به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، در حالی که هفته گذشته فضای سیاسی-اجتماعی کشور متاثر از موج اعلام انزجار عمومی مردم نسبت به دو حادثه تجاوز حکومت آل سعود به یمن و نیز تعرض ماموران این حکومت به دو نوجوان زائر ایرانی در فرودگاه جده بود، آیت الله هاشمی رفسنجانی طی اظهاراتی در همایش بانوی انقلاب که به پاسداشت همسر حضرت امام خمینی(ره) برگزار شده بود، خط خبری متفاوتی را در رسانه های همسو و مرتبط با خود رقم زد.
هاشمی در این همایش ضمن بیان فضایل مرحومه ثقفی، تصریح کرد:«در سال ۸۴ یک موی بدنم راضی نبود کاندیدا شوم؛ همسر امام مرا خواست و به من گفت: امام این انقلاب را به دست شماها سپردند. آیا شما میدانید اینها چه کسانی هستند؟ همین صحبتهای همسر امام(ره) سبب شد من قبول کنم و پذیرفتم.»
طرح این اظهارات از جانب آقای هاشمی که در بطن خود تعریض به سایر کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم را داشت،واکنش هایی را برانگیخت و برخی رسانه ها و چهره های سیاسی ضمن تشکیک در اصالت خاطره هاشمی رفسنجانی، از این که وی برای تایید مواضع و افعال سیاسی خود معمولاً به چهره های درگذشته و متوفّی استناد می کند، انتقاد کردند.
این انتقادات، پیامد دیگری داشت و آن، به صحنه آمدن برخی فرزندزادگان حضرت امام(ره) برای تایید سخنان منسوب به مرحومه ثقفی از زبان هاشمی رفسنجانی بود. اگرچه حقیقتاً در شرایطی که کشور و افکار عمومی مسائل بسیار مهم تری است،پرداختن به اظهارات و خاطره گویی های شاذ آقای هاشمی رفسنجانی- که دیگر شکل ملالت باری به خود گرفته- چندان روا نیست اما نظر به این که در این موارد به نوعی پای حضرت امام خمینی یا منسوبین به ایشان به میان می آید، طرح نکاتی ضروری است:
۱- آیت الله هاشمی رفسنجانی، نیک میداند که حفظ حرمت بیت امام(ه) برای همگان ضروری است اما متاسفانه وی با سخنان اخیر خود، این بیت مکرم را برای فعالیتهای سیاسی خود هزینه میکند و پل عبور موقت خود از بزنگاهها قرار میدهد. پرسش اینجاست اگر فرض کنیم که همسر مکرمه حضرت امام(ره) جملات فوق الذکر را در یک جلسه خصوصی خطاب به آقای هاشمی گفته باشد، طرح عمومی این سخنان، چه فضیلتی برای همسر امام در اذهان عمومی رقم می زند؟ آیا دعوت از هاشمی برای حضور در انتخابات، یک حسن اخلاقی یا فضیلت سیاسی والایی است که در پاسداشت آن مرحومه علنی می شود؟
در انتخابات سال ۸۴ دولت برگزار کننده انتخابات دولت اصلاحات بود و وزیر کشور و وزیر اطلاعات آن دولت - آقایان موسوی لاری و یونسی- صراحتاً آن انتخابات را سالمترین انتخابات خواندند. فلذا آقای هاشمی نمی تواند شکست سنگین خود در آن آزمون ملی را به گردن توهماتی از جنس سال ۸۸ بیندازد.
بر این اساس، چندین سال پس از فوت خانم ثقفی- که حالا هم در عالم مادی حضور ندارند تا درباره مواضع خود شهادت دهند- ادعای اینکه همسر امام چنین جملهای خطاب به هاشمی گفته است آیا غیر از آن است که آن بانوی مکرمه را طرفدار جریان و جناح سیاسی خاصی نشان میدهد؟
برخی نوه های امام(ره) که بدون ملاحظه جایگاه ارزنده بیت رهبر کبیر انقلاب، برای تایید و توجیه اظهارات آقای هاشمی به صحنه آمده اند آیا به این نکته دقت کرده اند با توجه به اینکه آقای هاشمی در سوم تیر ۸۴ با «نه» قاطع مردم روبرو شد، انداختن بار مسئولیت کاندیداتوری وی بر شانه همسر حضرت امام(ره)، آن «نه» تاریخی به هاشمی را متوجه بیت امام(ره) می کند؟
به راستی اصرار بر این که اکثریت مردم در انتخابات ۸۴ نظری متفاوت با همسر و بیت امام (ره) داشتهاند و آن را پای صندوق رای ابراز کردهاند، چه فضیلتی برای ایشان رقم می زند؟
۲- نکته بعدی آن است که آقای هاشمی رویه «توپ در زمین دیگران انداختن» و «فرار به جلو » را عادت خود قرار داده و هر روزنه و کورسویی را برای نشان دادن رفتارهای ناموزون سیاسی، بدون استفاده رها نمیکند. هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری نیز ۹۲ از درخواستهای بیشمار علما، مراجع قم و نجف و... برای حضورش در صحنه و کاندیداتوری سخن گفت.
احتمالاً چندی بعد نیز کاندیدا شدن در انتخابات اخیر مجلس خبرگان و عدم اعتماد خبرگان والای ملت به خویش را نیز به گردن اشخاص موجه دیگری خواهد انداخت. سؤال مهم و اساسی این است که چرا آقای هاشمی شکست های پی در پی خود در صحنه انتخاباتهای گوناگون را میخواهد از جیب دیگران هزینه کند؟
آیا بهتر نیست آیت الله هاشمی به جای قراردادن چهره های موجه در برابر رای مردم، اندکی به این موضوع نیز بیندیشد که احتمالاً رفتار و مواضع خود وی - که متاسفانه طی سال های اخیر با مواضع و رفتار سیاسی هاشمی دهه ۶۰ و حتی ۷۰ فاصله فراوانی دارد- باعث رویگردانی مردم و خبرگان از وی شده به گونه ای که در انتخابات مختلف این گونه با ناکامی و شکست مواجه می شود؟
۳- نکته حائز اهمیت بعدی درباره اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی، این است که با وجود آنکه همسر مکرمه حضرت امام دارای جایگاه ارزشمندی بوده و حرمت بالایی برای همگان دارند اما نمی توان این انتساب را جایگاه را همتراز حضرت امام قرار داد و آن را دستاویزی برای مقاصد سیاسی قرار داد.
علی القاعده منویات حضرت امام(ره) حجت و سند برای همه پیروان و دلبستگان بدان حکیم راحل است اما این حجیت، علی القاعده قابل تعمیم به منسوبین و نزدیکان نسبی ایشان - با همه شان و احترام - نیست. آقای هاشمی ظاهراً فراموش کرده اند که امام(ه) حتی به حاج احمدآقای عزیز نیز اجازه ورود به فعالیتهای سیاسی و اجرایی را نمی داد و اصولا با حضور اعضای خانواده خود در عرصه سیاسی مخالفت می کردند تا کسی نتواند از این انتسابات سوء استفاده کند. کمااینکه بنی صدر مخلوع نیز نتوانست از این روزنه و ادعای نزدیکی به منسوبان امام(ره) موفقیتی کسب نماید.
علی ایحال، اظهارات اخیر آقای هاشمی رفسنجانی تنها به اعتبار بیت امام لطمه وارد میکند و مرهمی برای جبران شکستهای ایشان از طریق استفاده از بیت امام وجود ندارد. ماحصل زندگی سیاسی و حیات مبارک حضرت امام نشان می دهد که تنها سخن ایشان حجت شرعی است و انتساب برخی موارد به بیت ایشان، اندک ظرفیت باقی مانده هاشمی را نیز از بین خواهد برد.
منبع: فارس