به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاري دانشجو»، بررسی برخی اقدامات عجیب در کشور از وجود یک مسیر انحرافی پیش روی دولت یازدهم حکایت دارد که اگر اصلاح نشود نهایتا باعث ختم دوران "پساتوافق" به واردات اقلامی چون نهالهای گلابی و بزهای شیری میشود.
*بخش اول: خزانه خالی شده، تحریمها پدر مردم را در آورده، توافق صورت گیرد تا مشکل آب خوردن مردم حل شود و ده ها و صدها آیه یاسِ خوانده شده و کاسه چه کنم چه کنمِ دست گرفته شده، تصویری بود که طی دو سه سال گذشته برخی سیاسیون تریبون دار و مطبوعات حامی آنها از داخل کشور منتشر کردند که متاسفانه در برخی موارد باعث شد در اذهان، کلام و رفتار غربی ها انعکاسی از رسیدن ملت ایران به مرز اضطرار برای توافق با غرب تجلی پیدا کند.
متاسفانه این گونه رفتار بعدا با جرح و تعدیل برهه ای از تاریخ اسلام و بیان تنها بخشی از واقعیت تاریخی مانند آنچه بر سر حسن ابن علی(ع) گذشت، شرایطی را فراهم کرد که در آن صلح عزتمندانه و برسر ناچاری امام حسن مجتبی(ع)، علتالاعلی تفاهم هسته ای به جامعه معرفی شد و در ادامه نیز این پازل با بیان عباراتی از سوی برخی مسئولان مانند اینکه در صورت توافق هسته ای 180 میلیارد دلار اموال بلوکه شده ایران آزاد و به مردم باز می گردد کامل شد.
اما پس از گذشت دو سال، آنچه که در مذاکرات حاصل شد توسط همین نگاه در داخل بویژه در سطح برخی رسانه ها مصادره و تلاش شد به سمتی برده شود که هزینه بررسی آن در داخل، عدم پذیرش و یا حتی نقد بخش هایی از آن سنگین و غیر قابل پرداخت شود.
*بخش دوم: پس از پایان مذاکرات و شکلگیری توافق هسته ای، قبل از هر کشور دیگری همان کشورهای متخاصمی که روزی تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران را وضع کرده و میلیاردها دلار از پول و اموال ایران را مصادره یا بلوکه کرده بودند، با اعوان و انصارشان بدو بدو راهی تهران شدند به امید اینکه بتوانند از شرایط پسا تحریم استفاده کنند و کالاهای بُنجُلشان (آنگونه که معاون اول رئیس جمهور بیان کرد) را به مردم ایران قالب کنند و شرکت ها و کارخانه های ورشکسته شان را احیا نمایند.
آلمانی های ذوق زده اولین هیئت بودند که وزیر اقتصادشان را فرستادند و پس از آن ها فرانسویها، وزیر خارجهشان را با پژوی معلوم الحال و توتال و برخی شرکت های دیگر راهی ایران کردند و ایتالیا و صربستان هم از پی آنها.
در میان این رفت و آمدها شاید خبرساز ترین حضور، سفر سرمقالهنویس روز ششم مردادماه روزنامه دولتی ایران، به تهران بود. چرا که وقتی صحبت از حضور لوران فابیوس در ایران مطرح شد قضیه از پژو، عهد شکنی، کالای بنجل، تلاش برای به هم زدن میز مذاکره، فروش میلیاردی سلاح به عربستان و ... عبور کرد و واکنش ها و عصبانیت های عمومی به دورانی رسید که لوران فابیوس نخست وزیر فرانسه بود و فرآوردههای خونی آلوده به ویروس HIV وارد شده از فرانسه، تعداد زیادی از بیماران هموفیلی نیازمند کشورمان را مبتلا به بیماری ایدز کرد و برای این اتفاق بزرگ هم هیچگاه نه غرامتی پرداخت شد و نه حتی عذرخواهی و یا یک پاسخ خشک و خالی.
موج اعتراضی بویژه از سوی جوانان رسانه ها تا شبکه های اجتماعی و حتی پچ پچ های کوچه خیابانی را فراگرفت و عکس و کلیپ و متن بود که در اعتراض به حضور فابیوس منتشر می شد.
*بخش سوم: همزمان با حضور هیئت های دیپلماتیک و همراهان اقتصادیشان در تهران، بسیاری از مسئولان و صاحب نظران از شخص رئیسجمهور و سخنگوی دولت گرفته تا کارشناسان اقتصادی و اقتصادسیاسی، رسانه ها و حتی ائمه جمعه کشور، با تذکر اینکه از فرصت توافق هسته ای باید به خوبی بهره برد، تاکید کردند که نباید در شرایط توافق هستهای، کشور محل حضور تجار و شرکتهایی بشود که میخواهند کالاهای بنجل خود را در بازار ایران به فروش برسانند.
در همین حین و همزمان با حضور لوزان فابیوس در تهران، اخباری از انعقاد چندین قرارداد تجاری اقتصادی بین ایران و فرانسه منتشر شد که یکی از آنها همان توافقنامه های کشاورزی و دامپروری بود که یکی دو ماه پیش معاون وزیر جهاد کشاورزی از آنها خبر داده بود.
عباس کشاورز در خرداد ماه خبر داده بود که ایران و فرانسه توافقنامه هایی را امضا کردند که مبتنی بر آنها صادرات برخی محصولات ارگانیک ایران به اتحادیه اروپا صورت میگیرد و از آن طرف واردات نهالهای اصلاح شده میوه انگور ، سیب وگلابی و گلههای اصلاح شده مادری گوسفند و بزهای شیری از کشور فرانسه محقق خواهد شد.
این خبر که به نوبه خود می توانست نشانه ای از افزایش سطح همکاری های ایران و کشوری مانند فرانسه داشته باشد، نکات دیگری را نیز به همراه داشت که مرور آنها نشان میدهد که مدیران میانی و میدانی اقتصاد کشور نه تنها تذکرات ناصحانه کارشناسان امر را فهم نکرده اند بلکه از آنچه در نقل آقای رئیسجمهور و مسئولان دولتی وجود دارد تا آنچه که در عمل در حال وقوع است فاصله زیادی وجود دارد. چرا که:
اول: برهان عادی نشات گرفته از هر عقل سلیمی یادآور می شود که امضای قرارداد با کشور و فردی که سابقه بسیار مخدوشی در عرصه تجارت و توافق بویژه تبادلات حساسی چون فراورده های خونی یا ژن های اصلاحی حیوانات و گیاهان مرتبط با سلامت نسل های مختلفی از افراد جامعه دارد، باید توام با احتیاط و اجتناب قابل توجه باشد، علاوه بر اینکه در بازار متکثر امروز، کم نیستند کسانی که با ضریب اعتماد بیشتری می توانند طرف مذاکره، توافق و تجارت با ایران باشند.
دوم: نکته بعدی که ضریب احتیاط برای توافق و تجارت با کشوری چون فرانسه را بیشتر می کند سابقه آنها در تبادلات قبلی است، چنانکه شاید کمتر کسی در کشور ایران پیدا شود که از گرفتاری سخت پدید آمده برای صاحبان کارخانجات خودروسازی و مالکین خودروهای بسیاری که ناشی از بدعهدی کارخانجاتی چون پژو بود خبر نداشته باشد.
سوم: رفتار مبتنی بر رضایتمندی دشمنان دیرینه ایران مانند عربستان و اسرائیل در جریان مذاکرات هسته ای و قبل از آن یعنی در زمان شکل گیری تحریم ها از سوی کشورهایی که در این روزها وارد تهران می شود مساله قابل تامل دیگری است که ظاهرا حتی از ذهن مسئولانی که چارچوب سیاستهای اقتصادی و سیاسی دولت یازدهم را تعیین می کنند نیز نگذشته است.
چهارم: داشتن تکنولوژی های نوینی چون انرژی هسته ای یکی از روشهای اساسی و عملیاتی در مهندسی ژنتیک، اصلاح ژن و نژاد و کنترل آفات است. چنانکه حداقل تجربهای قابل توجه و البته بسیار موفقی در کالای استراتژیکی چون گندم پیش روی دانشمندان و محققین کشور قرار دارد. لذا به نظر می رسد اولا تا زمانی که اعتماد و تکیه به نیروی داخلی حداکثری نشود و دوما در عرصه هایی چون مذاکرات هسته ای به هرنوعی محدودیتی برای تحقیق و توسعه در علوم نوینی چون انرژی هسته ای پذیرفته می شود، میتوان انتظار داشت که استفاده از توان داخلی هرچند که شاید زمانبر باشد با بهره جویی از واردات علمی که البته بسیار پر هزینه هم هستند، جایگزین شود.
پنجم: چنانکه ذکر شد رفع نیاز کشور مبتنی بر دستاوردهای محققین داخلی هرچند در سطح آزمایشگاهی، امروز بسیار وسیع و گسترده در دسترس است لذا بهره بردن از توانایی نامطمئن کشورهای دیگر در خصوص نیاز های غیراستراتژیک و دست چندمی چون نهال های اصلاح شده "گلابی" و "انگور" بسیار عجیب و مضحک می نماید، که البته برای دانشمندان و محققینی که در صورت باز بودن فضای تحقیق و بهادادن مسئولین به نتایج پژوهشها میتوانند دستاوردهایی در مرز علم روز دنیا داشته باشند این واقعه بسیار سخت و غیر قابل تحمل است.
ششم: توقف سرعت پرشتاب پیشرفت علمی کشور طی دو سال گذشته در نتیجه عدم توجه به تذکرات دلسوزان نظام در خصوص تبدیل نشدن دانشگاه ها به باشگاه سیاسی و استفاده ابزاری از دانشجویان، بی وزیر بودن وزارت علوم و واقعه ای مانند بازی سیاسی با سرنوشت 3000 دانشجویی نخبه کشور به بهانه های واهی، رخداد دیگری است که میتواند حاصلی چون واردات گلابی و بز شیری به کشور را به همراه داشته باشد.
هفتم: بی تدبیری های مدیریتی چون تهیه، تنظیم و عمل به طرح هایی چون "طرح نکاشت" در وزارت جهاد کشاورزی و ایجاد یک نیاز کاملا استراتژیک مانند گندم در کشور نیز نکته دیگری است که در صورت عدم توقف میتواند باعث شود فرصت گشایش اقتصادی و تبادل گسترده تجاری با جهان به سرمنزل مقصود نرسد.
بنابراین و با توجه به موارد یاد شده و البته نکات بسیاری که در این مجمل نمی گنجد به نظر می رسد امروز یک مسیر انحرافی پیش روی دولت قرار دارد که اگر در اسرع وقت و باتدبیر ویژه اصلاح نشود نهایتا باعث ختم دوران پسا توافق به نتایجی سطحی و بسیار بی ارزش از نوع واردات اقلامی چون نهالهای گلابی و بزهای شیری می شود.
منبع : نسیم