از زمان استقرار روس ها در پایگاه هوایی لاذقیه، فرضیه های زیادی پیرامون راهبرد روسیه در سوریه، اهدافش و اینکه روسیه و دیگران تا کجا پیش خواهند رفت مطرح شده اند. خیلی از تحلیلگران درباره ضعف نظامیان روسی سخن گفته و برخی به ناتوانی های نیروی دریایی و هوایی اش در سوریه اشاره کرده اند. اما این ارزیابی ها با نظر به آنچه که روسیه در صحنه جنگ تاکنون نشان داده اشتباه است.
برعکس، روسیه نشان داده که از توانایی و قابلیت (و نه صرفا رغبت) به خدمت گرفتن نیروهای خود برای دستیابی به اهداف محدود سیاسی در سوریه برخوردار است.
حوزه نیروی هوایی
روس ها پروازهای موفق زیادی بر فراز سوریه داشته اند. تخمین های کنونی حکایت از روزانه 48 تا96 سورتی پرواز دارند. این تعداد پرواز بسیار زیاد است کمااینکه نیویورک تایمز در مقاله اخیرش به آن اشاره کرد. این روزنامه می نویسد: «تعداد حملاتی که جنگنده های روسی بر ضد مخالفان اسد تاکنون در طول یک روز انجام داده اند با تعداد حملات جنگنده های نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا بر ضد مواضع داعش در یک ماه سال جاری تقریبا برابری می کند.»
شمار زیادی از اهداف متعلق به مخالفان اسد توسط این جنگنده ها مورد اصابت قرار گرفته اند. برای مثال گزارش هایی وجود دارند مبنی بر اینکه حملات هوایی روسیه، موجب کشته شدن سروان سابق ارتش سوریه (Basil Zamo) - که فرمانده لشکر یک ساحلی نیز بود - گردید. رهبر جنبش نورالدین الزِنکی نیز در حمله جداگانه ای نیز کشته شد.
سوال این است که آیا روسیه قادر به حفظ این سطح از حملات است؟ ممکن است. اما می توان گفت که تقریبا هیچ یک از متحدان ما در ناتو توان رقابت با آنچه که روسیه تاکنون انجام داده را نداشته اند. حملات هوایی ناتو به کوزوو و لیبی در قیاس با نمایش روسیه تاسف بار است.
حوزه نیروی دریایی
گفته می شود که تجهیزات نیروی دریایی روسیه زنگ زده تر از آن است که آمادگی عملیات را داشته باشند. اما روسیه به شکل خیره کننده ای هم در حال نوسازی ناوهای قدیمی خود است و هم در حال وارد کردن ناوهای جدید به نیروی دریایی می باشد.
نیروی دریایی روسیه قابلیت های مهمی را نشان داده است. ناوچه های سبک (corvettes ) و ناوچه های سنگین (frigates) روسیه در دریای کاسپین قابلیت شلیک موشکهای کروز با برد 900 مایل ( تقریبا 1400 کیلومتر) را دارند. سابقا از چنین قابلیتی در نیروی دریایی روسیه خبر نداشتیم. برای اینکه تصویری از این قابلیت داشته باشید از دو ناوچه ساحلی آمریکا به نام های Freedom و Independence مثال می زنم.
وزن این دو به ترتیب 2900 و 3100 تن است که سنگین تر از مشابه روسی آن هستند، اما هیچ یک از آنها نه از توان شلیک کروز برخوردار است و نه قدرت آتشباری مشابه روسی آن را دارد.
بنابراین می بینید که نمایش روسیه در دریای کاسپین چیز مهمی است. این نمایش پیام محکمی به غرب بود تا جایی که یکی از تحلیگران گفت که ناوگان دریایی روسیه در دریای کاسپین تغییر دهنده معادلات بازی است.
نیروی دریایی روسیه با ناوچه هایی که تولیدش آسان، و فناوری ارزان و ساده ای هم دارد، در حال نمایش قابلیت منحصر به فرد و به رخ کشیدن نتیجه تلاش هایش برای نوسازی نیروی دریایی روسیه است. خیلی از این قابلیت ها پیشتر شناخته شده نبود.
ناظران پیرامون اینکه آیا نیروی دریای روسیه – خصوصا ناوگان مستقر در دریایی سیاه – توان انجام عملیات های بلندمدت را دارد ابراز تردید کرده اند. اما متجاوز از سه سال است که کشتی های روسی به شکل قطاربند در حال تحویل تجهیزات به نیروهای اسد از طریق لاذقیه و طرطوس هستند. هیچ نشانه ای دال بر تحلیل رفتن نیروی آنها وجود ندارد. غرب باید در انتظار این باشد که با بیشتر شدن حضور نیروی هوایی و زمینی روسیه در حملات، این کشور ظرفیت های لجستیکی دریایی خود را برای برآورده کردن نیازهای جدید شرکای ائتلاف حامی اسد افزایش دهد. بی تردید این چیزی است که الان هم در حال انجام است.
واقعیت این است که ناوگان روسیه در دریای سیاه برای روسیه و شرکای سوری اش فوق العاده ارزشمند بوده است. ناوچه فرماندهی ناوگان دریای سیاه، ناوچه مسکو (Moskva) مجهز به کروزهای هدایت شونده، و تعدادی ناوچه دیگر (از دریای سیاه) به سوریه اعزام شده اند تا پوشش دفاعی و موشکی از طریق دریای مدیترانه ایجاد کنند. منتقدان می گویند که این کشتی ها و فناوری آنها قدیمی هستند.
در قیاس با ناوچه های ناتو درست می گویند. اما ناوچه های مزبور روسی برای ماموریت کنونی، از سر هم زیاد هستند. به علاوه، این اقدام هم هشداری نسبت به ظرفیت های روسیه است و هم حکایت از هدف روسیه برای دستیابی به اهداف محدود در سیاست خارجی دارد. بنابراین، اعزام این ناوچه ها تهدیدی جدی است که طراحان نظامی نیروی دریایی ناتو نباید از آن غافل باشند.
روس ها بی تردید در خلال چند سال گذشته اقدام به تجهیز نیروی دریایی خود کرده اند که به نظر می رسد در راستای اهداف اعلام شده آنها در حوزه سیاست خارجی شان باشد. در هر صورت زمان همه چیز را روشن می کند، اما تا زمانی که شواهدی مبنی بر تحلیل رفتن قریب الوقوع نیروی دریایی روسیه در دست نیست، نباید اظهارات شتاب زده ای که با واقعیت منطبق نیستند داشته باشیم.
عواقب ایجاد شک و تردید درباره توانمندی های روسیه
خیلی از ارزیابی ها درباره توانایی ها و ناتوانی های نظامیان روسیه دقیق نبوده اند. مشکل فقط این نیست که چنین ارزیابی هایی منطبق بر واقعیت نیستند. مشکل این است که این خطر وجود دارد که در پیش بینی اینکه روسیه در سوریه تا کجا پیش خواهد رفت دچار اشتباه محاسباتی شویم. زمانی که تحلیلگران غربی – و نتیجتا رهبران غرب – درصدد دست کم گرفتن توانمندی های نظامی روسیه هستند، آنگاه مسکو هم احتمالا همچنان به استفاده از فرصتها برای اینکه به آنها نشان دهد که اشتباه می کنند ادامه خواهد داد.
* Garrett I. Campbell سابقه بیش از 2300 ساعت پرواز در نیروی دریایی آمریکا را دارد و از اعضای بروکینگز می باشد.