به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، طرحی به مجلس شورای اسلامی آمد و عده ای نیز مخالف یا منتقد آن بودند، اما فضا به نحوی پیش رفت که این مخالفت و انتقاد در نطفه خفه شود و نه تنها مخالفت خوانی ها را مصلحت ندانستند بلکه با بدترین شکل غیردموکراتیک به آن تاختند. این تاختن زمانی جای درنگ دارد که از سوی کسانی صورت گرفت که بیش از دو دهه است خود را مدعیان دموکراسی و حقوق شهروندی در ایران معرفی می کنند.
در برخی از رویدادها به وضوح می توان دیکتاتوری اکثریت را بر اقلیت دید. اکثریتی که بر یک نظر هستند اما در سوی دیگر عده ای بر خلاف آن نظر دارند. اما برای اینکه حقوق اقلیت ضایع نشود به آنها نیز در حکومت های مردم سالار، اجازه نمود و ابراز عقاید داده می شود. هرچند نگاه مصداقی در این موضوع می تواند نقص هایی داشته باشد اما اتفاقاتی که در جریان بررسی طرح اقدام متقابل دولت در اجرای برجام در مجلس شورای اسلامی روی داد، نشانگر آن بود که عده ای که مخالف یا منتقد بودند به هر نحوی ساکت یا سرکوب شدند تا مانع طرح اظهارات یا نظرات آنها شوند.
مجلس شورای اسلامی، نماد دموکراسی در ایران است که به هر حال سلایق مختلفی در آن حضور دارند و مردم هر منطقه حداقل یک نماینده از شهر یا مرکز خود در این مجلس دارند. هر یک از نمایندگان نیز از حقوقی برای طرح مسائل، انتقاد و حتی قدرت پاسخگو کردن قوای دیگر نظام برخوردار هستند. ممکن است در این میان نظراتی از تعدادی از نمایندگان بروز کند که مخالف یا منتقد اقدامات، خود مجلس، دولت و حتی قوه قضاییه باشد. در نظام مردم سالاری این وقایع امور معمول و عادی است که در قالب چارچوب ها و نُرم های پذیرفته شده، تحلیل و قابل حل شده اند و چالشی ایجاد نمی کنند.
با وجود تمامی انتقادات، توافق هسته ای میان ایران و قدرت های جهانی به مرحله اجرا درآمده و برای چند دهه آینده ایران، تعهداتی گریبان کشور را گرفته که نه تنها دولت و مجلس کنونی که دولت ها و مجالس بعدی نیز می بایست آن را اجرا کنند. بنابراین اجرای متناسب با منافع ملی ایران می بایست در دستور کار تمام قوا باشد. ولیکن تجربه ای که برای بسته شدن یک پرونده 12 ساله در ایران طی شد، تجربه ای شیرین نبود و حوادثی که در دولت و مجلس روی داد نشانگر آن بود که افراد برای به کرسی نشان حرف خود از روش های غیردموکراتیک استفاده می کنند.
در مجلس شورای اسلامی از نمایندگان جبهه پایداری و برخی دیگر که مشخصا اصولگرا هستند، به عنوان تندرو یا دلواپس یاد می شود. اصطلاحاتی که در سرتیتر اکثر روزنامه ها و رسانه های مدعی اصلاحات به چشم می خورند. تعداد این نمایندگان نیز در جمع 290 نفری مجلس، کم نیست و در مباحث و طرح های مختلف تعداد بیشتری از نمایندگان نیز ممکن است با آنها همراهی کنند.
در موضوع مهم هسته ای، نمایندگان عمدتا پایداری دغدغه های داشتند. این نمایندگان به عنوان بخشی از مجلس شورای اسلامی که نمایندگی جمعیتی از مردم ایران را برعهده دارند، مخالف یا منتقد بخش های از توافق هسته ای بودند. در روزهای بررسی و تصویب طرح مجلس در زمینه اقدامات دولت در اجرای برجام، اتفاقاتی روی داد که با روح مردم سالاری سازگار نبود. جریانات و طیف های رقیب اصولگرایان، مخالفت خوانی های پایداری ها را همچون پتکی بر سر آنها کوبیدند و خواهان سکوت آنها در مجلس بودند.
در این میان، قاطبه دارن اصلاح طلب و رسانه های هم طیف اصلاح طلب و حامی دولت، روز تصویب برجام در مجلس را روز عزای تندروها یا پایداری ها نام نهادند. آنها گریه و متاثر شدن یکی از نمایندگان را به سخره گرفتند و در صفحه نخست خود جای دادند. حال چرا این دسته تاب و تحمل مخالفان یک موضوع ملی را ندارند، جای بسی درنگ و یادآوری است. یادآوری از این باب که چنین جریاناتی خود را مدعی دموکراسی، اخلاق و حقوق شهروندی می دانند و در این زمینه کتاب ها نوشته اند، همایش ها برگزار کرده اند و فریادها زده اند.
یکی از اصول اصلی مردم سالاری تساهل و تحمل مخالف است. به طور عینی می توان گفت، رویدادهایی که حین و پس از تصویب طرح مجلس در زمینه برجام روی داد، نماد سرکوب مخالفان نه تنها در مجلس بلکه در سوی مقابل و در طیف مدعی دموکراسی بود. به تمسخر گرفتن گریه و زاری یک نماینده آنهم نه به خاطر تصویب طرح بلکه به دلیل رعایت نشدن اصول مدیریت مجلس و اجازه نیافتن برای طرح پیشنهادات، تمسخر بغض در گلوی مانده اخلاق و دموکراسی در جامعه در حال توسعه ایران بود. با این طرز برخوردها نباید هیچ انتظاری برای بلوغ دموکراسی در ایران داشت. جریانات و طیف های مختلف برای حذف رقیب دست به هر کاری می زنند و حاضرند نه تنها اصول اولیه دموکراسی حتی منافع ملی را نیز در پای منافع خود ذبح کنند.
تیتر برخی از روزنامه های اصلاح طلب پس از پایان کار برجام در مجلس
طیف اصطلاح طلب و حامی دولت که در خواب زمستانی انتخابات مجلس و خبرگان به سر می برند، برای رسیدن به مقصود خود شعارهای خود را به راستی فراموش کرده اند و پشت پای محکمی به اظهارات زیبا و شعارهای آرمانی خود زدند. همان شعارهایی که به بهانه آن حوادث سال 78 و 88 را رقم زدند. کسانی که به بهانه دموکراسی به خیابان ها ریختند و تظلم خواهی های برای محاکمه نظام نوشتند. جریانی که سالیان مدیدی است که از جامعه مدنی، حقوق شهروندی و توسعه سیاسی در قالب دموکراسی دم می زنند و خود را تنها دکتر علاج درد مردم سالاری در ایران در نظر گرفته اند که مردم سالاری تنها از اردوگاه آنان می کذرد!
حال جای سوال اینجاست، کسانی که اینگونه زیر پرچم دموکراسی سینه می درند، چرا در بزنگاه هایی مانند برجام، برای طیف مخالف جامه می درند و آنها را به سخره و تحقیر می گیرند. شاید مخالفان و منتقدان دست به اقداماتی نیز بزنند که به مذاق برخی خوش نیاید آیا این مجوزی برای سرکوب اقلیت یا تحقیر آنان است؟ زمانی که عرصه سیاسی شاهد چنین رفتارهایی است، کام سیاست همچنان تلخ خواهد ماند. موضوع پایداری یا غیر پایداری نیست، بحث اصلی این است که مدافعان ظاهری دموکراسی با هر ترفند و شعبده بازی در برخی از بزنگاه ها، چهره واقعی خود را نشان می دهند و برجام زمانی بود که آنها نقاب را کنار زده اند و به صورت عریان، مخالفان و منتقدان را ذبح کردند.
منبع: فرهنگ نیوز