به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، در حالی که فضای مجازی و اینترنت با سرعت بی سابقه ای در خانه مردم نفوذ می کند، بی توجهی دولت به فضای مجازی باعث شده است حتی جلسات عالی ترین مرجع فضای مجازی کشور برگزار نشود. علیرغم اینکه دولت ها خود را به مکلف به تخصیص بودجه برای ردیفهای بودجه ای نمی دانند، خبر رسیده است که ردیف بودجه اینترنت ملی، حذف شده است.
مهجوریت و بی توجهی مسئولین مملکتی علیرغم تاکیدات مقام معظم رهبری بر جدی گرفتن فضای مجازی، این روزها بیش از پیش عیان شده است. ازین رو به سراغ مسعود فاتح کارشناس ارشد فضای مجازی و مدیر اسبق روابط عمومی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات رفتیم تا با وی درباره این مسائل گفتگو کنیم.
اخیرا شاهد بودیم که در برنامه بودجه، ردیف بودجه مشخصی برای شبکه ملی اطلاعات در نظر گرفته نشده است. به نظر می رسد که فضای مجازی جایگاه مهمی در نظر مسئولین کشور ندارد و مهجور واقع شده است. نظر شما در این باره چیست؟
در جلسه ای که اخیرا در این باره داشتیم، یکی از مسئولین گفت ردیف بودجه ی شبکه ی ملی اطلاعات قبلا یک بار تصویب شده و در بودجه قرار گرفته است و هم اکنون قرار است از سایر منابع برای این مقوله هزینه شود. بنده فکر می کنم حرف ایشان هم حرف مستندی نبود.
مباحث فضای مجازی و موارد مرتبط با آن، باید به صورت کارشناسانه مورد تحلیل قرار گیرد. نیازهای فضای مجازی با توجه به نیاز سنجی فضای جامعه پاسخ داده شود. دولت و مجلس با توجه به نیازها، باید به نحوی عمل کنند تا نیازهای این بخش را برآورده کنند. اما در سال های اخیر شاهد سطحی از بی توجهی از طرف دولت و نهادهای قانون گذار در خصوص فضای مجازی هستیم.
قطعا مشخص ترین و مهمترین بخش فضای مجازی، شبکه ی ملی اطلاعات است. رویکرد دولت به شبکه ی ملی اطلاعات نشان می دهد که این موضوع، دغدغه ی جدی برای آنها ایجاد نکرده است. در چنین شرایطی طبیعتا سایر نهادها مثل مجلس شورای اسلامی که نهادهای قانون گذار هستند نیز به دنبال این دغدغه حرکت نمی کنند. من احساس می کنم با توجه به اینکه نهاد اصلی تصمیم گیری در حوزه ی فضای مجازی، شورای عالی فضای مجازی است، سایر نهادها چه در بخش دولتی و چه در بخش قانون گذاری بر اساس راهبردهای شورای عالی فضای مجازی حرکت می کنند. اگر رویکرد این شورای بر اساس رفع نیازهای واقعی فضای مجازی باشد، بخشی از مشکلات فضای مجازی حل خواهد شد.
شما معتقدید که اگر تصمیمی در شورای عالی فضای مجازی گرفته شود، به ادبیات حاکم میان مسئولین تبدیل می شود. اما در یکی دو سال اخیر شاهد هستیم که حتی در برگزاری جلسات این شورا هم کوتاهی می شود. به نوعی شاهد مظلومیت و مهجوریت فضای مجازی هستیم. دلیل این رفتار را چه می دانید؟
من احساس می کنم با توجه به این که مقام معظم رهبری در حکم اعضای جدید شورای عالی فضای مجازی تاکیدات مشخصی داشتند، این تاکیدات ، طبیعتا برای اعضای شورا ایجاد کننده دغدغه است و باید در مباحث شورا در اولویت قرار گیرد. اعضا و ارکان شورای عالی فضای مجازی باید با نگاه جدی تر به این فضا نگاه کنند. وقتی که تاکید رهبری، بر این شورا است واین تاکید روی بندبند احکام اعضای جدید این شورا جلوه می کند، اگر تمام مسئولین و تمام شورا به این تاکیدات واقف باشند و این تاکیدات را دنبال کنند، طبیعتا این فضا بسیار متفاوت از شرایط فعلی می شود.
ما طی ماه های اخیر توقع داشتیم که شورای عالی فضای مجازی با جدیت کارش را دنبال کند. توقع داشتیم مخصوصا در دوره ی جدید، به شکل هفتگی و ماهانه جلسات متعدد و مشخصی داشته باشد و پیگیر دغدغه ها باشند. اما در عمل می بینیم که در شورا مسائلی مطرح می شود که در حوزه ی فضای مجازی جز دغدغه های اصلی نیست. طبیعتا جای سوال است که شورایی با این جایگاه مهم، چرا وارد موارد و مصادیق جزئی می شود؟ طبیعتا اگر در شورا، موارد راهبردی، مصادیق اصلی و دغدغه انگیز دنبال شود، سایر نهاد هم به دنبال مصوبات شورا حرکت می کنند. اگر شورا کمی جدی تر گرفته شود و به دنبال رفع دغدغه های اصلی فضای مجازی باشد سایر نهادها هم مثل بخش های دولتی و نهادهای قانون گذاری در راستای مصوبات شورا حرکت می کنند.
دلیل و نتیجه این بی توجهی و اهمال در با اهمیت دانستن ماموریت شورای عالی فضای مجازی چیست؟
اگر ولایت مدار باشیم و مواردی که مدنظر حضرت آقا است را دنبال کنیم به راحتی به اهمیت فضای مجازی پی می بریم. به خوبی مشخص است که ایشان در خصوص فضای مجازی و تهاجم فرهنگی چقدر تاکید دارند. یکی از مصادیق بارز تهاجم فرهنگی، فضای مجازی است. اگر می بینیم که مسئولین در خصوص بسیاری از مصادیق جزئی مانند بحث تلگرام و شبکه های اجتماعی هنوز به جواب مشخصی نرسیده اند، به علت عدم هم صدایی است. یعنی یک بخش از دولت با یک صدا حرکت می کند و یک بخش از مجلس با یک صدای دیگر حرکت می کند. تمام اعضای شورا که از نهادهای مختلف هستند، همصدا نیستند. من احساس می کنم که عدم همصدایی و عدم اجماع روی موارد مشخص باعث شده که شورا جدی گرفته نشود. شما موارد مطروحه در شورا را هم دنبال کنید، می بینید که مسائل اصلی و دغدغه انگیز کشور مطرح نمی شود.
این بی توجهی در شورا باعث شده که در سطح کشور هم، هیچکدام از مسئولین، مقوله فضای مجازی در ادبیات سیاسی و دغدغه هایشان، حضور نداشته باشد.
باتوجه به گفته های شما، موضوع شبکه ملی اطلاعات هم گرفتار این بی توجهی شده است؟ هراز چندگاهی خبری از وزیر مربوطه برای افتتاح می شنویم اما در عمل اتفاقی نمی افتد.
بله همینگونه است. با توجه به نیاز کشور، بحث شبکه ی ملی اطلاعات یا بخش اینترنت ملی از سال های دور مطرح شد. بسیاری از نیازها و دغدغه های فضای مجازی کشور با راه افتادن اینترنت ملی رفع می شود. به همین علت، دوستان به دنبال ایجاد یک شبکه ی امن و مطمئن به نام شبکه ی ملی اطلاعات بودند تا هم در سرعت دسترسی به اطلاعات و هم در میزان دسترسی به اطلاعات برای کاربران بهبود ایجاد کنند. شبکه ی ملی اطلاعات برای پاسخ به این نیازها شکل گرفت. برخی از ملزومات و ارکان این شبکه ی ملی مشتمل بر سرورها، زیرساخت ها ، موتورهای جستجو و... ایجاد شده است.
در موتورهای جستجوگر ملی نیز همانند برخی کشورها به دنبال ایجاد این موتور جستجو رفتند. در کشورهایی مثل چین، روسیه و بسیاری دیگر از کشورها، موتورهای جستجوگر داخلی وجود دارد. کشور ایران هم طبیعتا موتورهای جستجوگر داخلی ایجاد کرد ولی اینکه تا چه حد این موتورهای جستجوگر برای مردم جا افتاده و معرفی شده، زیاد مشخص نیست. انتظار می رفت که ارکان مختلف این شبکه ی ملی اطلاعات، شبیه موتورهای جستجوگر، سریع تر حرکت کند و به جواب برسد. در همین زمان شاهدیم که توسعه و سطح دسترسی مردم به دیتا خیلی افزایش یافته است. در حال حاضر میزان دسترسی به دیتا نسبت به دو سال گذشته ده برابر شده است و این نشان می دهد که این نیاز در داخل کشور به شدت وجود دارد. ما با توجه به زیرساختی که داخل شبکه های داخلی وجود دارد، با شبکه ی ملی اطلاعات و ارکانی که در این شبکه وجود دارد می توانیم دسترسی مردم به دیتا را افزایش دهیم.
آیا در برنامه های توسعه ردیف بودجه مشخصی برای شبکه ملی اطلاعات در نظر گرفته شده است؟
در سال های دور در برنامه ی توسعه، ردیف بودجه ی شبکه ی ملی اطلاعات وجود داشت اما الان با توجه به تدوین و ابلاغ برنامه ی ششم در سال آینده، ردیف بودجه ی شبکه ی ملی اطلاعات قرار داده نشده است. این موضوع از دو بعد قابل بررسی است. یک بعد اینکه، دولت، شبکه ی ملی اطلاعات را برای نهادهای قانون گذار جا نینداخته و این دغدغه را جدی نگرفته است تا سایر نهادها که به دنبال تصویب بودجه برای آن باشند. این دغدغه از سوی دولت جدی گرفته نشده است، طبیعتا سایر نهادهای قانون گذار و مجلس هم، بحث را جدی نگرفته اند. اگرچه دولت می گوید که ما از سایر ردیف های بودجه برای اینترنت ملی هزینه می کنیم، اما این هزینه کردن از سایر ردیف های بودجه برای شبکه ی ملی اطلاعات قابل قبول نیست. این بی توجهی نشان می دهد که کم کاری دولت در راه اندازی شبکه ی ملی اطلاعات باعث شده، سایر نهادها هم این بحث را جدی نگیرند. طبیعتا هزینه کردن در شبکه ی ملی اطلاعات از سایر ردیف هایی که مشخص نیست، ممکن است باعث شود شبکه ی ملی اطلاعات هستیم به ثمر نرسد.
دوستان در وزارت ارتباطات می گفتند که "ما برای زیرساخت شبکه ی ملی اطلاعات، از ردیف بودجه ی شرکت ارتباطات زیرساخت استفاده می کنیم". این حرف، اصلا حرف مشخصی نیست چون بحث شبکه ی ملی اطلاعات به عنوان یک بحث و دغدغه ی جدی است که باید سریع تر به جواب برسد. ما توقع داشتیم که تاکید دولت و مجلس بر راه اندازی هرچه سریع تر شبکه ی ملی اطلاعات باشد تا خیلی از ابهامات رفع شود. ما روی این قضیه ابهام داریم که چرا روند به سرانجام رسیدن شبکه ی ملی اطلاعات اینقدر کند است؟ چرا این دغدغه را در مجلس ایجاد نکردند و چرا تاکید نکردند که شبکه ی ملی اطلاعات ردیف بودجه ی مستقل داشته باشد؟
نکته بعدی اهمیت نظارت بر اجرای شبکه ی ملی اطلاعات است. بسیاری از افراد هستند که به روند اجرای شبکه ی ملی اطلاعات انتقاد دارند، یعنی این دغدغه برای همه ی ما جا افتاده و می دانیم که یک شبکه ی ملی اطلاعات نیاز است و باید اجرا شود و حرکت کند، اما شائبه ای که داریم در روند اختصاص بودجه ها و اجرای پروژه ها و سایر موارد است. یعنی ما سوال داریم که اگر در سال های اخیر شبکه ی ملی اطلاعات به عنوان یک بحث جدی مطرح شده، لازم است که در روند اجرای پروژه ها هم باید یک نظارت جامع وجود داشته باشد. باید پاسخ داده شود، این همه بودجه ای که طی سال های اخیر در شبکه ی ملی اطلاعات هزینه شده است، کجا هزینه شده؟ خروجی مشخص شود و دوستان هم پاسخگو باشند تا کار در ادامه بهتر پیش برود.
شاید همین ابهامات باعث شده که دولت به نسبت به اختصاص ردیف بودجه، بی تفاوت باشد. در حالی که خود دولت باید پاسخگو باشد که چرا با این همه پولی که تا الان هزینه کرده به نتیجه نرسیده است؟ نیاز است که یک نظارت جدی بر اجرای شبکه ی ملی اطلاعات نیز وجود داشته باشد. در زیرساخت هزینه کردن به عنوان پایه اصلی شبکه ی ملی اطلاعات است، در سایر پروژه ها باید شیوه هزینه کردن بودجه، کاملا مشخص شود. تاکید من بر این است که ما به دنبال به عینیت رسیدن این شبکه هستیم و باید مشخص کنیم که ارکان اصلی این شبکه به جزء کدام است و از بخش خصوصی و کارکنان بخواهیم که در روند ارکان این شبکه برای اجرا حرکت کنند.
آیا شما موافقیدکه "دولت یک نگاه سخت افزاری به موضوع دارد و نگاه نرم افزاری، مبدعانه و خلاقانه در این فرایند دیده نمی شود"؟ دولت در اعلام پیشرفت ها، صرفا به مباحث آماده کردن زیرساخت ها و سخت افزارها اشاره می کند.
بله. محتوا بخش اصلی شبکه ی ملی اطلاعات است، از اهمیت بالایی برخوردار است. آماده سازی زیرساخت به سال های قبل برمی گردد. زیرساخت، یک سخت افزاری که خریداری و پیاده سازی می شود، طبیعتا زیرساخت محتوا است که به شبکه ی ملی اطلاعات شکل می دهد. ما باید روی غنی کردن محتوا حرکت کنیم، همه ی کسانی که برای فضای مجازی و شبکه ی ملی اطلاعات دلشان می سوزد باید برای غنی کردن محتوا حرکت کنند. دولت باید چهارچوب را مشخص، تدوین و ابلاغ شود. ارکان مختلف این شبکه نیز باید جاسازی شود.
من احساس می کنم که ابهام اصلی شبکه ی ملی اطلاعات و مشکل اصلی، ابهامی است که در روند اجرا وجود دارد و ما را دچار سردرگمی کرده است. خیلی از مردم نمی دانند که شبکه ی ملی اطلاعات چیست و باید چکار کند و چه ارکان و اجزایی دارد. اما نقش راهبری در همه این موارد بر عهده دولت است. دولت اگر خودش را مسئول می دانست و تاکیدش براین بود که شبکه ی ملی اطلاعات سریع تر راه بیافتد، طبیعتا بر اقناع سایر نهادها من جمله نهادهای قانون گذار حرکت می کرد.
در کشورهای دیگری که به این سمت راه اندازی شبکه ملی اطلاعات حرکت کردند، رویکرد دولت چه بوده است؟ جایگاه این شبکه ملی، در قانون گذاری و تخصیص بودجه این کشورها چگونه بوده است؟
در کشوری مثل چین امکان دسترسی به گوگل نیست. گوگل محلی و موتورهای جستجوگر موبایلی ایجاد کرده اند و بخش اعظمی از دسترسی مردم به موتورهای جستجوگر بر مبنای موتورهای جستجوگر داخلی است. در روسیه هم به همین شکل است و حدود بیست درصد دسترسی مردم به موتورهای جستجو، موتورهای بومی است. در کشور ما به دلیل اینکه تازه حرکت خود را آغاز کرده ایم، کمتر از پنج درصد مراجعه مردم به موتورهای جستجوگر داخلی وجود دارد.
در نقش دولت، اگر به زیرساخت برگردیم، خود شبکه ی اینترنت و بسیاری از ارکان شبکه ی اینترنت شبیه موتورهای جستجو، توسط دولت و نهادهای اصلی هزینه و ایجاد شده است. دیگر کشورها که به این سمت حرکت نکرده اند تماما به عنوان دنباله روی مصادیق اینترنتی در کشورهای غربی هستند.
کشورهای اسلامی مثل مالزی و کشور ما به این دغدغه توجه کردند و تصمیم گرفتند که خودشان باید شبکه ی نوپای داخلی داشته باشند و یا زیرساختی ایجاد کنند که اینها به عنوان مبنای اصلی دسترسی مردم به محتوای داخلی باشد. ما جزو کشورهای نخستینی هستیم که به دنبال این موضوع رفتیم اما روند حرکتمان کند است. اگر روند حرکت کمی سریع تر بود برای مردم هم مقبول تر بود و مردم هم دنباله رو می شدند، شاید در این وضعیت دیگر نگران موضوع ردیف بودجه نبودیم.... .
پیشنهاد عملی شما برای بخث تامین منابع و بودجه توسعه در فضای مجازی و شبکه ملی اطلاعات چیست؟
مجلس باید از این بعد نگاه کند که اگر ردیف بودجه ی مشخصی در برنامه ی ششم برای شبکه ی ملی اطلاعات درنظر می گرفت، می توانست در قبال آن ردیف بودجه از دولت هم پاسخگویی بخواهد. دولت هم روند کارش مشخص بود. زمانی که ردیف بودجه ی مشخصی در برنامه وجود ندارد و قرار است از سایر منابع هزینه شود، امکان پاسخگویی و پیگیری هم وجود ندارد. اگر دولت این دغدغه را در مجلس ایجاد می کرد و مجلس هم به دنبال آن ردیف بودجه ی مشخصی برای شبکه ی ملی اطلاعات درنظر می گرفت، می توانست در قبال اختصاص بودجه، توضیح بخواهد. هم اکنون اگر دولت بخواهد از سایر منابع هزینه کند، روند کار و پیگیری مشخص نیست و نمی توانیم بفهمیم که در کجای این شبکه هزینه شده است.
باید برای زیرساخت از یک ردیف و بری محتوا از یک ردیف دیگر هزینه کنند و برای اختصاص به بودجه های مرتبط به بخش خصوصی نیز از جای دیگر هزینه کنند. وظیفه ی ما نظارت بر موارد مبهم این چنینی است و باید پاسخ بخواهیم. مکلف به انجام وظیفه هستیم و باید ببینیم که خروجی کار مشخص می شود و ما هم دنبال کنیم.
منبع: باشگاه خبرنگاران