به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، پس از رپرتاژهای صدای آمریکا برای رضا مصطفوی طباطبایی معروف به «قمارباز کرسنتی» و سفیدخوانی وی، روزنامه شرق نیز دو صفحه از 16 صفحه خود را در اختیار وی قرار داد تا دلال اصلی قرارداد دکل فورچونا، تریبون را در دست گرفته و هر جا سخن بگوید از ریفرنس روزنامه شرق بگوید و بر همه اسناد موجودی که ثابت میکند وی 87 میلیون دلار را به جیب زده است، برچسب «جعلی» و «پروندهسازی» بزند.
این دلال نفتی که در ماجرای قرارداد کرسنت حضور ویژهای داشت با هماهنگی کامل با شرکای داخلی خود، سعی دارد نقش خود را در این پرونده از یک دلال به یک «کارآفرین» تبدیل کند. شرکای داخلی وی نیز از هراس مطرح شدن نامشان در این پرونده، بستر را برای حضور وی در رسانهها به ویژه رسانههای ایران باز کردند. هرچند این رسانهها ردای اصلاحطلبی بر تن داشته باشند.
حدود سه سال پیش، نادر قاضیپور از گم شدن دکل دریایی خبر داد که «پایش» 87 میلیون دلار پرداخت شده بود. معلوم نبود دکل کجا بود و شرکت تأسیسات دریایی نیز که «رکب» خورده بود سکوت پیشه کرد حتی با مدیرعامل جدید خود غلامرضا منوچهری. هر از چند گاهی اخباری پراکنده از این دکل منتشر میشد، از حضور در امارات تا قطر تا اینکه مشخص شد این دکل در خلیج مکزیک به حفاری مشغول است. از عمر کامل السواده- پادوی حقوقی طباطبایی- سخن به میان آمد و اسناد جدید نشان داد که وی پولها را به حساب «قمارباز» واریز کرده است. ذینفعان این پرونده، برای مسکوت ماندن این پرونده چیزی به «روی خود» نمیآوردند تا روزی که یک نامه از پتروپارس به شرکت حفاری شمال واکنشی از هدایتالله خادمی دربرداشت که ماجرا را وارد فاز جدیتری کرد.
پتروپارس در فاز 13 به حفاری با دو دکل مشغول بود. دکل سحر یک متعلق به شرکت حفاری شمال و دکل آبان متعلق به هندیها همزمان به کار مشغول بودند تا اینکه به یکباره اعلام شد به دلیل کمبود منابع مالی، دکل هندی باید در فاز 13 بماند و دکل ایرانی بار خود را از این فاز ببندد. شرکت حفاری شمال نسبت به این موضوع واکنش شدیدی نشان میدهد و مدیرعامل آن در نشستی خبری از پشت پرده دلالی دکلهای هندی و چینی میگوید؛ پشت پردهای که در رأس آن شریک استراتژیک طباطبایی قرار داشت؛ مردی که در رسانهها به «م. م» معروف است. یکی از معاونان سابق وزیر که این روزها در قامت بخش خصوصی به تجارت در نفت مشغول است و آقازاده یکی از وزرای دولت اصلاحات که اتفاقاً در بیبیسیها همکاری دارد از شرکای اصلی طباطبایی محسوب میشوند که این روزها در چند شرکت خصوصی نفتی سهامدار و شریک هستند. گفته میشود سرشاخ مدیرعامل حفاری شمال با مجموع این شرکا، به حضور مجلس و نامه 70 نماینده در این ماجرا کشیده شد و سخن از استیضاح وزیر نفت شد تا اینکه فشار شرکای طباطبایی که به حلقه کرسنتیها شهرهاند موجب برکناری شبانه خادمی از شرکت حفاری شمال شد.
مدیرعامل حفاری شمال برکنار شد و پس از برکناری خادمی از مدیریت حفاری شمال، شرکای طباطبایی با ارسال شبنامهها به مجلس و رسانهها، پای شریک سابق طباطبایی را به میان میکشند تا با گم کردن در این پرونده، وی را تبرئه کرده و پرونده را با انحراف مواجه کنند.
روزنامههای همسو با جریان اصلاحات، با برجستهسازی نقش شریک وی و چاپ عکس وی، آقای «ش» را «دزد دکل» معرفی میکنند و دو روز بعد وی را بیتقصیر میشمارند. پس از بازداشت شریک سابق طباطبایی، حالا خود «قمارباز کرسنتی» ظهور میکند و به «میهمانی تیترها» میآید. طباطبایی با «کراوات آبی» خود عکس یک روزنامه شرق میشود و در برنامه پنجشنبه شب بیبیسی فارسی «صورتی» میشود؛ رسانهای که پدر یکی از شرکایش پای ثابت صحبتهای کارشناسی آن است!
وی که پیشتر عقد اخوت خود را از طریق رئیس شبکه جمتیوی با علیرضا نوریزاده میبندد، بخشی از دلارهای خود را به صدای آمریکا تزریق میکند. نهایت کار به اینجا میرسد که صدای آمریکا به تمجید از وی و حامیان داخلیاش در وزارت نفت میپردازد و به «انگزنی» به مخالفان طباطبایی و «هم دامنهای» وی در ایران ادامه میدهد.
طباطبایی در برنامهای که دو شب گذشته از بیبیسی فارسی روی آنتن رفت بهطور قابل تأملی از مدیریت فعلی شرکت تأسیسات دریایی تمجید میکند و برعکس، مدیریت سابق این شرکت را مدیریتی میخواند که سوء مدیریت و فساد برونداد آن بوده است. جالب آنجاست که منوچهری عضو باشگاه نفت و نیرویی است که شرکای طباطبایی نیز در آن عضو هستند و محفلی است برای خودمانیها و البته چهرههایی که در پرونده کرسنت نقش مهمی را ایفا کردهاند؛ کسانی که در ماجرای قرارداد کرسنت در کنار یکدیگر بودند و پس از هشت سال بار دیگر به قدرت رسیدهاند.
منبع: کیهان
رو شدن دست طباطبایی به مطرح شدن نامهای دیگری مانند «الف. ف»، «ه. الف»، «م. م»، «غ. م» و ... میانجامد که قطعاً برای وزیر نفت گران تمام خواهد شد؛ حلقه کرسنتیها هوای طباطبایی را دارند و نمیخواهند وی به عنوان «دکلخوار» معرفی شود؛ هم عضوی از تیم آنهاست و هم نمیخواهند پردهای درافتد.