پاتوق شيشه اي: با توجه به ادعاي خط امامي بودن جريان موسوم به چپ و يا اصلاح طلب امروزي وتقابل رفتاري آنها در عمل با منش امام (ره) گاهامنجر به اتفاقاتي مي شود كه انسان از بازگو كردن آن شرم مي كند. روزنامه كيهان در ستون اخبار ويژه امروز خود با پرداختن به چنين رفتارهاي اصلاح طلبان مي نويسد:
سخنگوي سازمان مجاهدين (انقلاب) با بيان اينكه «اشغال سفارت آمريكا اقدامي قابل دفاع است»، از مديريت ماجرا- كه توسط حضرت امام صورت گرفت- انتقاد كرد و مدعي شد ما مي توانستيم اين حادثه را بهتر مديريت كنيم.
آرمين در گفت وگو با ايلنا، ماجراي تسخير لانه جاسوسي آمريكا را صرفاً حادثه اي تاريخي توصيف كرد كه «بايد در ظرف زماني خودش بررسي شود» و گفت: 13 آبان نماد اعتراض مردم ايران به استعمار خارجي و پيوند آن با استبداد داخلي و اعتراض به موضع مستكبرانه آمريكا در قبال اراده ملت بود.
وي در عين حال با تخطئه تلويحي مديريت حضرت امام در ماجرا گفت: اين ماجرا البته در ادامه مي توانست به شكل بهتري مديريت و تمام شود، زيرا به نظر من اشكال در مديريت بعدي ماجرا است.
آرمين با بيان اينكه اثرات اين حادثه همچنان در ميان روابط ايران و آمريكا باقي ماند افزود: در واقع بعد از آن هم اتفاقاتي رخ داد كه روابط را پيچيده تر كرد در حالي كه ما مي توانستيم آن حادثه را بهتر مديريت كنيم.
سخنگوي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي با بيان اينكه من همين اعتقاد را در مورد جنگ نيز دارم اظهار داشت: البته من معتقدم كه جنگ به ما تحميل شد ولي ما مي توانستيم مديريت بهتري براي آن داشته باشيم و فقط در انتظار حوادثي كه خود را به ما تحميل مي كند ننشينيم، بلكه با نگاه راهبردي آن را مديريت كنيم.
سازمان و طيف متبوع آقاي آرمين در روزگار حمله اول آمريكا به عراق (زمان جرج بوش پدر)، تا مرز خالدبن وليد توصيف كردن صدام! و تأكيد بر لزوم حمايت از وي در مقابل حمله آمريكا نيز پيش رفت و در آستانه حمله آمريكا به افغانستان، خواستار مذاكره و هم پيماني با طالبان شد! با اين همه سياست ورزي هاي مشعشع، آرمين توضيح نداد كه كجاي مديريت حضرت امام در ماجراي لانه جاسوسي و سپس جنگ، اشكال داشت و طيف متبوع وي اگر صداقت داشته اند چرا همان زمان نظر خود را مطرح نكرده و پس از رحلت امام به فكر «متفاوت حرف زدن» و روشنفكرنمايي افتاده اند.
سخنگوي سازمان مجاهدين با وجود تأكيد بر حادثه تاريخي صرف بودن «اشغال سفارت آمريكا» (و نه فتح لانه جاسوسي كه بار و معناي خود را دارد) تلاش كرد با تحريف و مغالطه، از ماجراي 13 آبان براي آشوب طلبي امروز سازمان بهره برداري كند.
وي ادعا كرد: امروز بيشتر حساسيت جامعه با توجه به جميع اتفاقاتي كه افتاده همين مسئله است.
يعني نگراني از استبداد داخلي، قطع پيوند نظام برآمده از مردمي ترين انقلاب با توده هاي مردم و شكاف هاي عميق دولت و ملت كه استكبار را در نهايت با سلطه پيوند مي زند!
اين اظهارات در حالي است كه آقاي آرمين به خوبي مي داند كدام محافل و چهره هاي سياسي مورد حمايت صريح جبهه استكبار جهاني قرار دارند و باز هم مي داند كه رفتن طيف متبوع وي زير بيرق آمريكا، به دليل ميلشان به استبداد و ديكتاتوري و تودهني خوردن از آراي ميليوني ملتي است كه به اسلام، انقلاب و ولايت و رهبري وفادارند نه اينكه به قول عضو مفلوك «سازمان»، دين را افيون توده ها و تبعيت از مرجعيت را كاري شبيه كار ميمون بدانند.
مقايسه جمهوري اسلامي با استبداد رژيم طاغوت و ادعاي پيوند آن با رژيم مستكبر و ستمگر آمريكا در حالي است كه نامزد سازمان در بيانيه آخر(14) خود نه تنها حاضر نشد كوچك ترين اعتراضي به شيطان بزرگ كند بلكه نام اين كشور و مناسبت اصلي روز 13 آبان را از بيانيه صادره به مناسبت 13 آبان حذف كرد و چيزي جز تكرار ادعاهاي عقده گشايانه جبهه استكبار عليه جمهوري اسلامي در آن باقي نماند!/انتهاي پيام/