به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو» نظامی گنجوی که حدود سی سال از عمر خود را در نظم پنجگنج خود صرف کرده است، بزرگترین داستانسرای بزمی در ادبیات فارسی دانستهاند.
اگرچه از این دولت جاوید شاعر گنجه، تنها مخزنالاسرار در شرح رموز و دقایق عرفانی است و بیشتر تحت تاثیر مستقیم آیات قرآن قرار دارد، و در چهار کتاب دیگر، او به قصهگویی پرداختهاست و در سه گنج آن به نوعی به داستان های مربوط به ایرانِ پیش از اسلام نظر داشته است (تا آنجا که در زمان شاعر خصوصاً بعد از سرودن مخزنالاسرار، او را متهم به زنده کردن رسم مغان کردهاند:
در توحید زن، کاوازه داری
چرا رسم مغان را زنده داری
اما در نتیجهگیریها و بهرههای اخلاقی که در داستانها گنجانده است، استفاده و تلمیح به آیات و مضامین قرآنی دیده میشود. نظامی در پنجگنج خویش، هشت نعت و ستایش از پیامبر آورده و پنج بار داستان معراج او را با اطوار بدیع و بینشهای ژرف به تصویر کشیده است. اما کسی که شعر نظامی را مطالعه میکند، اولین ویژگی زبانی که بیش از همه توجه او را به خود جلب میکند، انبوه ترکیبات زبانیِ متنوع و ناآشنا و غالباً زیبایی است که خود ساخته و پرداخته است و این دشواری زبانی از عوامل کمتر خوانده شدن آثار این شاعر جادو سخن در تاریخ ادبیات فارسی بوده است.
در مخزنالاسرار که یک منظومه تعلیمی است، استفاده از آیات قرآنی آشکارتر از سایر گنجهاست؛ تا حدی که او در زمان خودش، بهعنوان شاعری کاملاً متشرع شناخته شده و شاهان محلی روزگار به حرمت او بساط مجالس باده خواری خود را برمیچیدهاند.
تضمین بسمله (آیه بسم الله الرحمن الرحیم) در ابتدای مخزنالاسرار بسیار معروف است:
"بسم الله الرحمن الرحیم"
هست کلیدِ درِ گنجِ حکیم
تلمیح به آیات قرآن در ابیات زیر از مخزنالاسرار با کمی تامل دریافتنی است:
هستی تو صورتِ پیوند نی
تو به کس و کس به تو مانند نی
"لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِير" (آیه ۱۱ سوره شوری)
اول و آخر به وجود و صفات
هست کن و نیست کن کائنات
"هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيم" (آیه ۳ سوره حدید)
کیست در این دایرة دیر پای
کو لمن الملک زند جز خدای
"لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ" (آیه ۱۶ سوره غافر)
آنکه تو را توشة ره میدهد
از تو یکی خواهد و دَه میدهد
"مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها" (آیه ۱۶۰ سوره انعام)
در ساختن ترکیبات و مضامین جدید که یکی از دلایل شهرت نظامی است، از داستانهای قرآنی استفادههایی کرده است که نشان از انس دایمی او با قرآن دارد:
گرگسگی در گذر افتاده بود
یوسفش از چَه به در افتاده بود
در این بیت، ترکیب زیبا و کنایی «یوسف از چه به در افتادن» که به معنای مُردن و از بین رفتن است، اشاره دارد به داستان حضرت یوسف(ع) در قرآن کریم.
در داستانها هم، نظامی علاوهبر مقدمهها که در آن به ستایش خدا و داستان معراج پیامبر(ص) متناسب با حال و هوای هر گنجی میپردازد، از آیات قرآنی استفاده میکند، تعالیم و دریافتهای اخلاقی خود را از این کتاب مقدس بیان میکند:
هر چه آن طلبی اگر نباشد
از مصلحتی به دَر نباشد
هر نیک و بدی که در شمار است
چون در نگری صلاحِ کار است
بس یافته کان به ساز بینی
نایافته بِه، چو باز بینی (لیلی و مجنون)
که تلمیح لطیف و هوشمندانهای است به آیه "عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون" (آیه ۲۱۷ سوره بقره)
ترتیب جهان چنانکه بایست
کردی به مثابتی که شایست
حرفی به غلط رها نکردی
یک نکته در او خطا نکردی (لیلی و مجنون)
"يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا" (آیه ۱۹۱ سوره آلعمران)
چو بد کردی مباش ایمن ز آفات
که واجب شد طبیعت را مکافات
سپهر، آیینة عدل است و شاید
که هرچ آن از تو بیند وانماید (خسرو شیرین)
"إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها" (آیه ۷ سوره اسراء)
سر یک رشته گیر چون مردان
دو رها کن سه را یکی گردان
تا ز "ثالث ثلثه" جان نَبَری
گوی وحدت بر آسمان نبری (هفت پیکر)
"لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلَّا إِلهٌ واحِدٌ" (آیه ۷۳ سوره مائده)
به هر حال حجم بالای تقلیدهایی که از نظامی شده است، نشان از قدرت داستانپردازی و موفقیت او در داستانهای بزمی در ادبیات فارسی دارد. «شهرت و قبولی که بهره پنج گنج نظامی گشت، چنان بود که بعد از وی تا قرنهای دراز در سراسر قلمرو زبان فارسی هرجا داعیهداری دست به نظم داستانی زد، در اثبات قدرتنمایی خویش کوشید تا خمسه وی یا دست کم یک دو منظومه آن را تقلید کند...»
حامد شکوفگی، دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی