به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو» خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است / چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
روزگاری در موسیقی ایرانی به ناصر فرهنگفر لقبِ «خلوتگُزیده» دادند. البته در موسیقی ایرانی کم نیستند کسانی که خلوت گزیدهاند و در گوشهای برای خود و دلشان ساز میزنند و یا آوازی میخوانند.
اما در میان اهالی موسیقی پاپ اوضاع کمی متفاوت است. در میان هنرمندان این ژانر از موسیقی، بیشک کسانی که خلوت را برگزینند، بسیار اندکند. عموم آنان به جهت اقبال مخاطبان، بیش از هر چیزی دوست دارند دیده شوند و برای این منظور همواره تلاش میکنند. گاهی دیده شده که برخی از هنرمندانِ موسیقی پاپ از دیده نشدن گلایه کردهاند اما خلوت گزیدن در میان هنرمندان این سبک چندان چیز مرسومی نیست.
در این میان اما هنرمندی هست که در عینِ محبوبیت، این روزها خلوت را برای خود برگزیده است تا شاید تنها «خلوت گزیده»ی این روزهای موسیقی پاپ باشد. خوانندهای که روزگاری بُروبیایی داشت و از پرکارترینِ خوانندگان بود؛ امروز اما کنار کشیده از گود و سکوت کرده است.
نه این که از ایران رفته باشد و راهِ دررفتگان را در پی گرفته باشد، نه! اما گوشه و کنارِ همین شهر، کنج عزلت برگزیده و خلوت گزیدهی موسیقی پاپ شده است. حداقل در یکی دو سال گذشته نخواسته که دیده شود. خوانندهای که بسیاری از رسانهها به دنبالش هستند اما او از رسانهها و البته از دیده شدن، گریزان.
همان خوانندهای که روزگاری برای خلیج فارس خواند و گفت:
وقتی که ایران هست خلیج یعنی فارس / تاریخ میلرزد از خشم قوم پارس
همان خوانندهای که اغلب مشکی میپوشید اما به مشکی پوش شهرت نداشت. او که خواننده محبوبش فرهاد و بنان بودند و در آلبومِ «نهانمکن» قطعههایی خواند که به سبک خوانندگی فرهاد بسیار شبیه بود. عده زیادی فرهاد را به دلیل روحیه عدالتخواهانه و صراحتاش در دفاع از باورهای ملت دوست داشتند. از سبک ترانههای عصار، عدهای همین تلقی را درباره او پیدا کردند. عصار فردی مستقل از جناحها و گروههای سیاسی و در خدمت باورهای عمومی جامعه خصوصاً محرومان شناخته شده بود. موسیقی او را یک موسیقی دغدغهدار میدانستند که رسالت هنری خود را به خوبی شناخته است و عصار هرگز در روزگار اوج خود خوانندهای قلمداد نشد که بخواند که فقط خوانده باشد.
شاید اعتراض در برهههای مختلف تاریخ ژستی دمدستی بوده باشد و عدهای همچنان نان اپوزیسون نمایی را بخورند اما اعتراض به سبک عصار با نمونههای متعلق به جریانات روشنفکرنما تفاوتهایی آشکار داشت. اعتراض عصار تکیه بر اصولی داشت که برگرفته از گفتمان پذیرفته شده او بود. عصار برای شهرت اعتراض نمیکرد، عصار فریاد میزد تا حقی را مطالبه کند که مولایش 1400 سال پیش در راه مطالبه آن جانش را فدا کرده بود. این بزرگترین تمایز عصار با همه نمونه اعتراضهای صفحه پرکن رسانههای محفلی بود. در فضای به شدت کلاسه شده آن روزهای ایران که عدهای از بیان اعتقادات خود شرم داشتند، عصار هیچ خرده و بردهای از بیان بلند ایدئولوژی خود نداشت.
اما متاسفانه آن سوی ماجرا که عصار پای آن محکم ایستاده بود، هم امروز دکانی برای دریافت مجوز شده است و پرواضح است که چه فاصله ژرفی است میان آن عصارخوانیها که از دل برآمده بود با آنچه که امروز عدهای بنای کاسبی در اطرافش دارند.
از 5 سالگی پیانو نواخت و نخستین کنسرتش را در 16 سالگی برگزار کرد. نگاه ایمانی، اعتقادی، سیاسی و اجتماعی عصار در هیچیک از آثارش مسکوت یا در لفافه نماند و او شفاف مواضع خود را در ترانهها و آلبومهایش بیان کرد. کسی که روزی برای حماسهی عاشورا، آلبوم «مولای عشق» را منتشر کرد. آن روزگار مثل امروز نبود که ارگانهای حمایت کننده از موسیقی پاپ یا حتی موسیقی برای عاشورا یا انقلاب زیاد باشد؛ اما او این کار را کرد تا ارادت خود را به امام حسین(ع) اثبات کند و یکی دیگر از خط شکنان ورود موسیقی پاپ به این موضوعات شد.
به گفتهی خودش مهمترین شخصیت در زندگیاش حضرت علی(ع) است و قطعههایی هم در مدح مولا علی خوانده است. تمرکز عصار بر روی مقوله عدالت با تکیه بر حکومت علوی موجب شد که ترانههای اعتراضی او در برههای از تاریخ به شدت فراگیر شود. عده زیادی از مخاطبان هوادار صراحت او در حمایت از حقوق محرومان و مستضعفان بودند. «مژده ای خیابانخوابها، میرسد ته مانده بشقابها» عبارتی بود که تقریباً تمامی مردم آن سالها، اعتراض صریح و شجاعانه عصار و حرف دل خود در مواجهه با جریان برخوردار از سوبسیدهای دولتی و در ضدیت با اشرافیگیری و تضاد طبقاتی میخواندند.
در همان سالها بود که کلیپسازی براساس ترانههای خوانندگان، رنگی تازه گرفت. برخی گروهها با قرار دادن تصاویر تعدادی از شخصیتهای سیاسی بر روی ترانه عصار، آنچه که برداشت عمومی از وضعیت زندگی اشرافی برخی مسئولان بود را به صورتی عمومیتر به رخ کشیدند. هر چند این رویکرد سیاسی با انتقادات زیادی هم همراه بود اما در نهایت باعث شد که حساسیت جامعه نسبت به دارایی مسئولان و سوء استفاده احتمالی تعدادی از آنان از بیتالمال و امکانات دولتی بالا برود.
«محتسب»، «بازی عوض شده»، «نهان مکن»، «مولای عشق»، «ای عاشقان»، «عشق الهی» و «کوچ عاشقانه» آلبومهایی هستند که علیرضا عصار تا کنون منتشر کرده و هر کدام با اقبالِ مخاطبان موسیقی مواجه شدهاند. چنین پیشینهای یعنی همان آرزویی که شاید هر خوانندهی جوانی در رویاهایش دارد. اما علیرضا عصار در حال حاضر سکوت اختیار کرده است. شاید از چیزی گله دارد و شاید هم خودخواسته، سکوت برگزیده است.
باید دید علیرضا عصار که این روزها دیگر در فضای رسانهها حاضر نیست، ورودِ دوبارهاش به صحنه موسیقی و رسانهها چگونه رقم میخورد. شاید همین اکنون عصار مشغول کار بر روی اثری تازه باشد.
منبع: تسنیم
در واقع کنار کشیدن یعنی نوعی باختن، یعنی کم آوردن، یعنی ضعیف دانستن خود، یعنی نتوانستن، یعنی قوی بودن دیگران!!
تماشاچی نباش، بیا وسط گود و عرض اندامی کن.
سکوت تا کی؟
سکوت تا پوسیدن تارهای صوتی؟