طلاقش دادم. و طلاقهای بعدی همسر دوم خودش بچه دار بود و هر جا می خواستیم برویم و هر کار می خواستیم انجام دهیم، می گفت نه چون پدر بچه متوجه می شود و آخرش هم پدر بچه فهمید که همسر سابقش با من ازدواج کرده و بچه را گرفت و او هم هر روز گریه و زاری میکرد و بچه اش را می خواست. از هم جدا شدیم که بتواند بچه اش را بگیرد.
فکر نمی کنید اگر همسر همشان و متناسب خودتان انتخاب کنید که با شرایط شما بسازد و زندگی کند این خلاها را بهتر بتواند پر کند؟
من الان شرایطش رو ندارم چون کار ندارم به زنهای سابقم هم مهریه دادم. الان هم چون مشکلاتم زیاد است میدانم که به مشکل می خورم. زنها هم الان اینجوری شدند که همه لباس آن چنانی میخواهند و تا موقعی که وضعیت مالی خوبی داری مشکلی نیست، اما اگر نداشته باشی با تو نمی سازند.
چرا از بین همه حیوانات اهلی سگ را انتخاب کردید؟
بیشتر حیوان ها این خصوصیت را دارند اما وفای سگ معروف است دیگر. ببینید من برادرم هم تازه فوت کرده و افسرده شده بودم و اصلا از خانه نمی تونستم بیرون بیایم، این پیشنهاد یکی از دوستانم بود، که سرم گرم این حیوان بشود و یک مقداری حالم بهتر شود!
چرا سراغ حیوان های دیگر نرفتید؟
من از قبل تجربه ای نداشتم. اما مثلا پرنده اینجوری نیست و فقط در خانه می توان از آن نگهداری کرد و سرگرم شد. مثلا مرغ مینا مدنظرم بود که حرف زدن یادش بدهم اما نمیتوانستم با خودم بیرون بیاورم.
نگهداری سگ در اماکن عمومی جریمه دارد؟
در حالی که به علت گذر ماموران پلیس از کنار ما ترس از چهره اش مشخص بود، پاسخ داد: بله. قبلا می گرفتند و با صاحب سگ کاری نداشتند اما الان صاحب سگ را هم جریمه می کنند.
شما برای سرگرمی سگ نگه داشتید، ممکن است یک سریاز افراد به خاطر کلاس آن سراغ سگ بروند!؟
منم شنیدم اما فکر نمی کنم و نمی دانم. اما خوب یک جاهایی چشم و هم چشمی دارند از هر چیزی میشود برا کلاس گذاشتن استفاده کرد یا شاید بهانه ای باشد برای شروع رابطه ها در پارک ها و ...!
در حالیکه به دست های زحمی از چنگ های سگ و پوسته شده از شست و شوی زیاد نگاه می کردم آخرین سوالات را نیز پرسیدم؛ نگهداری سگ در خانه به چه صورت است؟
تو این مدت در بالکن خانه نگهش میداشتم، چون اوایل هرجا داخل خانه دستشویی می کرد! به تازگی به داخل اتاقم آورده ام. قبلا بعد از دست زدن بهش وقتی میخواستم چیزی بخورم خیلی دست هام را میشستم اما الان نه. همین یک بار آب میکشم. جایی هم برای استراحت و دستشویی او درست کرده ام.
در حالیکه حس وابستگی بدون دلیل منطقی وی به سگ را در او میشد دید، سوال آخر را اینگونه پرسیدم: در این مدت پیش آمده که دلتان بخواهد حرفتان را بفهمد و مثلا کاری برای شما انجام دهد؟
من الان 48 سالم است اما تنها هستم. بزرگترین رفیقم برادرم بود که فوت کرد، من در حال دیوانه شدن بودم و به خودکشی فکر میکردم. همین که با این حیوان سرگرم هستم حالم بهتر شده است. یک بار حرفم را نمی فهمید من نیز بهم ریخت و زدمش، خودم هم خیلی ناراحت شدم! چیزی از سگم نمیخواهم و فقط از خدا میخواستم که این سگ حرفم را بفهمد که من هم اینطور عصبانی نشوم!
در پایان او همچنان در تلاش برای کنترل کردن سگی بود که حرفش را نمی فهمید و بنده نیز در حالیکه در این فکر بودم که چگونه نگهداری یک سگ می تواند ضعف در برقراری یک رابطه سالم اجتماعی و انسانی توسط افراد را جبران کند، خداحافظی کردیم.
منبع: فرهنگ نیوز