کد خبر:۴۰۹۴۵۴
فارین پالیسی مدعی شد

کالبدشکافی دیپلماسی اسفناک کاخ سفید در قبال ایران/ چرا دولت اوباما از درک بد بودن توافق با ایران عاجز است؟

«فارین پالیسی» در تحلیل مدعی شد که بسیاری از کارشناسان معتقدند کاخ سفید با عملکرد ضعیف خود، شروط بدی را برای آمریکا و هم پیمانان و شرکای ما در منطقه پذیرفته است.

به گزارش خبرنگار بین الملل «خبرگزاری دانشجو» ؛ و به نقل از نشریه «فارین پالیسی» ،  این نشریه در مقاله‌ای نوشت: با ورود دولت اوباما به دور بعدی مذاکرات با ایران بر سر برنامه هسته ای این کشور و نزدیک شدن مهلت تعیین شده (برای دستیابی به توافق) در سی ام ژوئن، بسیاری از کارشناسان معتقدند کاخ سفید با عملکرد ضعیف خود، شروط بدی را برای آمریکا و هم پیمانان و شرکای ما در منطقه پذیرفته است.

 


همان طور که در مقاله‌های بسیاری اشاره شده است، گروه ۱+۵ به رهبری آمریکا، عملاً همه امتیازها را داده است. بر اساس مواضع اعلام شده که با قطعنامه های متعدد شورای امنیت سازمان ملل مغایرت دارد: ایران می‌تواند همه زیرساخت های هسته‌ای خود را دست نخورده نگه دارد، حق غنی سازی داشته باشد، ذخایر اورانیوم خود را نگه دارد، فوراً از قید بسیاری از تحریم ها رها شود، ناچار نیست «ابعاد نظامی احتمالی» برنامه خود را فاش کند، مجبور نیست اجازه بازرسی از هر کجا در هر زمان را بدهد و بعد از ده سال می‌تواند علناً تلاش خود را برای دستیابی به سلاح هسته ای از سر بگیرد (البته اگر تا آن زمان از نقایص توافق برای تولید مخفیانه چنین سلاحی استفاده نکرده باشد.


البته کارشناسانی هستند که از شروط اعلام شده در مذاکرات حمایت می‌کنند و آن را انتخاب بد از میان گزینه های بد و بدتر می‌دانند. اما اکثر ناظران آگاه چنین عقیده‌ای‌ ندارند. یکی از صریح‌ترین مخالفت ها در مقاله ماه گذشته «هنری کسینجر» و «جرج شولتز» در نشریه «وال استریت ژورنال» منتشر شد. شولتز و کسینجر با شرح جزئیات شکایت خود از توافق پیش رو اینگونه نتیجه گیری می‌کنند:« مذاکراتی که دوازده سال پیش به عنوان تلاش های بین المللی برای جلوگیری از توانمندی ایجاد زرادخانه هسته ای در ایران آغاز شد، نهایتاً به توافقی منتهی شد که دقیقاً همین قابلیت را (به شکل امتیاز) واگذار می‌کند.


معمای واقعی این است که چرا دولت اوباما از درک این موضوع عاجز است و با ناامیدی برای نهایی کردن توافقی که هر هفته بدتر می‌شود، تلاش می‌کند. علت را نمی توان بی‌کفایتی دانست، زیرا تیم مذاکره کنندگان اوباما از متخصصان باهوش و دارای حسن نیت، تشکیل شده است. پس چرا آنها نمی توانند آنچه را که برای اکثر ناظران خارجی مشهود است، درک کنند و متوجه شوند توافقی که به دنبال آن هستند، فوق العاده بد است؟ گمان کنم این کوته فکری کاخ سفید چند علت دارد که در کنار یکدیگر می‌توانند این واقعه دیپلماتیک اسفناک را توضیح دهند:


نخست، حباب کاخ سفید که بسیاری از رؤسای جمهور آمریکا را از بازخوردهای (منفی) اقدامات آنها مصون نگه می‌دارد. این واقعیت دارد؛ در این برهه از فعالیت دولت آمریکا که کارکنان خسته اطراف رئیس جمهور درمانده حلقه زده اند، تا از او در مقابل اکثر دیدگاه‌های مخالفت و انتقادها محافظت کنند، این حباب ضخیم تر هم شده است. کاخ سفید به این حباب پناه برده است تا از هر آنچه فکرش را مغشوش می‌کند، در امان باشد؛ اما این حباب، ارتباط رئیس جمهور و کارکنان بلندپایه دولت آمریکا را با نقدهایی که می‌تواند آنها را از خطا در سیاستگذاری آگاه کند، قطع کرده است.


دوم، اشتغال فکری بیش از اندازه به مسائل تاریخی. رؤسای جمهور اغلب از رخدادهای تاریخی الهام می‌گیرند؛ اوباما و کاخ سفید نیز تعامل خود با ایران را فکرِ بکری می‌دانند که یادآور گشایش راهبردی زمان نیکسون (رئیس جمهور سابق آمریکا) در قبال چین است. با وجود این، در خصوص ایرانِ کنونی، کاخ سفید بیش از اندازه درگیر تخیل شده است. ایرانِ سال 2015 با چین سال 1972 میلادی تفاوت دارد؛ دولت اوباما نیز نتوانسته است امتیازهای مهم و همکاری لازم را که نیکسون از چین دریافت کرد، از ایران بگیرد.


سوم، وابستگی به مسیر یا به تعبیر «آرون دیوید میلر»، « حلقه بسته ای که در آن مذاکره کنندگان به روند مذاکرات دلبسته می‌شوند و اعتقاد قوی به آن پیدا می‌کنند که رسالتی بر عهده دارند. آنها گمان می‌کنند این بهترین توافق ممکن است و سایر گزینه ها به مراتب بدتر است. هر کسی این شعار را زیر سؤال ببرد، یا متوجه نیست و یا مخفیانه اهدافی را دنبال می‌کند». بدین ترتیب، کاخ سفید به دنبال توافق است، زیرا مسیری طولانی را برای دستیابی به توافق پیموده است.


چهارمین علت، خود را به مخمصه انداختن است. کاخ سفید اکنون مدتی است که وضع ایران را به شکل انتخاب از بین جنگ و مذاکرات ترسیم کرده و منتقدان را به جنگ افروزی متهم کرده است. این اقدام نه تنها دیدگاه بسیاری از منتقدان را تحریف می‌کند، بلکه کاخ سفید با چنین شعاری عملاً خود را به مخمصه انداخته است. به جای اقدام برای تقویت قدرت چانه زنی دیپلماتیک و حفظ گزینه ها، فرضاً با تهدید به استفاده از نیروی نظامی، مقاومت در برابر اقدامات ناپسند ایران در سایر نقاط خاورمیانه و یا نشان دادن تمایل خود برای کنار کشیدن از مذاکرات، کاخ سفید خود را مجاب کرده است که نه تنها توافق بد از نبودِ توافق بهتر است، بلکه این توافق بد، حقیقتاً «توافق خوبی» است!


پنجمین علت، خطای تصویر آینه‌ای و این تصور اشتباه از ایرانی ها است که آنها ملی گرایان لیبرال هستند و خواسته آنها همان چیزی است که ما تصور می‌کنیم.


نکته دیگر آنکه روابط کاخ سفید با نتانیاهو به قدری خصمانه شده است که همه سخنان و اقدامات نتانیاهو در افکار مقامات کاخ سفید، مشکوک و محل تردید است. نتانیاهو در خصوص چارچوب توافق با ایران، آشکارا اعتراض کرده است. این احتمال وجود دارد که اعتراض های نتانیاهو، واکنش انحرافی دولت اوباما را به همراه داشته باشد؛ دولتمردان اوباما به خود می گویند اگر نتانیاهو با این توافق مخالف است، پس کاخ سفید باید از آن هواداری کند.


نهایتاً نقش رسانه های آمریکا و خودداری آنها از پاسخگو دانستن مقامات، به این تخیل کاخ سفید دامن زده است که مذاکرات، موفقیت آمیز بوده است.

 

تهیه و تنظیم :موسوی

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار