به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو» دولتها می آیند و می روند، آمار می دهند و می گویند صدها هزار شغل جدید ایجاد شده و مسئله بیکاری جوانان در حال حل و ریشه کنی است اما آمارهای مراکز رسمی کشور چیز دیگری را نشان میدهند. سالیانه هزاران جوان از دانشگاه ها فارغ التحصیل میشوند و بسیاری به جای پیوستن به بازار کار، به صف بیکاران میپیوندند.
این روند دستکم در ۱۰ سال گذشته وجود داشته و هیچ یک از اقدامات صورت گرفته تاکنون نتوانسته گوشه ای از مشکلات بیکاری جوانان را حل کند. از سوی دیگر، دانشگاه ها بی وقفه توسعه یافته و هر ساله بر تعداد پذیرفته شدگان دانشگاه ها افزوده می شود، بی آنکه کسی برای آینده شغلی جوانان نگران باشد.
مسئولان در دوره مدیریت خود آمار می دهند و برخی می گویند بیکاری کاهش یافته است. در طول سالهای اخیر برخی مدیران از ایجاد میلیونها فرصت شغلی خبر می دادند و عملا بیکاری از نظر آنها بر روی کاغذ حل شده بود!
حل معضل بیکاری بر روی کاغذ
کارشناسان می گویند از دو طریق می توان روند بازار کار کشور را بررسی کرد. اولا اینکه جامعه بپذیرد و خانواده ها گواهی دهند واقعا مشکل بیکاری جوانان حل شده و یا دستکم رو به بهبودی است. علاوه بر این، بتوان از طریق گزارشهای آماری به نتایج مثبتی رسید.
بررسی آمارهای ۱۰ سال گذشته در بازار کار کشور نشان میدهد که در سال ۸۴ تعداد شاغلان کشور ۲۰ میلیون و ۶۱۸ هزار و ۵۷۹ نفر بوده که این تعداد در سال ۹۳ تنها با ۶۸۵ هزار و ۷۲۴ مورد افزایش به ۲۱ میلیون و ۳۰۴ هزار و ۳۰۳ نفر رسیده است؛ بنابراین عملکرد اشتغالی ۱۰ سال گذشته کشور به هیچ وجه پاسخگوی تقاضای میلیونی ورود به بازار کار نیست.
منبع: مهر
متاسفانه شکست پی در پی طرحهای اشتغال زایی در دوره های گذشته که یکی پس از دیگری اتفاق افتاد و اجرای روشهای آزمایش و خطایی در بازار کار به خوبی افزایش تعداد بیکاران جوان کشور، مصیبت خانواده ها در یافتن شغل برای فرزندانشان و همچنین خطرات وقوع بیکاری بزرگ در سال های آینده را نشان می دهد.
برخی می گویند تا وقتی که روند رشد اقتصادی کشور مثبت نشود، خبری از ایجاد اشتغال واقعی نیست؛ با این حال جوانان و خانواده ها میپرسند این گفته یعنی اینکه تا آن زمان که مشخص هم نیست، جوانان باید بیکار بمانند. آیا جوانان و یا خانواده ها هستند که باید در زمینه ایجاد رونق اقتصادی و یا اشتغال زایی سیاست گذاری کنند و یا اینکه چنین امکانات و ظرفیتهایی در اختیار دولتها است.
مسئولان دولتی در یکی دو سال اخیر تنها مرتبا می گویند ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار جوانی که در حال تحصیل هستند، به زودی در صف متقاضیان شغل قرار خواهند گرفت و برخی برآوردها از احتمال افزایش تعداد بیکاران به بیش از ۱۰ میلیون نفر تا سال ۱۴۰۰ سخن می گویند ولی گفتن اینها هیچ دردی از بیکاری صدها هزارنفر دوا نمی کند.
طلسمی که دست از سر بازار کار بر نمیدارد
به راستی چرا چنین طلسمی در بازار کار ایران افتاده و چگونه ممکن است سالها بگذرد و باز هم جوانان بیکار بمانند. آیا واقعا راهی برای حل معضل بیکاری نیست. شرایط بازار کار در ۱۰ سال گذشته نشان می دهد سالیانه تنها ۶۸ هزار و ۵۷۲ نفر اشتغال زایی صورت گرفته که این میزان اشتغال زایی هرگز پاسخگوی نیازهای روزافزون شغلی جوانان نیست.
تعداد اندک اشتغال زایی صورت گرفته نیز احتمالا مربوط به جابه جایی نیروها، خروج اندک بازنشستگان و جایگزین شدن برخی نیروهای جدید و مباحثی از این دست را شامل می شود. کارشناسان می گویند به دلیل ناتوانی بنگاه ها در تامین نقدینگی، واردات بی رویه، غیرفعال بودن بیش از ۵۰ درصد توان تولید بسیاری از بنگاه ها و افزایش یکباره هزینه های انرژی و قیمت تمام شده در اثر اجرای شتابزده هدفمندی یارانه ها باعث شده است تا عملا در طول سالهای اخیر واحدهای تولیدی کشور توانی برای اشتغال زایی و جذب نیروی کار تازه نداشته باشند.
بررسی دقیق تر آماری از روند اشتغال زایی کشور در ۱۰ سال گذشته نشان می دهد توفیق چندانی در اشتغال زایی حاصل نشده و میزان اشتغال خالص بازار هر ساله بین کمتر از ۲۰ تا اندکی بیشتر از ۲۱ میلیون نفر در نوسان بوده است. به عبارتی، بازار کار ایران دستکم تا پایان سال گذشته و در یک دوره ۱۰ ساله هرگز نتوانسته است مشاغل جدیدی را تجربه و زمینه هایی برای جذب بیکاران را فراهم آورد.
اما در عین حال، ورود سالیانه بین ۸۰۰ هزار نفر تا یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر به این بازار جدید ادامه دارد که بیشتر آنها بیکار مانده، برخی به جای شاغلان تازه بیکار شده وارد می شوند، برخی جای بازنشسته ها را می گیرند و برخی نیز به استعداد کمتر از ۱۰۰ هزار نفر، شانس به دست آوردن یک فرصت جدید شغلی خلق شده را به دست می آورند.
خواب زمستانی بازارهای شغل ساز
بنا به گفته وزیر کار، در سال ۹۳ به ازای ایجاد هر شغل جدید، یک شغل موجود هم نابود شده است، بنابراین در چنین شرایطی نه تنها بازار کار کشور از حرکت مناسبی برخوردار نیست بلکه در موارد بسیاری نیز مجبور به عقبگرد هم می شود. تنها در ۱۰ سال گذشته یک میلیون و ۲۸۷ هزار و ۸۲۱ شغل کشاورزی نابود شده و این بخش با وجود تمام استعدادها و ظرفیتهای بالقوه آن، سهم مناسبی از اشتغال زایی نداشته است.
تعداد کل شاغلان کشور در بخش کشاورزی در سال ۸۴ به میزان ۵ میلیون و ۹۹ هزار و ۹۶۶ نفر بوده که این آمار در پایان سال ۹۳ به میزان ۳ میلیون و ۸۱۲ هزار و ۱۴۵ نفر است. در دوره مورد بررسی، ۹۳۴ هزار و ۵۷۲ شغل در بخش صنعت بیشتر شده ولی بنا به گفته فعالان عرصه تولید، در طول این سالها هزاران فرصت شغلی در صنعت و تولید یا نابود شده و یا واردات بی رویه، قوانین مزاحم، پایین بودن امنیت کسب و کار، افزایش یکباره قیمت تمام شده تولید و مواردی از این دست باعث شده مشاغل بیشماری هرگز فرصت ایجاد را نیابند.
در بخش خدمات در ۱۰ سال گذشته، یک میلیون و ۳۹ هزار و ۸۹۸ شغل جدید ایجاد شده است و در حال حاضر بخش خدمات بالاترین میزان اشتغال زایی را در کشور دارد. با این وجود کارشناسان اقتصادی معتقدند رشد خدمات باید به صنعت و کشاورزی منتقل شود و مشاغل خدماتی بعضا از پایداری لازم برخوردار نیستند و اساسا رشد بخش خدمات نشان دهنده مصرف گرا شدن جامعه است.
حالا در شرایطی که دولت تدبیر و امید، حل مسئله بیکاری را به عنوان یکی از مهمترین و کلیدی ترین وعده های خود مطرح کرده بود تا به امروز در دستیابی به این مهم به گواه آمارهای موجود ناکام بوده و حرکت خاصی در بازار کار کشور اتفاق نیفتاده است. مقامات دولتی، عدم توفیق را به کاهش تاریخی قیمت نفت و بی پولی نسبت می دهند و می گویند در حال تلاش برای خارج کردن اقتصاد از رکودی هستند که سال ها گریبان اقتصاد کشور را گرفته و رها نمی کند.
متاسفانه شدیدتر شدن رکود اقتصادی و ناکارآمدی برخی بسته های حمایتی دولت برای تحریک بازارهای شغل ساز مانند افزایش وام مسکن برای تحریک این بازار به خواب رفته نیز تا به امروز جوابگو نبوده و هزاران جوان دارای مدارک تحصیلی دانشگاهی منتظر باز شدن دری برای ورود به بازار کار و اشتغال هستند.