به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو» تصور کنید برای سفر، بلیط قطار گرفته اید. در همان تاریخ و ساعت حرکت قطار اتفاقی غیر قابل پیش بینی میافتد که شما نمی توانید سر ساعت حرکت به ایستگاه راه آهن برسید و زمانی به ایستگاه می رسید که قطار رفته است. در این لحظه بلیط به دست می مانید که چه کار کنید. از یک طرف به سفرتان نرسیده اید و از طرف دیگر هزینه ای که بابت بلیط کرده اید را هم برباد رفته می بینید و اگر جایی هم برای ماندن تا حرکت قطار بعدی نداشته باشید، دیگر دستتان به هیچ جا بند نیست.
با چنین تفکرات ناامید کننده ای از در ایستگاه راه آهن خارج می شوید. شخصی پیش شما می آید و می گوید: «از قطار جا مانده ای؟» شما هم شاید تنها با حرکت سرتان به سوال او پاسخ بدهید و او در جواب شما بگوید: «چقدر می دهی تو را به ایستگاه بعدی قطار برسانم؟» لحظه خوشایندی است و شما می بنید که هنوز امیدی برای رسیدن به قطار وجود دارد؛ اما باید بابت رسیدن به ایستگاه بعدی باید از ۱۵۰ تا ۲۵۰ هزارتومان هزینه کنید. با یک حساب سرانگشتی به این نتیجه می رسید که شاید این مقدار هزینه برایتان صرف داشته باشد؛ چون به قطاری که فکر می کردید دیگر بلیط اش سوخته است خواهیدرسید. به این کار «جامانده بر» می گویند. ممکن است تا چنین اتفاقی برایتان نیفتد، هیچ وقت با شغلی به نام «جامانده بر» آشنا نشوید و حتی نامش هم به گوشتان نخورد. رانندگانی که کارشان این است که مقابل درب ورود و خروج ایستگاه راه آهن بیاستند تا مسافرانی که از قطار جامانده اند را به ایستگاه بعدی اش آن هم ۱۰۰درصد تضمینی برسانند. حتی اگر به ایستگاه بعدی بروند و باز هم به قطار نرسند؛ مسافر را بدون آنکه ریالی از او بگیرند به جای قبلی اش برمی گردانند. نام و نوع شغل «جامانده بر» آنقدر جذاب بود که ما را کنجکاو کرد تا به ایستگاه راه آهن رفته و از چند و چون این کار سردربیاوریم.
از قطار جامانده ای؟
در هر ساعتی از روز به ایستگاه راه آهن که وارد می شویم شلوغ است و پر رفت و آمد. عده ای از سفر آمده اند و در حال سوار شدن تاکسی و ماشین برای رسیدن به خانه هایشان هستند و عده ای هم بار سفر از صندوق عقب ماشین ها خالی می کنند تا سفر با قطارشان را شروع کنند. به سراغ یکی از رانندگانی که در حال گشت زدن در محوطه برای پیدا کردن مسافر هستند، رفتیم و از او درباره اینکه رانندگان جامانده بر کجا مستقر هستند می پرسیم که با عجله می گوید: «از قطار جامانده ای؟» و قبل از اینکه اجازه پاسخ دادن به ما بدهد، به سمتی می رود تا ما هم او را همراهی کنیم: «با من بیا» و با فریاد شخصی به نام «علی گربه» را صدا می کند. علی گربه جایی مقابل در ایستگاه راه آهن مشغول به صحبت کردن با باربرهای آنجا بود. وقتی متوجه شد که می خواهیم از او به عنوان راننده جامانده بر گفت و گو کنیم به هیچ عنوان تمایلی برای صحبت کردن نشان نداد و در کمتر از ثانیه ای غیبش زد. در همین زمان بود که متوجه می شویم چرا به او لقب گربه داده اند!
«جامانده بر»ی از کار در آژانس باصرفه تر است
با کمی گشت زدن با راننده دیگری روبرو می شویم که او هم مسافران جامانده از قطار را به ایستگاه بعدی می رساند. نامش حسن است و ۴-۳ سالی می شود این کار را انجام می دهد. تا قبل از آن هم در آژانس راننده بوده. می گوید به طور اتفاقی با این شغل آشنا شده و برایش از کار کردن در آژانس با صرفه تر است. برای همین دیگر آن کار را کنار می گذارد و در طول روز منتظر می ماند تا یک مسافر جامانده به پستش بخورد. آنها شغلشان با نام «جامانده بر» چندان رسمیت ندارد و این نام بین خودشان مرسوم است و برای استرحت و گذران باقی روز که مسافر ندارند در ماشین هایشان هستند.
آدم های بلیط به دست را شناسایی میکنیم
حسن آقا حتی در همان زمانی که با ما هم کلام می شود سرش در لحظه ای از حرکت باز نمی ماند و تمام آدم هایی که در حال رفت و آمد هستند از نظرش دور نمی ماند. حتی در بین صحبت هایمان به مسافران اشاره می کند و می گوید: «تاکسی؟» از او درباره اینکه مسافران جامانده را چگونه شناسایی می کنند می پرسیم جواب می دهد: «بعضی از آنها که خودشان به سراغمان می آیند و می گویند از قطار جامانده اند. اما همه شان که نمی دانند ما اینجا هستیم. به همین دلیل مقابل درب ایستگاه می ایستیم. آنهایی که بلیط به دست هستند یا قیافه ای پریشان دارند و کاملا مشخص اند که از ایستگاه جا ماندهاند یا از اطلاعات پرسیده اند باید چه کار کنند؟ اطلاعات هم به آنها گفته باید به ایستگاه بعدی مثلا ایستگاه محمدیه قم خودشان را برسانند. پیش آنها می رویم و با مبلغی تضمین شده او را به ایستگاه بعد می رسانیم.»
کار ما برای جاماندهها هم به صرفهتر است!
ایستگاه های محمدیه قم،گرمسار و سمنان از جمله ایستگاه هایی هستند که رانندگان جامانده بر مسافران جامانده را به آنجا می برند. او درباره نرخ ها می گوید: «بسته به اینکه آنها کدام ایستگاه می روند، نرخ ها فرق می کند. معمولا از ۱۵۰ هزارتومان تا ۲۵۰ هزار تومان، توافق می کنیم.» می پرسیم قیمت بالا نیست که در جواب می گوید: «اگر مسافر جامانده یک نفر باشد شاید چندان برایش صرف نکند. اما شما فکرش را بکنید آن کسی که جامانده شهرستانی باشد و جایی هم برای ماندن ندارد. از یک طرف بلیط اش سوخته از طرف دیگر باید برای جای خواب هزینه کند. از سوی دیگر هم باز هزینه ای بابت خرید مجدد بلیط کند. می بیند که با این حساب و کتاب چنین مبلغی برایش نباید زیاد باشد. چون هم بلیطش نمی سوزد و هم نیاز نیست یک شب در جایی بماند که هم وقتش برود و هم پولش.»
شغل ما کم طرفدار است
با وجود آنکه شغل رانندگان جامانده بر، شغل کم درآمدی نیست؛ اما راننده کمی پیدا می شود که بخواهد چنین شغلی را تجربه کند. حسن آقا در این زمینه می گوید: «ما ۴-۳ نفر بیشتر نیستیم. قدیمی ترینمان هم ۲۰ سال می شود که کارش همین است و مسافران جامانده را به ایستگاه می برد. شاید در برخی موارد درآمدش از رانندگان خطی و آژانس بهتر باشد؛ اما تمایل رانندگان برای این کار کمتر است. آن هم به چند دلیل. اول اینکه این سبک رانندگی ریسک زیادی دارد. باید هم تند برویم و هم مراقب دوربین ها و پلیس بین راه هم باشد. ما تقریبا تمام مسیر کف دستمان است و می دانیم کجا می توانیم تند برانیم و کجا دوربین یا پلیس قرار دارد. از سوی دیگر امکان تصادف هم هست که خدارا شکر تا به امروز چنین اتفاقی نیفتاده. از سوی دیگر راه را باید به خوبی بلد باشیم و چم و خم جاده دستمان باشد. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که ماشین باید قدرت داشته باشد تا بتواند چنین سرعتی را در جاده تحمل کند. معمولا خودرویی که ما داریم یا پژو است یا سمند. پیکان و پراید و امثال این نوع ماشین ها نمی توانند در جاده پاسخگوی ما باشند. نکته آخر اینکه ممکن است به قطار نرسیم و در این صورت مسافر را بدون اینکه هزینه ای از او بگیریم باید برگردانیم.»
تابستان فصل جاماندهبرهاست
تابستان، فصل پردرآمدی برای رانندگان جامانده بر است. حسن آقا می گوید: «همیشه هم مسافر جامانده پیدا نمی شود. ممکن است در یک هفته یک نفر هم نباشد که بخواهیم او را به قطار برسانیم. اما شده در یک روز دو سه سرویس هم برده باشیم. به طور معمول مسافر جامانده در فصل تابستان و فصل های گرم سال بیشتر است و در فصل زمستان شاید اصلا مسافر جامانده نداشته باشیم. بنابراین درآمدمان هم بالا و پایین دارد. یک زمانی خیلی خوب می شود و یک زمانی شاید هزار تومان هم از این کار در نیاوریم.» صحبت هایمان که تمام می شود باز هم مقابل درب ایستگاه راه آهن می ایستد و چشم انتظار کسانی می شود که با اضطراب و بلیط به دست از داخل ایستگاه به بیرون می آیند تا از او بپرسد: «از قطار جامانده ای؟»
جامانده برها از اضطراب مردم سوءاستفاده می کنند
اطلاعات ایستگاه راه آهن در خصوص رانندگان جامانده بر می گویند: «این رانندگان از شرایط اضطراب و نگرانی مسافران جامانده سوءاستفاده می کنند. در صورتی که اگر همین مسافر، مقداری دیگر روی پولش بگذارد به راحتی می تواند بلیط هواپیما بگیرد و به مقصد مورد نظرش برسد؛ اما آنها در این لحظه تنها به این موضوع فکر می کنند که بلیطشان سوخته است و با هزینه کردن مثلا ۱۵۰ هزارتومان می توانند به قطار برسند.»